نامه سرگشاده فوری به شمائی که از حق انسان ها دفاع می کنید !

فریدون گیلانی

gilani@f-gilani.com

www.f-gilani.com

رهبری سازمان مجاهدین مرتکب جنایت تکان دهنده دیگری شده است که با تعریف عام انسان ها و سازمان ها و احزاب آزادیخواه جهان « نه فراموش شدنی است ، نه بخشودنی !‌» تا جائی که من می دانم ، در تاریخ معاصر سابقه نداشته است که جریانی به نام اپوزیسیون ، نیروهای خود را که می خواسته اند آزادانه حرف شان را بزنند و تصمیم بگیرند ، نه تنها از حق اختیار و انتخاب محروم کند ، بلکه آنان را به دشمن مشترک بشریت که در این مورد ارتش و سرویس جاسوسی ایالات متحده باشد ، تحویل بدهد تا مورد وحشیانه ترین شکنجه ها قرار بگیرند .

رهبری این سازمان که اکنون به صورت دست افزار ارتش متجاوز ایالات متحده و سی آی ا عمل می کند ، عده ای از جوانان ما را که از ظلم و جور و جنایات عنان گسیخته ی جمهوری اسلامی به تنگ آمده بودند و برای جنگ با اسلامیست های حاکم بر ایران ، به آنان پیوسته بودند ، به این دلیل که زیر بار نوکری ارتش متجاوز ایالات متحده برای رسیدن به قدرت موهوم نرفته بودند و می خواستند مثل انسانی آزاد اظهار نظر کنند  ، به آمریکائی ها تحویل دادند و بنا به سنت سازمانی خود ؛ منتها این بار در رابطه با نوکری امپریالیست های اشغالگر ؛ به سی آی ا و پنتاگون گزارش دادند که همه ی این جوانان ، مامور و مزدور جمهوری اسلامی اند .

رهبری سازمان مجاهدین ( که در سر رویای اتحاد شمال افغانستان را می پروراند و در ذهن فرسوده خود چنین می پندارد که از این طریق به کسب قدرت سیاسی  نائل خواهد شد ) ، نسل پیش از این جوانان را هم به رگبار همین تهمت ها و ترورهای شخصیتی بست ، منتها آنان را در قرارگاه اشرف و به دست عناصر خود زندانی و شکنجه کرد . نسلی که پس از تئوری قرون وسطائی «طلاق های اجباری » و «  نمایندگی امام زمان در این دوره توسط مسعود رجوی » از این سازمان جدا شدند ، در محاصره همین تهمت ها و هتاکی ها و افتراها قرار گرفتند . تا حدی که در سال ۱۹۹۶ خبرنگار خبرگزاری رویتر با من تماس گرفت و گفت :« یکی از این جداشدگان می تواند مامور باشد،  دو تا ، سه تا ، صد تا و … یعنی آقای رجوی در عراق کارخانه مامور سازی ساخته است ؟‌ !»

نسلی که امروز قربانی مالیخولیای رهبری مجاهدین شده است ، آن زمان اغلب از نوجوانان و به ندرت جوانان بالای هجده سال تشکیل می شد که پیام های آتشین رادیو مجاهد و سیمای مقاومت رجوی را برای پیوستن به « ارتش آزادیبخش ملی ایران !‌» می شنید و باور کرده بود که مفری برای نبرد مسلحانه ی سنگری با حاکمیت خونبار جمهوری اسلامی یافته است . سن بعضی از اینان ، اکنون که سال ها از خوش باوری شان گذشته است ، ۲۳ و ۲۶ ساله است و میانگین سنی شان حداکثر میان ۲۸ تا ۳۰ سال است که چهار سال از آن ، در زندان مخوف آمریکائی ها به نام « اردوگاه تیف » گذشته است. عده ای از این جوانان که توانسته اند با تحمل تلفاتی خود را به یونان برسانند ، می گویند ای کاش به جای «  اردوگاه تیف » آمریکائی ها ، در زندان گوانتانامو می بودند !!

