من هم یک افغانم!

ما به هیچ عنوان راضی‌ به ثبت نام اتباع خارجه (افغان) در این اموزشگاه نیستیم.

این جمله نژاد پرستانه را کجا میشود پیدا کرد؟  درست حدس زدید. بر سردر مدرسه‌ای در حکومت اسلامی ایران. حکومتی که متعلق به قرنها پیش است. جایش در میان مردم قرن ۲۱ نیست. این شکل بیشرمانه تحقیر انسانها براساس ملیت و دین فقط از طالبان و حکومت اسلامی ایران برمی آید. حکومتی که حرمت و منزلت انسان را بیش از ۳ دهه است که به چالش کشیده و در پی‌ نابودی همه ارزشهای خوب و انسانی‌ بوده است. تبعیض جزو فرهنگ حکومت اسلامی است. اساس این حکومت بر تبعیض استوار است. تبعیض در قوانین، برنامه و سیاست حکومت اسلامی نهادینه است، شرعی و قانونی است و کودک، زن، فارس، کرد، ترک، افغان، عرب، مسیحی‌، یهودی، سنی، بی‌ مذهب… همه را سرکوب میکند. چون از جنس خودش نیست. مفاهیمی مانند آزادی، برابری، حقوق انسانی‌ و حق شهروندی نه در دین این موجودات نه در فکرشان و نه در قوانینشان وجود ندارد.

 

تبعیض علیه ادیان 

در این حکومت فقط یک مذهب برسمیت شناخته میشود. پیروان ادیان دیگر مورد تبعیض قرار میگیرند، تحقیر میشوند و بقتل میرسند. حتّی مثلا سنی‌ها اجازه داشتن مسجد در تهران را ندارند.

بهائیان را راحت میکشند. صدها پیرو دین بهائی در زندانهای جمهوری اسلامی هستند و تعداد زیادی از آنها بقتل رسیده و اعدام شده اند. علی‌ خامنه‌ای در فتوایی اعلام کرد که از نظر فقهی بهائیان “نجس و دشمن دین و ایمان” هستند و پرهیز از معاشرت با آنها ضروری است.

حسینعلی منتظری همه “طبقات و اصناف” نجف آباد را دعوت کرد و از آنها خواست تا اعلامیه‌ای بدهند… “مثلا نانوا‌ها نوشتند ما به بهائی‌ها نان نمیفروشیم، راننده‌ها امضا کردند که ما دیگر سوارشان نمیکنم… خلاصه کاری کردیم که نجف آباد تا اصفهان که کرایه ماشین یک تومان بود یک بهائی التماس می‌کرد پنجاه تومان بدهد و او را نمیبردند… تعدادی از علمای اصفهان هم با ما همراهی کردند…. منتظری در توضیح المسایل گفته که “اگر کسی‌ خدا، توحید و نبوت را انکار کند، کافر است و بنا‌ بر مشهور و احتیاط واجب، نجس. و همینطور کسی‌ که خاتم الانبیأ محمد را انکار کند.”

از سخنان و حکم‌های خمینی و دیگر دار و دسته حکومت میگذرم، برای همه آشناست.

تبعیض علیه قومیت ها

حکومت اسلامی بار‌ها از طرف کمیته رفع تبعیض سازمان ملل به دلیل تبعیض علیه ملیتهای کرد، عرب، آذربایجانی و بلوچ مورد نکوهش قرار گرفته است. اینکه زنان وابسته به این اقلیت‌ها مورد تبعیض دو چندان هستند. این کمیته می گوید مقامات جمهوری اسلامی بشیوه روزمره “سخنان نفرت آمیز و با مضامین تبعیض آمیز” ابراز می کنند و این اظهارات در رسانه های حکومتی نیز بازتاب یافته است.

تبعیض میان شهروندان

در حکومت اسلامی کودک ارزش کمتری از فرد بالغ دارد. شخص “دیوانه” و یا عقب مانده ذهنی‌ ارزشی ندارد و روزانه مورد تبعیض قرار میگیرند و تحقیر میشوند. زن ارزش پایینی دارد و بدلیل جنسیتش در تمام طول حکومت اسلامی مورد آزار، تحقیر و بی‌ حرمتی قرار گرفته است. “سید”٬ مقام بالاتری از غیر سید دارد.

تبعیض حقوقی میان هواداران حکومت و دیگر شهروندان فراوان است. اگر شهروندان ایران بردگی ولایت فقیه را نپذیرند و معتقد به “مبانی جمهوری اسلامی” نباشند و این بی‌ اعتقادی را علنی کنند، مرگ در انتظارشان است. قتل عام هزاران زندانی سیاسی در تابستان سال ۱٣۶۷ و ادامه آن تا به الان گواه همین سیاست است.

 

تبعیض میان آزاد و اسیر

 تبعیض بین آزاد و برده و اسیر هم شرعی است و هم قانونی. به سر برده و اسیر میتوان هر بلائی آورد. شرعا میشود به زن اسیر تجاوز کرد و این امر در زندانهای حکومت اسلامی بیش از ۳ دهه جریان داشته است. تبعیض میان مسلمان و “کافر” که دیگر بر همه روشن است. کافر حق زندگی‌ ندارد.

