حمله به سوریه، نشانی دیگر از گندیدگی امپریالیسم!

اکنون نوبت توده‌های سوری است که جلوه دیگری از گندیدگی امپریالیسم را تجربه کنند، و امپریالیستها نیز برای اهداء “دموکراسی” به زحمتکشان سوری، آماده اند تا سرزمین آنها را ویران و هزاران هزار بیگناه را به خاک و خون بکشند. 
برای اجرای این سناریوی نوشته شده توسط امپریالیستها، ارتش آنها تنها نیست، هزاران خبرنگار، روزنامه نگار و تحلیلگر در خدمت امپریالیسم هستند که این جنایت بر علیه توده‌ها را در خدمت توده‌ها تبلیغ کرده و اذهان توده‌های جهان را برای این تجاوز وحشیانه آماده کنند زیرا میدانند و تاریخ نیز نشان داده است که توده‌های زحمتکش نسبت به هم احساس همدردی میکنند. در این سناریوی نوشته شده توسط امپریالیسم میتوان به جای نام سوریه نام افغانستان، عراق یا لیبی و یا هر کشور تحت سلطه دیگری را نوشت زیرا امپریالیسم نمی تواند و در ماهیت آن نیست که غیر از این عمل کند. در ابتدا توده‌ها برای حقوق انسانی خود بپا میخیزند ولی این خیزش توده‌ها ، منافع و منابع غارت امپریالیسم را مورد تهدید قرار میدهد بنابراین امپریالیسم با فریب، اعتراضات توده‌ها را با جنگ داخلی به انحراف کشانده و سپس برای حل تضادها و رقابتهای درونی اش به بهانه “نجات انسانها” با تمام نیرو به آن سرزمین حمله کرده و آن کشور را تا مرز نابودی کامل میکشاند تا ضمن حفظ سلطه خود و ادامه حق غارت و چپاول و سهم بری بیشتر، مبارزات توده‌ها را برای سالها به عقب بیندازد.
اکنون مزدوران در خدمت امپریالیسم، از روسای دولتهای مدافع سرمایه‌داری تا به اصطلاح متفکرین و مفسران سیاسی، فغان سر داده‌اند که رژیم دیکتاتور اسد با “حمله با سلاح شیمیایی” به مردم بیگناه باعث مرگ بیش از هزار انسان شده و این رژیم با این عمل جنایتکارانه خود صلح جهانی را به خطر انداخته است و هیچ چاره‌ای نیست جز اینکه این رژیم توسط امپریالسم امریکا، این “ناجی” دوران ما برداشته شود، ولی این مزدوران از هزاران تن بمب شیمیایی که اتفاقا به وسیله همین به اصطلاح ناجی بر سر مردم ویتنام ریخته شد چیزی نمیگویند! همانطور که این لشکر مفسر و تحلیل گر مدافع تداوم سلطه امپریالیسم به روی خود نمی آورد که آن بمب های شمیائی ای که صدام حسین دیکتاتور بر سر مردم حلبچه ریخت و با این عمل جنایتکارانه خود هزاران نفر را کشت را کدام قدرت و انحصار امپریالیستی به وی داده بود و چرا این مخالفین امروزی سلاح شیمیائی آن روز خفه خوان گرفته بودند؟ استفاده از سلاح شمیاوی امر کثیفی است و هر کس از این وسیله استفاده کند ماهیت ضد مردمی خود را به نمایش گذاشته است اما چرا هیچکدام از این مزدوران از واقعیتهائی که در بالا به آنها اشاره شد چیزی نمی گویند. وقتی که توده‌های زحمتکش افغانستان، طالبان و رژیمش را همچون غده سرطانی در سرزمین خود یافتند و این کارگزاران با شیوه ننگین خود خواستار “نجات” مردم افغانستان توسط این “ناجی” شدند باز از اینکه چه کسی طالبان و بن لادن، این شخص جنایتکار و بی نهایت مرتجع را که توسط همین “ناجی” پر و بال گرفته بود را به قدرت رساند چیزی نگفتند، از دهها کودتا که توسط این “ناجی” در آسیا و امریکای لاتین انجام شد و میلیونها زحمتکش جان خود را از دست دادند تا این “ناجی” دوران ما حق جنایت و غارت در سرزمین آنها را برای خود حفظ کند چیزی نگفته و چیزی نخواهند گفت، چرا که آنها مدافع وضع موجود و تجاوزات امپریالیستی هستند و برای حفظ این شرایط است که به توده‌ها دروغ گفته و آنها را فریب میدهند.وگرنه کیست که نداند همین آمریکائی که حالا در مخالفت استفاده از سلاح شیمیائی حنجره پاره می کند همین چند سال پیش خود درجریان حمله به عراق در فلوجه سلاح شمیائی بکار برد و فاجعه فلوجه را شکل داد.
اکنون امپریالیسم امریکا برای حمله به سرزمین سوریه، برای اهداء “دموکراسی” به آن سرزمین خود را آماده میکند. کارگزاران او خدمت خود را انجام داده‌ و زمینه چینی لازم را کرده اند و اکنون نوبت عمل است. دولت آمریکا ارتش عظیم خود را برای حمله به سرزمینی آماده کرده است که زحمتکشان آن همه علائم یک زندگی انسانی را از دست داده‌اند، نیمی از مردم سوریه به اجبار سرزمین خود را ترک کرده‌اند، جنگ داخلی تعداد زیادی را به خون کشانده است و مزدورانی که با تقویت امپریالیسم و سلاح او به میدان آمده بودند وظیفه جنایتبار خود را در جهت منافع اربابانشان به انجام رسانده‌اند به این ترتیب بار دیگر امپریالیسم آنچنان شرایطی برای توده‌ها شکل داده که آنها نمی توانند با قدرت و متحدا بر علیه تجاوز امپریالیستی بر خیزند.
ولی همانطور که تاریخ و تجربه افغانستان، عراق، لیبی و …. نشان داده است امپریالیستها جز مرگ و ویرانی چیزی بهمراه ندشته و هرگز به هیچ سرزمینی دموکراسی اهداء نکرده‌ و نخواهند کرد، این امپریالیستها حتی ناتوانتر از آن هستند که دموکراسی به سرزمین خود بدهند چه رسد به دیگران، زیرا این در ماهیت امپریالیستها نیست که تحمل دموکراسی توده‌ها را داشته باشند، دموکراسی توده‌‌ها و زحمتکشان با دموکراسی سرمایه‌داری در یکجا نمیگنجد و وجود یکی نفی دیگری است و حفظ و بقای هر کدام از آنها در قدرت با سرکوب دیگری خواهد بود. سرمایه داری با اهداء “دموکراسی” به توده‌های خود به فاز امپریالیسم نرسید.هر کجا که طبقه سرمایه‌دار زیست میکند “دموکراسی” فقط یک فریب بیش نیست.
آنهایی که چشم امید به دخالت امپریالیسم در سرزمین خود را دارند، و آنهایی که هنوز فریاد مبارزه “مسالمت آمیز” سر می دهند گرچه بعید است اما شاید تجربه سوریه چشمانشان را باز کند و ویرانی یک کشور و قتل عام مردم بار دیگربه آنها نشان دهد که از تجاوز امپریالیستی جز این نتیجه ای حاصل نمی شود.

عبداله باوی
سپتامبر ۲۰۱۲