“کنگره ی ملی کورد ” راهکار ارتجاعی حل مسئله ی کورد!

“کنگره ی ملی کورد ” راهکار ارتجاعی حل مسئله ی کورد!
بوی باروت و خون در سوریه عقل از سر ناسیونالیست ها و ناسیونالیست چپ برده است!
آنچه در این مطلب می خواهم به آن بپردازم، مسئله یی به نام ” کنگره ی ملی کورد ” است.
برگزاری کنگره ی ملی کورد در چنین شرایطی سوالات جدی در ذهن هر انسان عاقلی ایجاد می کند، که من اینجا تلاش می کنم به بخشی از این سوالات از موضع منفعت طبقاتی پرولتاریای کوردستان در هر چهار بخش کردستان پاسخ دهم.
۱٫ اولین سوالی که پیش می اید این است که چرا سالهای سال است مردم کردستان در هر چهار بخش کردستان نتوانسته اند، یکدست و برای رفع ستم ملی یا اعتراض به دولت های منطقه و سرکوبگری این دولت ها وارد میدان بشوند، جلسه سازمان دهند، یک صدا عمل کنند و با هم زیر یک سقف جمع شوند؟
۲٫ سوال دوم این است که آیا جمع شدن احزاب ناسیونالیست، مذهبی، قومپرست، شبه تروریست کورد، مافیایی، سرکوبگر و چپ ناسیونالیست به معنای اجتماع مردم بخش های مختلف هر چهار جغرافیای کردستان است؟
ایا این احزاب منفعت مشترک ” ملت کورد ” را پیش می برند؟ ایا اگر این احزاب موفق شوند که سر مسائل استراتژیک به توافق برسند، مشکلات توده های ستم کش و محروم کردستان رفع خواهد شد؟ ایا اگر این احزاب طرح های خود را پیش ببرند، ستم ملی در جغرافیای سیاسی کردستان برای همیشه رفع خواهد شد؟
۳٫ سوال دیگر این است که برخی از احزاب شرکت کننده در این کنفرانس، خود در حاکمیت سیاسی هستند و روزانه کارگران و زحمتکشان کوردستان را استثمار می کنند و از طریق به شیشه کردن خون طبقه ی کارگر در کردستان عراق و ساختن دم و دستگاه مافیایی برای خود به فراعنه ی کوردستان تبدیل شده و هر گونه صدای اعتراضی مردم این منطقه را در گلو خفه کرده و جواب نقد کمونیست ها ، روزانه نگاران و دگراندیشان جامعه را با گلوله و ترور می دهند، چگونه ممکن است چنین احزابی منفعت ” مردم ” کوردستان را حفظ کنند؟!!
۴٫ سوال دیگر این است که چه چیزی تغییر کرده است که اینگونه ناسیونالیست ها به جنب و جوش افتاده اند و در تلاش برای رفع ستم ملی برامده اند؟؟!!!
پاسخ دادن به این سوالات و صدها سوال از این قبیل پژوهشگر اجتماعی یا انسان مارکسیست و جویای حقیقت را ناچار می کند، که به جای بحث های هپروتی و تحلیل های دم دستی، شرایط منطقه یی و جهانی و موقعیت دولت های منطقه و جایگاه و خواستگاه ناسیونالیسم کورد در این دوره و در دل این ” تغییرات “بررسی کند.
چه چیزی عوض شده است؟
باید اشاره کنم که کشتار مردم بی دفاع مردم سوریه به دست بشار اسد جنایتکار، ارتش ” آزادی” تروریست، نیروهای وابسته به جمهوری اسلامی و غرب، همچین دخالت شاخه ی کردستان سوریه پ ک ک در این تحولات و کنترل بخشی هایی از کردستان سوریه در دل این کشتار خونین ، عقل و هوش را از سر ناسیونالیست های کورد منطقه برده و انها را ناچار کرده است که با اجازه ی رسمی ، اما مخفیانه ی غرب و دولت های منطقه، برای سرنوشت سیاسی مردم کردستان سوریه تصمیم بگیرند و نقشه های غرب، ترکیه و جمهوری اسلامی را در این منطقه پیش ببرند.
پ ک ک، علیرغم دشمنی تاریخی با اتحادیه ی میهنی و حزب دمکرات کردستان عراق به رهبری بارزانی و همکاری بارزانی در تحویل دادن نیروهای پ ک ک به دولت فاشیست ترکیه و کشتن گریلاهای پ ک ک و بستن جنازه ی انان به ماشین در شهر دهوک کردستان عراق و حمله ی تروریستی اتحادیه ی میهنی به پ ک ک در قره داغ در خاک کردستان عراق برای به دست اوردن دل دولت جنایتکار و فاشیست ترکیه در سالهای گذشته، اینبار علیرغم نزدیکی بیش از پیش حاکمیت سیاسی کردستان به دولت فاشیست ترکیه، از موضع دوستی با این دو نیروی جنایتکار و حاکمان سیاسی در کردستان و به عنوان “حمال “سیاسی پیشبرد سیاست ها و پروژه های دولت ترکیه در سوریه عمل می کند.
