دانشجویان تربیت معلم الکی حرف میزنند…حق با علی افشاری و تحکیم وحدت است!

سعید ولدبیگى

اعتراض دانشجویان تربیت معلم با موفقیت به پایان رسید.اعتصابی که با استقامت و درایت دانشجویان تارسیدن به هدف پیش رفت.پیروزی در این اعتراض و عقب راندن مسئولین دانشگاه با همه اعوان و انصارش روحیه بالائی به دانشجویان تربیت معلم و در مجموع جنبش دانشجوئی تزریق کرد.این حرکات و این پیروزی ها از آن کلیت جنبش دانشجوئی و در بخشی عظیم تر متعلق به جامعه معترضی است که اگرموقعیتش ایجاد شود …خیلی رادیکالتر دست به عمل میزند و به میدان میاید.

دانشجویان تربیت معلم در اعتراض به برخورد غیرانسانی مسئولان حراست و انتظامات و شرایط غیر بهداشتی سلف سرویس دانشگاه دست به اعتراض زدند و مستقیما با شعارهائی همچون "دانشجو میمیرد،ذلت نمیپذیرد" و "توپ؛تانک،حراست دیگر اثر ندارد" به جنگ مدیریت دانشگاه و تمامی نیروهای سرکوب و امنیتی دانشگاه رفتند.۱۱ روز اعتصاب و تحصن بیش از ۵۰۰۰ دانشجو در نهایت با پذیرفتن خواسته های دانشجویان از طرف ریاست دانشگاه به پایان رسید.روز انلاین و خبر نامه امیرکبیر در روز دوم تحصن مطلبی از دانشجویان تربیت معلم را درج کرد که در آن دانشجویان نظرات و خواسته های خود را اعلام کرده بودند.من قسمتی از این نوشته  که از زبان یکی از دانشجویان گفته شده را می آورم چرا که قصدم بحث بر سر همین نکته و سخنان برخی در این زمینه است.یکی از دانشجویان تربیت معلم چنین میگوید: "الان دیگر همه جا بهانه شده است که دانشجو ‏باید صنفی عمل کند نه سیاسی. از نظر من این بهانه ای برای سرکوب دانشگاه است. من شخصا ضمن اینکه به ‏عملکرد صرفا صنفی دانشجو انتقاد دارم و از نظر من دانشجو سیاسی هم هست، باید بگویم که اتفاقا تحصن ما ‏صرفا صنفی است. اعتراض ما در مورد وضعیت سلف سرویس، برخورد کارکنان سلف با دانشجویان و استفاده ‏از الفاظ رکیک علیه دانشجویان، برخوردهای شنیع و توهین آمیز اعضای حراست و انتظامات و.. است. اینها هم ‏همگی خواسته هایی صنفی هستند".‏ اگر کمی در ادبیات ژورنالیستی رسانه هائی همچون ادوارنیوز و یا خبرنامه امیر کبیر دقت کنیم به این نتیجه میرسیم که اعتراض دانشجویان صنفی است.ربطی به مسائل سیاسی ندارد و اگر به طور مثال یکی از دانشجویان در جریان اعتراض تربیت معلم ،دستگیر و زندانی شود،زندانی سیاسی نیست بلکه زندانی صنفی است.درهمین نوشته که در بالا اشاره کردم کاملا پیداست که دانشجو روی همسان بودن و یکی بودن خواسته و اعتراضات صنفی و سیاسی تاکیددارد و نگارنده تلاش میکند آن را به سمت خواسته های صنفی سوق دهد.صنف دانشجویان جدا از اصناف دیگر جامعه نیست.دانشجوی متحصن امروز میتواند کارگری باشد که از جانب حکومت به جرم شرکت در اول مه شلاق میخورد.دانشجوی متحصن امروز میتواند زندانی سیاسی باشد که سالها از عمر و آسایشش را در سلولها میپوساند.دانشجوی معترض امروز میتواند زن معترضی باشد که هر روز باتوم میخورد و تحقیر میشود.