آبیدر سیاه پوش و سنندج ماتم زده شد.

یکشنبه شب ۲۴ شهریور ماه عوامل وابسته به سپاه پاسداران، در ادامه آتش زدن عمدی طبیعت زیبای کردستان، و برای چندمین بار جلوه های طبیعت زیبای کوه آبیدر، مشرف بر شهر سنندج، و نماد مبارزه و مقاومت، زیبائی و شادابی و گردشگاه دیرین و تاریخی مردم این شهر، و میعادگاه عاشقان رهائی از جهل و خرافه حاکم بر ایران و کردستان را به آتش کشیدند. مقامات و مسئولین حکومتی در حالیکه نظاره گر سیاه شدن قلب طبیعت زیبای آبیدر و ناله های غمگین و دلخراش “کبک های خوشخوان” و “خرگوشهای ناز و دوست داشتنی ” و خاموشی چهچه “قناریهای خوش آواز” حاشیه چشمه زارهای قله های بلند آبیدر بودند، تا زمانیکه حرکت خودجوش مردم برای مهار آتش سوزی آغاز نشده بود، و دامنه حریق به نزدیکی آنتهای ارسال پارازیت و فرستنده سیمای کردستان نرسیده بود، دست به اقدامی نزدند. بی تفاوتی کارگزاران رژیم در سنندج، عدم ارسال به موقع واحدهای آتش نشانی و بی عملی مسئولان اداره کل منابع طبیعی و شهرداری سنندج و اقمارشان طوری بود که صدای اعتراض برخی از خبرگزاریهای داخلی را نیز دنبال داشت. توگوئی دستوری از نهادی قدرتمند حمل بر بی تفاوتی آنها صادر شده که بجای واکنش نظاره گر باشند.
آنچه که دست داشتن عوامل وابسته به سپاه پاسداران در این آتش سوزی را به یقین تبدیل می کند، استمرار آتش سوزی عمدی جنگلها و طبیعت کردستان و عدم واکنش و بی تفاوتی عملی و پوشش خبری بسیار ضعیف خبرگزاریهای وابسته به این نهاد مردم ستیز در کردستان، در رابطه با این رویداد مهم، احساسی و مورد توجه مردم شهر سنندج و کردستان است.
برکسی پوشیده نیست که سپاه پاسداران، بویژه سپاه بیت المقدس این سپاه در کردستان و لشکر عملیاتی ۲۲ وابسته به آن ( سپاه رزم ) که مرکزش در سنندج است، دارای امکانات عظیمی در زمینه ترابری و ترانسپورت زمینی و هوائی، و نیروی انسانی فراوان و امکانات مهار آتش سوزی است. پرسش اینجاست؟ چرا و در حالیکه این نهاد با اینهمه امکانات نظاره گر مرگ یکی از دوست داشتنی ترین طبیعت مردم شهر سنندج بودند، از خود واکنشی نشان ندادند.
به باور شما اگر سپاه و نیروی واکنش سریع( لشکر ۲۲ عملیاتی آن) بجای آتش سوزی در آبیدر، خبر حضور یکدسته پیشمرگ کومه له را بر قله های بلند آبیدر شنیده بودند، از خود چه واکنشی نشان می داد؟
به باور شما اگر در آستانه ۲۶ بهمن (سالروز اعلام موجودیت علنی کومه له) روز جهانی زن، اول ماه مه، و سالگرد بمباران شیمیائی شهر حلبجه و جانباختن رفقای گردان شوان بودیم و سپاه پاسداران زمزمه برگزاری مراسمی را در محوطه بیرون پناهگاه آبیدر شنیده بود، با چه قدرتی وارد عمل می شد؟ پاسخ روشن است. ابتداء حکومت نظامی اعلام می کرد و از زمین و هوا و از مسیر روستاهای “نه وره” و “گه رماش”، “کرجو” و “دادانه” و “مه ربزان” و از مسیر شهر و “مبارک آباد” آبیدر را به محاصره در می آورد و از زمین و هوا به آن حمله میکرد، و تمام امکانات جنگی خود و دوائر دولتی را برای نابودی آن دسته پیشمرگ و برهم زدن آن مراسم و دستگیری برگزارکنندگانش را بکار می گرفت. اما بنا به گزارش خبرگزاریهای داخلی، در مهار آتش سوزی طبیعت زیبای آبیدر و ۷۲ نهالی یادبودی که مردم شهر بیاد ۷۲ پیشمرگ جانباخته کومه له از گردان شوان بر قلب آبیدر کاشته اند، سپاه پاسداران تنها نهادی بود که حتی با نزدیک شدن حریق به نزدیکیهای شهر از خود واکنشی نشان داد. نه تنها این، بلکه پایگاه اطلاع رسانی سپاه بیت المقدس، روز دوشنبه ۲۵ شهریور یک کلمه در باره این رویداد مهم ننوشت و بجای آن خبرهای مربوط به سوریه را پوشش داده بود. خبرگزاری فارس وابسته به سپاه پاسداران در حالیکه چرندیات امامان جمعه شهرهای قروه، بیجار، سنندج و مریوان و … را هر هفته بدون کم و کاست پوشش می دهد، خبر آتش سوزی آبیدر را تنها در چند سطر آنهم به نقل از “پیمان بابامیری” مدیرکل منابع طبیعی کردستان، منعکس کرد و نه بیشتر. همه این شواهد نه تنها دشمنی سپاه پاسداران با مردم کردستان، بلکه با طبیعت و نشاط این مردم بستوه آمده از ستم این نهاد و نظام اسلامی حاکم بر ایران را نشان می دهد. در اندوه سیاه پوش شدن آبیدر نماد مبارزه و مقاومت، و معیادگاه مناسباتهای مبارزاتی مردم سنندج علیه رژیم جنایتکار جمهوری اسلامی خود را شریک می دانیم. اما بر این باورم تا آبیدر برپاست، مبارزه مردم کردستان علیه بانیان جهل و خرافه حاکم بر ایران تداوم می یابد و سرسبزی آبیدر زنده و چهچه قناریها بر شاخه درختانش شنیده می شود.