فرمان قتل و عام زندانیان سیاسی سال ١٣۶٧

فرمان قتل و عام زندانیان سیاسی سال ١٣۶٧
متن فرمان خمینی
بسمەتعالی
در تمام موارد فوق هر کس در هر مرحلەای اگر بر سر نفاق باشد حکمش اعدام است.
سریعا دشمنان اسلام را نابود کنید در مورد رسیدگی بە وضع پروندەها در هر صورت کە حکم سریعتر اجرا گردد همان مورد نظر است.
روح اللە خمینی

٣۶ سال از عمر رژیم اسلامی میگذارد و همچنان پروسە نابودی و بە انزوا کشاندن کشور ایران در منظر جهانی ادامە دارد. در مدت این ٣۶ سال تنها چیزی کە واقعا بە عنوان تغییر میتوان نام برد عوض شدن عمامە سیاە و سفید ملاها بودە اما تنها چیزی کە تغییر نکرد سیاە و سفید بودن رسانەهای تصویری و نوشتاری ایران بودە است در همە حال چهرە نظام را از متنوع بودن برحذر کردن و این هم در نوع خود شاهکاریست بی همتا برای رژیم اسلامی.
اما نقطە مقابل نظام، مردم ایران هستند کە بە نظر میرسد کە نظام از چاە جمکران کە مهد عقب افتادگی میباشد جورعەای بخورد آنها دادە و خیلی راحت آنها را هیپنوتیزم و تلسم کردە و بە هر سوی کە بخواهد آنها را هدایت میکند.
بە قول معروف کە ادعا میشود از طرف ایرانیان کە ایران قدمت تاریخی اش زبان زد عام و خاص است و در کل مهد تمدن و فرهنگ بودە است و بە نوعی تمام جهانیان آنرا ستودەاند، در مدت کمتر از ٣۶ سال بە قعر واپسگرایی و کهنە پرستی و عقب افتادگی مبتلا شدە است و بسیار سخت است کە انسان در اوج باشد اما بعدها بە نقطە صفر برسد.
خمینی میایید و همچون گربەای خموش نبض جامعە را در دست میگیرد و اسلام ناب محمدی را در نظام فورمولە میکند و بعدا بە جامعە تزریق میکند کە عدل الهی را تمام و کمال بە مرحلە عمل در بیاورد.
برای این مهم بە قلع و قم لالە های جامعە میپردازد و هر موجود زندەای کە کلمە آزادی را بر زبان راند از تیغ برندە شمشیراسلامی آنها جان سالم بدر نبرد.
از همان ابتدا از کردستان شروع میکند و فرمان جهاد را صادر میکند و کردستان را تبدیل بە میدان تاخت و تاز خود کرد و آزمایش رزم الهی خود را از آنجا شروع کرد. بعدا دیو استبدا الهی، طلب خون بیشتر کرد و آنقدر تشنە بە خون بود کە خون لالەهای بیگناە کردستان برایش کافی نبود و این دفعە بە جنوب ایران چشم طمع دوخت و جنگ بزرگ ایران و عراق را براە انداخت و چە بسا حمام خون براە افتاد.
لالەهای نوشکفتە کە بە دستور پیر جماران خود را از زیر تانک های رژیم صدام میگذراندند و همچون موم در آتش کهنە پرستی و عقب افتادگی ذوب میشدند،امروزە نە تنها از استخوان آنها نیز دیگر هیچ اثری نیست بلکە خانوادە آنها نیز مورد بی احترامی و آزار و اذیت واقع میشوند.
اما تعجب اینجاست کە این مردم آگاە چقدر زود خام شدە بودن و بدون هیچ مخمصەای جذب افکار پوسیدە و لجن زار پیر جماران شدند و راە نجات را از ایشان تمنا میکردند.
پیر جماران تعدادی از خفاشهای خون آشام را در حیطە استحفاضی خود جمع میکند و فرمان جهاد بر علیە تمامی آزادیخواهان را ابلاغ میکند و خامنەای و خلخالی و رفسنجانی و خاتمی و حسن آقای روحانی و غیرە را بر علیە آنها بسیج میکند و یک قتل و عام وسیع و کرکس وار را در زندانها براە میاندازند و ریز و درشت را قلع و قم میکند، هزاران هزار زندانی سیاسی بدون هیچ نوع بازخواستی بە جوغەهای اعدام و تیرباران سپردە میشوند بە دلیل اینکە آنها عرش الهی را بە لرزە انداختە بودند و آزادی را کە از منظر آنها سمی بیش نبود در برابر اسلام ادعا کردە بودند.
