باج خواهی حزب کمونیست ایران از حزب حکمتیست تنها ناشی از سنت ناسیونالیسم کرد نیست

اخیرا و بدنبال نشست مشترک رهبری حکا و حزب حکمتیست ( هیأت دائم) در شهر سلیمانیه, هر دو اطلاعیه ای را منتشر کرده اند و از ادامه این نوع نشست ها خبر داده اند. قبل از هر چیز باید بگویم که این اولین دیدار این دو جریان با هم نیست. رهبری حکا در یک سال اخیر هم با رهبری حزب کمونیست کارگری و هم با حزب حکمتیست ( هیأت دائم) چند دیدار داشته است و برای راضی کردن تعدادی از اعضای پایین و اعضای رهبری که با روابط این حزب با جریانات کمونیسم کارگری مخالفند, این نوع دیدارها را در راستای اتحاد چپ توجیه کرده است. اما چیزی که من را وا داشت که این یادداشت کوتاه را بنویسم مسأله ارتباط گیری و روابط حکا با جریانات کمونیسم کارگری نیست, بلکه محتوای اطلاعیه حزب کمونیست ایران و اظهار نظر تعدادی افراد است که در نقد این اطلاعیه مطلب نوشته اند. دبیرخانه حزب کمونیست ایران در این اطلاعیه بسیار روشن و شفاف به حزب حکمتیست گوشزد کرده است که ادامه ارتباط با شما منوط به سکوت و پایان نقد شما در رابطه با مسئله شرکت ما در کنگره ملی کرد است, ظاهرا و تا این لحظه سکوت جریان حکمتیست در قبال این اطلاعیه قبول این پیش شرط حزب کمونیست ایران است. اما چرا عده ای این نوع برخورد را ناشی از ناسیونالیسم بودن کومه له نتیجه می گیرند؟ این حرف درست است که احزاب ناسیونالیسم کرد در این ضمینه پیشینه تاریخی دارند و آزادی بیان نزد آنان جایی از اعراب ندارد. از نظر من بسیار طبیعی بود که حزب دمکرات اجازه ندهد یک جریان کمونیستی در کردستان شکل گیرد, زیرا اینجا دیگر بحث بر سر تضاد طبقاتی است و منافع طبقه بورژوازی کرد این را ایجاب می کرد که مانعی برای قدرت این طبقه بر سر راه نداشته باشد.حزب دمکرات در ان مقطع می توانست با جریان اخوان المسلمین کرد ( مفتی زاده ای ها ) کنار بیاد, اما شکل گیری و اجتماعی شدن یک جریان نوین کمونیستی را نمی توانست و نمی بایست هم بتواند تحمل کند. همچنان که امروز نیز ناسیونالیسم کرد در کردستان عراق به هیچ وجه تاب تحمل شکل گیری یک جریان اجتماعی چپ را نخواهند داشت . جریاناتی که در حال حاضر به نام کمونیسم در کردستان عراق موجود هستند, نه تنها اجتمایی و قدرتمند نیستند, بلکه حتی موی دماغ هم به حساب آورده نمی شوند. می خواهم بگویم که جنگ کومه له و حزب دمکرات بنا به شرایط ان موقع جامعه کردستان اجتناب ناپذیر بود. همچنان که ناسیونالیسم کرد صاحب پیشینه تاریخی در رابطه با پایمال کردن آزادی بیان است, احزاب چپ سنتی و غیر کارگری نیز از این امر مستثنی نیستند و دارای پیشینه تاریخی و کارنامه سیاه در این رابطه هستند. یکه تازی جریان استالینیستی بعد از مرگ لنین و خفه کردن صدای هر نوع اعتراضی از سوی اعضای حزب کمونیست شوروی به سیاستهای ان حزب و حتی حذف فیزیکی و ترور اعضای حزب,نمونه بارز این ادعا است. این سنت غیر مارکسی بعد ها همه جا فرا گیر شد و احزاب چپ پرو روسی این سنت را به عاریه بردند. احزاب چپ غیر کارگری ایران نیز در برخورد به اختلافات درونی خویش صاحب پرونده سیاه هستند. آنان نه تنها به آزادی بیان و بودن عقاید مختلف هیچ احترامی قائل نبوده و نیستند, بلکه حتی حفظ شخصیت افراد