 

تبعیض میان “حرامزاده” و “حلّال زاده

در حکومت اسلامی کودکی که خارج از ازدواج بدنیا بیاید و یا حاصل “صیغه” باشد کاملاً بی‌ ارزش است. حکومت اسلامی اسم این کودک را حرامزاده و بی‌ هویت میخواند، از هر حقوقی محرومش میکند، حتّی شناسنامه به او نمیدهد، بی‌ حرمتش میکند و زندگی‌ انسانی‌ و سالمش را

نابود میکند.

رفتار شنیع و خشونت آمیز حکومت اسلامی با شهروندان افغان و عرب مقیم ایران، سابقه‌ای به اندازه عمر این حکومت دارد. محروم کردن فرزندان آنها از تحصیل و از یک زندگی‌ با منزلت، تحقیر و آزار سیستماتیک این خانواده‌ها در طول حکومت اسلامی هر ساله گسترش بیشتری داشته است.

آتش زدن خانه‌های گروهی ازشهروندان افغان‌ درشهر یزد نفرت از حکومت را بیشتر کرد و اعتراضات وسیعی، بویژه در میان ایرانیان مهاجر در کشور های غربی برانگیخت.

از دیگر سیاست‌های راسیستی و نژاد پرستانه حکومت ولایت فقیه این بود که با بیشرمی اعلام کردند که اتباع افغانی، حتی با کارت اقامت قانونی، نمی توانند گواهینامه بگیرند و گواهی نامه افغانی هم در ایران اعتبار ندارد.

با هدفمند شدن یارانه ها، خانواده‌های با پیشینه افغانستانی که درآمدشان به مراتب از کارگران ایرانی کمتر است، بکلی از لیست کمک‌های یارانه‌ای خارج شدند و با وضعیت بسیار دشوار و مشقّت باری روبرو شدند.

سال گذشته در مراسم سیزده بدر، پلیس اصفهان از ورود شهروندان افغانستانی به پارک صفه جلوگیری کرد. این حرکت موجب خشم و اعتراض عمومی‌ و از طریق مدیای اجتماعی شد. بلافاصله ۱۵۷ نفر از اساتید دانشگاه و فعالین سیاسی نامه‌ای اعتراضی علیه تبعیض و وحشیگری به شهروندان افغان انتشار دادند و تاکید کردند که این تبعیض‌ها و خشونت علیه افغانها ربطی به مردم ندارد و از جانب حکومت است.

تعدادی از جوانان هم در اعتراض به این عمل پلیس اسلامی، بروی پلاکارد بر سینه خود نوشتند من هم افغانم. اینها فقط گوشه کوچکی از ستم علیه افغان هاست. موارد بسیار زیادی را میتوان برشمرد.

این بار در این مورد مشخص رژیم میخواهد مردم “شهید پرور” فیروز آباد را با جنایاتش شریک کند . مردم فیروز آباد نه شهید پرورند نه با این وحشیگری ها و سیاست‌های ضّد رژیم شریک هستند.

موارد متعدد تبعیض و نقض حقوق انسانی‌ در حکومت اسلامی ایران لیست بسیار بلند بالایی دارد.

در واقع هیچ کجای جامعه ایران نیست که زخمی از تبعیض و بی‌ حرمتی این حکومت را بر تن نداشته باشد.

بطور کلی زن ستیزی، کودک آزاری، نژاد پرستی، زورگویی، دروغگویی، رشوه خواری و اختلاس سلامتی و بهداشت عمومی و روانی جامعه را در معرض خطرات جدی  قرارداده است و همه شهروندان اعم از فارس، کرد، ترک، افغان و غیره را مورد هجوم قرار میدهد.

همه حکومتهای خود کامه و ضد مردمی٬ با اشکال مشابهی سعی دارند٬ بار کمبودها٬ گرانی٬ بیکاری٬ عدم امنیت که خود عامل اصلی آن هستند را به جایی٬ به کسی٬ به دشمن فرضی٬ به مخالفین و غیره نسبت دهند.

در این میان افرادی هم گول میخورند و به دام این فریبکاری دغلبازانه می افتند. معمولا افراد ناآگاهی که عرق ناسیونالیستی دارند٬ زودتر آلت دست می شوند.

اما در پشت همه این تحریکها٬ حکومت سازمان یافته و سیستماتیک مشغول تحریک احساسات مردم است.

حمله به افغانها در یزد٬ کاملا توسط نیرو های امنیتی شکل گرفت و هدایت شد.

در اینجا هم دست داشتن دم و دستگاه حکومتی در این اقدام کثیف و نژادپرستانه کاملا آشکار است. باندورل نویسی و نصب کردن چنین توهینی٬ بدون هیچگونه ممانعت٬ نشان میدهد که توطٸه از کجا شکل میگیرد.

در حالیکه اقتصاد کشور در حال فروپاشی است و رکود تورمی خرد کننده کل جامعه را دارد به نابودی میکشاند٬ اینها دارند٬ خود را بعنوان مسببین اصلی از نظرها پنهان می کنند.

همه مردم از هر ملیتی با هر مذهب و رنگ پوستی‌ باید علیه بیعدالتی و بی‌ حقوقی اعتراض کنند. ساکت نشستن در مقابل این همه هجوم علیه انسانیت، حرمت و منزلت انسانی‌ را نباید پذیرفت.آنچه که بازدارنده و ترمز برای مبارزه مردم است٬ نمیتواند تا ابد دوام بیاورد. این را تاریخ بشر ثابت کرده است.