حکومت عدل الهی ، مرتدین را تحمل نمی کرد حق هم داشتند چون سرزمین ایران را از جانب اللە بە ارث بردە بودند و بە مرتدین حق نفس کشیدن در سرزمین مصلحین را نمیدادند. جالب توجە اینجاست کە جنایتکاران دیروز کە آن همە جنایات را در زندانهای ایران انجام دادند و هزاران زندانی بیگناە را حلق آویز کردند امروزە ناجی ملت شدەاند و حرف از گفتگوی تمدنها و اصلاحات و مردم سالاری بە میان میاورند و در اوج ناباوری، کشورهای دیگر نیز این شغالهای صد چهرە را ساپورت میکنند و جهت رسیدن بە منافع خود استبداد اسلامی را در ایران مستحکم تر میکنند.
کشتار زندانیان سیاسی سال ١٣۶٧ جنایت علیە بشریت بود، جنایتی بود کە برای همیشە در تاریخ پر از ظلم و ستم رژیم اسلامی باقی خواهد ماند، جنایتی بود کە بیشتر و بیشتر از قبل آزادیخواهان را مصمم تر کرد جهت احقاق آزادی و برابری در جامعە ایران.
زندانیان سیاسی کە بە جوغەهای اعدام سپردە میشدند بعدا در گورهای دستە جمعی دفن میشدند و هیچوقت بە وابستگان شان اجازە حضور بر گورهای دستە جمعی دادە نشد و بە شدت خانوادەهای آنها زیر شکنجە و آزار و اذیت رژیم قرار گرفتند.
القابی کە جمهوری اسلامی برای گورهای دستە جمعی زندانیان سیاسی انتخاب کردە بود اینها بودند، لعنت آباد و پرت آباد و القابی دیگر بودند.
امروز سالیان چندی از سپری شدن تابستان های خونین ١٣۶٠ و ١٣۶٧ و نکبت این حاکمیت ٣۶ سالە می گذرد، سالیانی کە از جانب خانوادەها و بستگان بیشماری کە فرزندان شان جان و هستی خویش را بر سر پیمان و وفاداری بە آرمانهای خود وانهادند، اطلاعات زیادی بە میان مردم درز کردە است. از جملە اینکە : تنظیم هر دفتر خاطراتی، مستندترین سند افشاگری نظامی است کە شاهدان عینی ، همە جنایات آفریدە شدە را بر ملا می سازند و پیدایی گورهای دستە جمعی و تکی نیز، نشان از بیداد تمامی کشتار و قتل وعام و اعدامهایست کە از فردای روی کار آمدن این نظام ، بە فرمان ناب بر حق امام زمان(خمینی)، آنگاە کە بر اریکە قدرت پهلو زد، در پشت بام مدرسە محل سکونت اش در تهران ،خلخالی را بە وکالت تام خویش برگزید تا احکام پشت احکام صادر کند و محکومین در میان سکوت بهت انگیز و تمامیت جامعە آنروزی ما و سکوت دولتهای جهانی، بدست گروهی از پاسداران جلاد یکی پس از دیگری تیرباران گشتند تا آنان را با نام یا بی نام در محلی دفن کنند.
پس از آن جولای خلخالی در جنوب ایران و خیزش اعراب ساکن اهواز و ترکم صحرا و کردستان ،کشتاری خونین بە جا گذاشت و نشان هر منطقەای خود از مصادیق اسناد” جنایت علیە بشریت” توسط آمران و عمال و سرکردگان این نظام مفلوک محسوب میگردند.
جدا از خاوران تهران در بخش وسیعی از استانها، شهرستانها و روستاهای ایران گورهای بی نام و بی نشان بیشماری تا بە امروز شناسایی شدە است. دهها و صدها گورستان علنی و مخفی پوشیدە از مبارزین دختر و پسر و زنان و مردان ایران را در بر میگیرد.سرکوب گران نظام اسلامی هر یک از آن ،انسانهای باورمند را با اتهامات و جرم های ناکردە و بی پایە در برابر مقاومت اندیشە گی شان با انتصاب (انتساب) بە آن سازمان و آن عزب، گروە و دستە خاصی از جملە: سلطنت طلب و شاهنشاهی،فرقان،آرمان مستضعفین،مجاهدین خلق،امتی، هوادارن شریعتی، فدائی، چریک فدائی،راە کارگر،پیکاری، رنجبری، سازمان انقلابی کنفدراسیون، کوملە، حزب دمکراتی، وحدت کمونیسی،سهندی، سربداران(آملی)، اکثریتی،١۶ آذری،بهائی ، کورد، ترکمن، بلوچ، عرب و آدری، ملی گرا، تجزیە طلب، تروریست، فراری و طرفدار اجنبی) تیرباران و اعدام کردند و بە گورهای دستە جمعی سپردەاند.