نیز نزد این احزاب هیچ معنی نداشته و ندارد. این سنت سکتاریستی و غیر کارگری متاسفانه تنها در چار چوب این احزاب غیر کارگری منحصر نمانده است و در طول سالیان اخیر نیز به درون جنبش کارگری کردستان سر شکن شده است و نتیجه ان نیز رونق دادن به فرقه گرایی در میان فعالین جنبش کارگری کردستان بوده است. آنان که قلم به دست می گیرند و برخورد حزب کمونیست ایران به حزب حکمتیست را سنت ناسیونالیم کرد در خور خواننده می دهند, تنها و تنها می خواهند خود و جریان خویش را تبرئه کنند. از نظر من بسیار طبیعی و قابل انتظار است که حزب کمونیست ایران در قبال حزب حکمتیست چنین برخورد می کند
زیرا بر کسی پوشیده نیست که در حال حاضر حزب کمونیست ایران از موقعیت برتری نسبت به حزب حکمتیست برخوردار است.وگرنه کیست که نداند جریان حکمتیست در قبال سیاستهای حزب کمونیست زبان بسیار خصمانه تری داشته است تا نقد شرکت این جریان در کنگره ملی کرد. کومه له از سوی ناسیونالیسم کرد به رسمیت شناخته شده است و نه تنها کارت دعوت به کنگره ملی را دریافت کرده است, بلکه خود نیز در هیئت تدارک این کنگره حضور دارد. مقبولیت کو مه له نزد ناسیونالیسم کرد یکشبه به وجود نیامده است و حاصل بیش از ٢٠ سال ارتباط و روابط حسنه با آنان است. معلوم است که جریان حکمتیست می داند که با گدایی کردن نزد ناسیونالیسم کرد و ان هم با زدن درب چند مسئول درجه پائین اتحادیه میهنی در شهر سلیمانیه نمی تواند پیش ناسیونالیسم کرد مقبولیت پیدا کند. آنان مجبورند توسط کو مه له و با نزدیک شدن به ان کارت ورود به این میدان را دریافت کنند. آنان بسیار عوامفریبانه می خواهند بدون اینکه رو به جامعه اعلام کنند تمایل به ارتباط گیری و برقرای روابط با ناسیونالیسم کرد دارند, از کو مه له که جریانی شناخته شده است و کماکان مدعی کمونیست بودن را دارد استفاده کنند. اما غافل از این هستند که رهبری کو مه له در این رابطه خام نیست و دارای تجارب می باشد, کو مه له نیز برای ارتقای توازن قوا در قبال احزاب ناسیونالیسم کرد به جریان حکمتیست نیاز مند است و در اطلاعیه اش به آنان گفته است سیاستهای ما را در قبال مسئله کنگره ملی نقد نکنید !!! کسی که یک ذره شم سیاسی داشته باشد منظور رهبری حزب کمونیست از بکار بردن این جمله در اطلاعیه را می فهمد. حزب کمونیست بسیار زیرکانه و با زبان بی زبانی به آنها گفته است که از موضع گیری تند در قبال مسئله کنگره ملی کرد پرهیز کنید!!! کو مه له در این رابطه بسیار با تجربه است و سیاست سکوت در قبل جنایات احزاب ناسیونالیسم کرد را خوب بلد است. اگر جریان حکمتیست هم بخواهد به صف طولانی ناسیونالیسم کرد بپیوندد باید از کو مه له یاد بگیرد و قبل از هر چیز اول سکوت پیشه کند.بعدا شاید شانس شرکت در طرحهای ضد کارگری این جریانات در قبال جنبش کارگری در آینده را پیدا کند. فعلا که دیر جنبیدند و شانس شرکت در کنگره ملی کرد را پیدا نکردند