ارتش متجاوز و جنایتکار ایالات متحده ، از سال ۲۰۰۳ که عراق را وحشیانه بمباران و اشغال کرد ، به مدت پنج سال و تا همین اواخر که می گویند زندان تیف بسته شده است ، جوانان ما را چنان شکنجه کرده است که بازجویان و شکنجه گران زندان های اوین و گوهر دشت و دیزل آباد و عادل آباد و آن همه نا آباد دیگر ، باید روی دست استادان شان آب بریزند :  دست شان را شکستند ، پاشان را شکستند ، روزهای متعدد به آنان بی خوابی دادند . شهادت های این جوانان که من اکنون مستقیما با آنان تماس دارم و تا رهائی شان از یونان و عراق ( اربیل عراق ) و ترکیه وهر جای دیگر ، به یاری شما مردم ، از پا نخواهم نشست ، تصویری دست کم برابر با گزارش هائی که سازمان های جهانی از گوانتانامو داده اند را پیش چشم ما می گذارد .

تا جائی که من عجالتا می دانم ، یکی از این جوانان هنگام عبور از رودخانه عراق به سمت ترکیه غرق شده ، و یکی شان هم هنگام عبور با جلیقه نجات از آب های ترکیه به سمت سواحل یونان .

بنا به ادبیات رهبری خود این سازمان « عبرت تاریخ » است تشکیلاتی که روزگاری سرود « سر کوچه کمینه ، سرباز آمریکائی » و  « امریکا ، آمریکا ، مرگ به نیرنگ تو ، خون جوانان ما ، می چکد از چنگ تو » را سر می داد و مستشاران نظامی آمریکائی را در ایران « مجازات انقلابی » می کرد ، اکنون به چنین ورطه ای از مزدوری و نوکری آمریکائی ها در غلتیده باشد که نیروهای خودش را به جرم اظهار عقیده و نظر و رای ، تحویل شکنجه گران ارتش آمریکا بدهد . شما فکر می کنید این واقعیت را به کجای ریش تاریخ باید تف کرد ؟!

سی و پنج تن از این جوانان که برای جنگ با ستمگران حاکم برایران به مجاهدین پیوسته بودند ، اکنون در یونان با گرسنگی و تهدید و ارعاب پلیس یونان دست و گریبانند . اینان ، پیش از آن چهار سال در شکنجه گاه آمریکائی ها بودند ، به وسیله عراقی ها ، کردهای مزدور طالبانی و بارزانی و ترکیه هم شکنجه شده اند . واقعا جوانان ما از چند سمت باید آماج تیر مزدوران واقعی قرار گیرند ؟!

شش تن از این جوانان که نام ها شان را دارم ، اکنون در بخش دیپورت زندان آتن اسیرند . عده ای از آنان شب ها را در پارک های آتن در کارتن می خوابند و با وجودی که گاهی از سطل های آشغال و کلیسا چیزی برای خوردن می گیرند ، گرسنه اند و از پلیس یونان کتک می خورند .عده ای شان دنبال راهی می گردند که خود را به کشوری امن برسانند . و شرم آورتر آن که خیلی هاشان نیاز به درمان دارند و چون هویتی به آنان داده نشده ، نمی توانند به هیچ بیمارستان و درمانگاهی مراجعه کنند . و بازهم مهم تر آن که هیچ یک از اینان نمی خواهند به جهنم جمهوری اسلامی برگردانده شوند و همه شان ضد ارتجاع و ضد امپریالیست اند . به همین جهت است که شما صدای آنان را از صدای آمریکا که صدای رسمی سی آی ا است ، نمی شنوید . و به همین جهت است که همکاری چند ساله و تنگاتنگ رهبری مجاهدین و آمریکائی ها اشغالگر ، نگذاشته است جهان آزاد ، آن گونه که شاید و باید ، از این ماجرای هولناک آگاهی یابد و همانگونه ن