از جملە این گورستانها میتوان از ( گورستانهای خاوران تهران، مشهد، اهواز،تبریز، شیراز، اصفهان، گناوە، کرمانشاە، گیلان(رشت، انزلی،فومن،لاهیجان،سیاهکل،لنگرود،رودسر) ،زاهدان ، مازندران(گرگان ،چالوس،آمل، شهسوار) همدان،ایلام، ارومیە، گچساران،اراک، ….. در جای جای ایران نام برد
مردم خیلی زود بە این نتیجە رسیدند کە عدل الهی کمر بە نابودی آنها بستە است و از هیچ جنایتی دریغ نورزیدەاند و نمی ورزند، اما با این اوصاف هنوزم کە هنوزە بە این واقعیت نرسیدەاند کە باید از بیغ و بن نظام سرمایە اسلامی ایران را برکنند.
دلیل این سردرگمی و نامتحد بودن مردم ،خرافە پرستی و همچنین ترس از تجزیە ایران را در دل و مغز خود پروراندەاند، انسان آزادیخواە بە معنای واقعی خود آزادی مردم و ملتهای تحت ستم را باید در وجود خود تفهیم کند و آنموقع پا بە عرصە آزادیخواهی بگذارند، آخوندها یا همان نمایندگان اللە در جامعە ایران با ترفندهای گوناگون جهت بسط استبداد اسلامی از واژەها و جملات رکیکی همچون ایران در خطر تجزیە را بە میدان میاورند و دوبارە از نیرو و پتانسیل انقلابی و آزادیخواهی مردم ایران می کاهند کە نکند ایران زمین با خطر تجزیە مواجە شود.
در آنسوی مرزها آخوند حسن روحانی جنایتکار و بە معنای واقعی جلاد کە یکی از عاملان قتل و عام زندانیان سیاسی سال ١٣۶٧ در زندانهای ایران بود با آغوش باز از جانب سردمداران سرمایە و سرمایەداری جهان مورد استقبال واقع میشود و با آغوش باز ایشان را میپذیرند کە گویا مهدی امام شیعیان ظهور کردە است و میخواهد صلح و آرامش را در جامعە جهانی استقرار بخشد، بی خبر از آنکە حسن روحانی نیز یکی از همان کفتارهای خون آشام نظام اسلامی ایران میباشد کە جان هزاران جوان مبارز و آزادیخواە ایران را گرفتە و هزاران هزار خانوادە بی گناە را برای همیشە بە دامن سیاهی و سرکوب کشاندە است.
نظام های سرمایەداری با هر نوع فکریت و یا هرنوع ایدئولوژی در قلع و قم مردم بی پناە و مردم زحمتکش جامعەها بە توافق میرسند و از هیچ جنایتی دریغ نمی ورزند. آمریکای جنایتکار کە بزرگترین قطب سرمایەداری در جهان میباشد بە دلیل همگونی و همخوانی افکار ضد بشری خود با نظام ایران همیشە و در همە حال حامی بی چون و چرای نظام کثیف اسلامی ایران بودە است و فقط بە ظاهر برای بە بیراە کشاندن افکار جهانی خود را مخالف نظام اسلامی نشان دادە است.
قرار است کە حسن آقای روحانی این مرد صد چهرە با همتای آمریکایی خود اوباما ملاقات کند و در صلح جهانی نقش خود را ایفا کند، حسن روحانی جنایتکار باید در دادگاەهای مردمی محاکمە شود و جوابگوی تمامی جنایاتش باشد و چهرە کریە و نامبارکش باید برای تمامی جهانیان مشخص شود تا مردم جهان بدانند کە این شغالها نمایندەگان مردم ایران نیستند و اینها فقط غاصبان و سرکوبگران مردم ایران هستند.
نظامهای سرکوبگر و غاصب علل الخصوص نظام سرمایەداری آمریکار حق دخالت و تعیین تکلیف برای جامعە ایران را ندارند و مردم شرافتمند ایران بە آنها اجازە هیچ نوع دخالتی نمی دهند و باید خوب بدانند کە رژیم اسلامی ایران منتخب مردم ایران نیستند و هیچ وقت نمی توانند نمایندەگی جامعە ایران را در منظر جهانی بکنند.
ما مبارزان آزادیخواە جامعە ایران ، عهد و پیمان خود را همە مردم ایران و با خانوادەهای همە قربانیان قتل و عام ١٣۶٧ کە توسط عمال رژیم جنایت پیشە اسلامی ایران رخ داد تازە میکنیم و اعلام میداریم کە تا سرنگونی کامل نظام و استقرار آزادی و برابری در جامە ایران هیچوقت از مبارزە دست نخواهیم کشید و عاملان و حامیان این حرکت ضد انسانی کە همانا حکومت عدل الهی میباشد باید بە سزای اعمالشان برسند و برای همیشە حکومت عدل الهی در جامعە ایران بە زبالەدان تاریخ سپردە شود.
لقمان فاروقی(نروژ)
Loqman Faroghi
۱۱٫۰۹٫۲۰۱۳