تا جایی که مسئله به شرکت کو مه له در کنگره ملی بر می گردد, احزاب موسوم به حکمتیست و کمونیسم کارگری در این رابطه موضع نقدانه گرفته اند, اما نقد این جریانات غیر کارگری از زاویه منافع طبقه کارگر کردستان نبوده است بلکه تنها در چار چوب اختلافات سازمانی بوده است. خمیر مایه نقد حکمتیستها و کمونیسم کارگری این است که چرا کومه له در کنگره ای که توسط جریاناتی که به دولتهای مرکزی در منطقه خدمت کرده اند سازماندهی شده است شرکت می کند. برخی حمله به مقر کمونیسم کارگری در سلیمانیه توسط اتحادیه میهنی و برخی همکاری نیروهای حزب بارزانی با ارتش صدام حسین و عده ای نیز همکاری قیاده موقت با سپاه پاسداران بعد از انقلاب ایران را به رخ کو مه له می کشند. انگار که کو مه له از این مسائل بی اطلاع است.!!! من قبلا در نوشته ای کوتاه به دلائل شرکت کو مه له در جمع ناسیونالیستها و جریانات ارتجاعی مذهبی اشاره کرده ام و اینجا لازم به تکرار ان نمی بینم. اما می خواهم به این مسئله نیز اشاره کنم که از شانس بد کو مه له هیاهوی برگزاری کنگره ملی نه تنها در میان مردم کردستان ایران تا این لحظه خریدار آنچنانی نداشته است و بازتاب ان تنها در میان جریانات ناسیونالیستی بوده است, بلکه حتی دولتهای فاشیستی منطقه نیز که قرار است پیام صلح و آشتی و تسلیم طلبی را دو دسته تحویل بگیرند, رغبت آنچنانی نشان نداده اند. اگر چه جمهوری اسلامی ممکن است چند نماینده درجه پایین را ان هم تنها بخاطر حفظ موقعیت خویش در کردستان عراق به جلسه افتتاحیه کنگره بفرستد, اما تمامی شواهد دال بر این دارد که شرکت کو مه له به ضرر این جریان در آینده تمام خواهد شد. تنها چیزی که می تواند عاید کو مه له شود این است که ممکن است این جریان بتواند ارتباط بهتری با حزب آقای بارزانی برقرار کند و در شهر اربیل نیز بتواند مقری دایر کند.!!! اخیرا افرادی از دو گرایش در جنبش کارگری کردستان در رابطه با برگزاری کنگره ملی اظهار نظر کرده اند, عده ای شرکت کو مه له را در راستای منافع طبقه کارگر ارزیابی کرده اند و عده ای دیگر به درست حل مسئله ملی را امر جنبش کارگری دانسته اند. قبل از هر چیز باید بگویم که فعالین جنبش کارگری می بایستی بسیار زودتر در این رابطه موضع می گرفتند و اهداف شوم احزاب ناسیونالیستی و جریانات مرتجع اسلامی از برگزاری چنین کنگره ای را افشا و برای توده های طبقه کارگر روشن می کردند. اما هنوز هم دیر نیست و فعالین جنبش کارگری کردستان بایستی در مقابله با صف آرایی جدید بورژوازی کرد, صف پراکنده خویش را متشکل کنند و همزمان با پیشبرد مبارزات هدفمند ضد سرمایه داری خویش با حاکمان سرمایه به مصاف بورژوازی کرد نیز بروند. طبقه کارگر کردستان تنها و تنها با تشکیل شوراهای مستقل ضد سرمایه داری است که می تواند همزمان با پیشبرد مبارزه علیه نظام سرمایه داری, سیاستها و برنامه های احزاب ناسیونالیستی را نیز منزوی کند. احزاب حاکم در کردستان عراق سالهاست که از دست رنج توده های کارگر و زحمتکش کرد ملیاردها ثروت انباشت کرده است و زندگی همزنجیران ما را به تباهی کشانده است. پیوند مستحکم جنبش کارگری در کردستان عراق و ایران بایستی در دستور کار فعالین مستقل جنبش کارگری قرار گیرد. پاسخ به صف آرایی بورژوازی مرتجع کرد تنها و تنها با صف آرایی مستقل و رادیکال طبقاتی امکان پذیر است. گستاخی احزاب بورژوازی حاکم در کردستان عراق فقط به دلیل فقدان یک جنبش رادیکال شورایی و ضد سرمایه داری است, جنبش کارگری باید ضمن فاصله گیری از احزاب رفرمیسم چپ, صف متفرق شده خویش را آگاهانه سازمان دهد.
ملک پیرخضری سپتامبر ٢٠١٣