پولبرها و کولبرها

۱.پولبرها
پاسپورت اش را گرفت
ویزای اش را گرفت
چمدان ها را بست
راهی ِ فرودگاه شد .
میلیاردها را پیش تر
با پست ِ الکترونیک پرواز داده بود .
نگهبان ها
با خیال ِ آسوده در خواب اند و
برابری
در فضای مجازی
میان ِ پولبرها
دست به دست می گردد .

٢.کولبرها
مردد
میان ِ بودن یا نبودن
وهم ِ همیشه همراه ِ کولبر
در نقطه ی صفر ِ جغرافیای ملیت
تمام ِ ذخیره ی زحمت اش را
به کول می برد
همراه نام اش
که در نقطه ی بازرسی ایست ِ شناسایی
هم پاسپورت و
هم ویزای اوست .
نگهبان ها بیدارند
و گلوله ها
بو می کشند و می شناسند
رد ِ کولبرها را
بهتر از سگ های تربیت شده .
همه چیز آماده است
در نقطه ی صفر ِ جغرافیای نبودن و بودن
تا نقطه ی پایان ِ یک زندگی
رقم بخورد
آنجا که
سگ ها و گلوله های تربیت شده
تشخیص می دهند
در تاریکی ِ فهم ِ حواس هم
بوی ناهمگون ِ
پولبرها و کولبرها را .