اعتراض دانشجو در همان لحظه اعتراض زن جامعه… اعتراض کارگر و یاروشنفکر جامعه هم هست.جامعه مدت زیادی است که پا به عرصه مبارزه سیاسی گذاشته و خودش با تمام اکثریتش خواهان کسب قدرت برای اداره جامعه است.تمام تبلیغات رسانه های پرو غرب ودستگاههای خبر رسانی وابسته به حاشیه نشینان قدرت در درون حاکمیت  بر این امر تاکید دارند که مردم نباید وارد مبارزه سیاسی و دخالت امور گردند.نسخه ای که ایشان برای اعتراض جامعه میپیچند دموکراسی خواهی به شیوه {…} است.دموکراسی به این معنا که این اجازه به مردم داده میشود تا از بین کاندیداهای معدود… تعدای را انتخاب کنند که مدت معینی رفاه و آسایش داشته باشند.مدتی سورچرانی و چپاول کنند.در نهایت نیز در مقابل خواسته های مردم گردن کج کنند که" تقصیر از مردم بود" و " نشد" و "باید دوباره تلاش کرد که بشود".این گفتاری یکسان و هماهنگ بین انواع دموکراسیهای سرمایه داری است فرقی ندارد که در ایران باشد یا در آمریکا.اما بحث صنفی کردن اعتراضات مردم داستان دیگری دارد.از این منظر مردم نباید وارد بازی بزرگان یا از ما بهتران بشود.مردم نباید سیاسی بشوند.کارگر باید فقط دستکش و کلاه ایمنی بخواهد  و زنان باید نسبت به دیه نا برابر و نفقه و  صیغه و هزار مزخرف دیگر معترض باشند. دانشجوئی هم که دارد فریاد میزند "توپ ،تانک،حراست دیگر اثر ندارد" یا صنفی نشان دادن اعتراضات برای سرکوب دانشگاه است …حرف الکی میزند.حتی اگر خود دانشجو معترض باشد که چرا همه چیز را صنفی اعلام میکنید ما سیاسی هستیم ،،،احیانا گول خورده و نادان است.اگر مانند جناب علی افشاری کمی خاک صحنه شبکه صدای آمریکا را میخورد یا مثل برادر عربشاهی با پروژه ای از پیش تعیین شده دانشجویان چپ و سوسیالیست را روانه زندان و وثیقه و… میکرد آنوقت متوجه میشد که اشتباه میکند ،اعتراضدانشجو صنفی است نه سیاسی!.جناب علی افشاری و دوستان دیگری از این دسته همچون مهدی عربشاهی(دبیر تحکیم وحدت) هر یک در مطالبی به تفسیر وقایع اعتراض و پیروزی دانشجویان تربیت معلم کرج پرداخته اند و هر یک در نقش گادفادر جنبش دانشگاه این پیروزی را از برکات نافرمانی مدنی برای تحقق خواستهای آکادمیک دانشگاه خوانده اند.مواضع و نوشته های قبلی ایشان اعتقاد دارد که حرکاتی همچون ۱۳آذر آوانتوریستی بوده و نتیجه ای جز سرکوب را به همراه ندارد.از این رو بیائید و ببینید چگونه نافرمانی مدنی دانشجویان را نجات داده .جناب علی افشاری و دار و دسته اش در مافیای دفتر تحکیم باید بدانند که نه تحکیم ظرف مبارزه دانشجویان است و نه چنین اظهاراتی میتواند جائی در بین دانشجویان داشته باشد.تلاش برای صنفی نشان دادن مبارزات تلاشی بیهوده است چرا که خواسته های صنفی در پیوند مستقیم با پدیده های سیاسی جاری درجامعه ،هر روز رنگ میباز

نوشته شده در دسته‌بندی نشده توسط soran. افزودن پیوند یکتا به علاقمندی‌ها.