به چپ آذرینی شده کومله چه عنوانی باید داد؟

محمد فتاحی

m.fatahi@gmail.com

به دنبال حمایت های زیرجلکی سایت های اینتزنتی کومله /حزب کمونیست ایران(۱) از اقدام پلیسی علیه دانشجویان آزادی خواه و برابری طلب (داب) و انتقادات و اعتراضات حکمتیست ها به آنها دو نفر از مسئولین شان در مقام پاسخگو، به جای قبول اعتراض از موضع طلبکار افشاگری رنگینی علیه حکمتیست ها کرده اند. نوشته اول به امضای بهرام رحمانی و دومی به امضای مستعار "لنا" است. یک تفاوت موضعگیری این دو در این است که اولی به نوعی اقدام پلیسی علیه دانشجویان را محکوم میکند در حالیکه دومی رسما آنرا تکرار کرده است. جوابیه بهرام رحمانی مورد پسند کومله نبود، به همین دلیل سایت رسمی حزب شان ابتدا حاضر به درج آن نشد. مقاله لنا اما همان روز اول انتشار یافت.

به دنبال، جوابیه رحمانی شاید بعداز یک جر و بحث در سایت شان درج شد.  همه این توضیحات از نظر من بی ارزش به این دلیل است تا بگویم "لنا" که خط آذرین-کومله را نمایندگی میکند، به نسبت بهرام رحمانی که عضو کمیته مرکزی است، از موقعیت سیاسی بالاتر و مقبول تری در کومله برخوردار است. به دلایل ذکر شده، پاسخ من به هر دو است که تقریبا اکثر طیف های متهم به چپ در کومله را نمایندگی میکنند.

 

لیست افشاگرهای این دو چنین است؛

یکم-  حکمتیست ها تا خرحره دچار بحران و انشعاب و سیاست های متناقض اند.

دوم-   حکمتیست ها به جنبش دانشجویی ضربه زده اند.

سه- در کردستان کسی همراه ندارند.

چهار- در جنبشهای اجتماعی بی پایگاه اند.

پنجم- گارد آزادی کاغذی و کارش فقط خبرسازی است.

ششم- دنبال تئوری غلط کسب قدرت توسط حزب شانند.

هفتم- با ضربه به جنبش دانشجویی آخرین حلقه ارتباطی شان با ایران قطع شده است.

این لیست کامل نیست. به خواننده این سطور پیشنهاد میشود برود آنها را حداقل به عنوان نمونه هایی از شاهکار در انشانویسی چپ نوع کومله ای مطالعه کند.

 

حالا اجازه دهید با هم در افشاگریهای شان دقیق شویم؛

یکم

–  حکمتیست ها تا خرحره دچار بحران و انشعاب و سیاست های متناقض اند.

این جمله اول افشاگری زیباترین گلی است که بهرام رحمانی وارد دروازه حکمتیست ها کرده است. تشبیه کار تلخ سیاسی، آنهم این ضربه جانکاه به خودمان  به فوتبال، و جمله افشاگرانه او به یک گل زیبا نه به دلیل ساختار ادیبانه و سر و ته دار  و خیلی با قافیه جمله حاوی آن حکم کشنده، که به دلیل همزمانی پاسخنامه من با پایان تماشای یک مسابقه نیمه زیبای مسابقه فوتبال هلند و ایتالیا است!

برگردم سر بحث؛

این روزها وقتی کسی بخواهد به هر دلیلی از کومله اسم ببرد، باید برای اولین عکس العمل احتمالی  مخاطب جواب داشته باشد که منظور "کدام کومله؟" است. کومله کاک سید ابراهیم، کومله کاک عبدالله، کومله کاک عمر، کومله کاک عبه دلیر…..

به این لیست کومله کاک ساعد و کاک مینه در درون حزب کمونیست، و همچنین لیست صد و چند نفره موسوم به "طیف کومله" را هم اضافه کنید که امسال مراسم مستقل روز کومله برگزار کردند(که به نظر میرسد از بقیه کومله ها پرشمارترند). چند تا شد؟ شش عدد سازمان کومله! حالا رفیق بهرام رحمانی جلوی آیینه صاف و بزرگی به بلندی قد نازنین خود به تماشای رخسارکومله یی اش ایستاده، اما از فرط شادابی سیاسی پالتوی سوراخ سوراخش را به تن حکمتیست ها میبیند! اگر کسی سراغ رمز موفقیت ایشان در جمع هیات دبیران کانون نویسندگان در تبعید را نمیداند؛ به  ابتکار این فلم بدست بیشتر دقت کند.

 

نوشته که ما سیاست های متناقبض داریم. خیلی قبول، ولی می پذیرید که سیاست هایی هرچند متناقض داریم! در اینصورت میتوانم سوال کنم سیاست کومله شما در مورد هر چیز که شما بخواهید چیست؟ در کردستان محل فعالیت شما چند سال قبل به دنبال کشته شدن یک جوان، جامعه  برای هفته ها در تب و تاب سیاسی، اعتراض، تظاهرات، اعتصاب تک تک شهرها و به دنبال اعتصاب عمومی بود. امسال در همین کردستان جوان دانشجویی با قصاوت مشابه کشته و جنازه اش را هم تحویل خانواده اش ندادند. در اعتراض به دومی حتی در همسایگی خانواده اش دو نفر هم به خیابان نیامد. میشود در تحلیل سیاسی تان به مردم بگویید چه اتفاقی برای جامعه افتاده است؟ میتوانید به مردم بگویید ریشه تفاوت دو وضع متفاوت صدوهشتاد درجه ای در کجاست؟ میشود به مردم بگویید دو سیاست یا دو تاکتیک متفاوت شما در این دو دوره مختلف کدام است؟ اصولا نزد شما اوضاع سیاسی تحلیل میشود تا از آن سیاست و تاکتیک مشخص اتخاذ شود؟ از این یکی دو سال اخیر بگذریم که دوران پیچیده ای بوده و شماها در این بی سیاستی ابدا تنها نیستید، و حال و روز همسایگان دست چپ تان هم مشابه است. اما میشود به مردم بگویید سیاست شما چرا از نزدیک به دو دهه قبل فریز شده است؟ در کردستان دهه اول بعداز انقلاب یک جنبش انقلابی وجود داشت که با مشخصات ویژه ای قابل تعریف بود. نزد شما هنوز یک جنبش انقلابی قابل رو.ئیت  است. آیا میشود بگوئید کدامین ویژگیهای امروز جنبش های موجود در کردستان آنرا انقلابی میکند که در سطح سراسری ایران نمیکند؟ کارنوال خیابانی به مناسبت به ریاست رسیدن مام جلال؟ به مناسبت فدرالیسم و ریاست کاک مسعود؟ تحرکات نظامی شاخه ایرانی پ ک ک چطور، آنهم جزو جنبش انقلابی شما هست؟ اردوگاه سازمانهای کومله و احزاب دموکرات و سازمانهای خبات و بقیه گروههای محترم کرد مستقر در کردستان عراق چه؟  "جنبش انقلابی" آذربایجان و خوزستان هم در سالهای اخیر مورد حمایت گرم شما بود، میشود لطف کنید مشخصات انقلابی آنها را به مردم بگویید؟ میشود علل خشک شد