ناسیونالیست های کورد و چپ های ناسیونالیست، با مطرح شدن منفعت ملی ” ملت کورد” یکی پس از دیگری ، گذشته ی جنگ ها و کشمکش های درون جبهه ی خود و خونین ” برادر کشی “!! را فراموش کرده و اینبار همگی زیر یک سقف و سر یک میز برای “رفع ” ستم ملی جمع شدند!!!!
پیشینه ی ناسیونالیسم کورد در هر چهار جغرافیای سیاسی کردستان، طولانی است و بررسی این پیشینه از حوصله ی این بحث خارج است. ما قبلا در یک وبلاگ به اسم علیه ناسیونالیسم مطالبی را علیه این نیروها منتشر کردیم که متاسفانه بیشتر این مطالب امروز در دسترس نیست.
انچه اینجا می خواهم اشاره کنم این است که ، نه ناسیونالیسم راست و نه ناسیونالیسم چپ در جغرافیای سیاسی کردستان، هیچگاه خواهان رفع ستم ملی مردم این منطقه نبوده و همواره در پی بند و بست با این یا ان دولت بوده است. مساله ی دیگر که لازم است اشاره کنم ،این است که دشمنی من با ناسیونالیسم کورد، به هیچ وجه از روی کینه توزی شخصی یا اینکه فلان حزب سیاسی ناسیونالیست کورد انحصار طلب است و از این خزعبلات نیست، بکله کاملا از روی غریزه ی طبقاتی و تعقل سیاسی و به دلیل قرار گرفتن ناسیونالیسم کورد در جبهه ی بورژوازی سرکوبگر و نه صرفا به خاطر سازش با فلان یا بهمان دولت مرتجع منطقه است، اما ناسیونالیسم کورد به طور عام همیشه یک نیروی مزدور و سازشکار بوده است، چون ماهییت طبقاتی این نیرو ایجاب می کند که باشد.
سابقه ی سیاسی انها به روشنی این حقانیت گفته ی من را اثبات می کند. در اینجا برای نمونه چندین مورد را باز می کنم.
حزب دمکرات کردستان به رهبری ملامصطفی بارزانی در یک مقطع حساسی از تاریخ ” آَش به تال ” ( خلع سلاح عمومی ) کرد و تمام نیروهایش را روانه ی ایران کرد و در شرایطی که جنگ بهش تحمیل شده بود و صدها هزار نیروی مسلح را در اختیار داشت ، به مزدور شاه ایران تبدیل شد.
پسر ملا مصطفی و جانشیش انتصابی عشیره ی بارزانی یعنی مسعود بارزانی در دوره ی سر کار آمدن جمهوری اسلامی یک نیروی تروریستی پرو رژیم جمهوری اسلامی زیر نام “قیاده موقت “تشکیل داده و به عنوان مزدور جمهوری اسلامی در مناطق مختلف کردستان در دفاع از جمهوری اسلامی و فئودال های منطقه اسلحه را بر روی سینه ی دهقانان منطقه و فعالین اتحادیه ی دهقانان به رهبری کاک فوادا مصطفی سلطانی می گرفت.
حزب دمکرات کردستان ایران در ان دوره به رهبری قاسملو، به عنوان یک اپوزسیون ارتجاعی نه در کنار مردم کردستان، بلکه دقیقا از لحاظ موضع گیری سیاسی در کنار جمهوری اسلامی و نیروهای ارتجاعی ساخته ی دست رژیم قرار گرفته بود.
حزب دمکرات در کنار جمهوری اسلامی برای به حراج گذاشتن دستاورد های مردم کردستان تلاش می کرد و همواره سیاست دیپلماسی با جمهوری اسلامی را در پیش گرفت و به تمام سازمان های چپ و کمونیست فعال در کردستان به شیوه یی وحشیانه تعرض می کرد و به شیوه ی ضد انسانی فعالین سازمان پیکار و کومه له را در روز روشن در شهر بوکان و منطقه ی هورامان قتل عام کرد و پیشمرگان این حزب به جنازه ی جانباختگان هم رحم نکردند و به ان تجاوز کردند.
این حزب بارها با جمهوری اسلامی نشست مخفیانه داشت و در راه آشتی و صلح با جمهوری اسلامی تعداد زیادی از رهبرانش را از دست داد.
حزب دمکرات کردستان به دلیل ماهییت طبقاتی مشترک با جمهوری اسلامی تاکنون به جمهوری اسلامی توهم داشته و از هر لحاظ سر کار بودن جمهوری اسلامی را به انقلاب و براندازی انقلابی این رژیم ترجیح می دهد.
یکی دیگر از شرکت کنندگان در این کنگره اتحادیه ی میهنی کردستان عراق و از احزاب حاکم در کردستان عراق است. اگرچه در سالهای اخیر به دلایل مختلف توازن قوا به نفع پارتی ( حزب دمکرات کردستان عراق) و به ضرر یکیتی تغییر کرده است، اما همچنان یکی از احزاب اصلی سرکوبگر در حاکمیت سیاسی کوردستان عراق است و در مناطق مختلف از جمله سلیمانیه در میان بخشی از ناسیونالیست های متوهم نفوذ خود را حفظ کرده است.
اتحادیه میهنی هم به مثابه ی یک جریان ناسیونالیست بورژوایی کورد ، همیشه علیه مردم ستم کش و کارگر و زحمتکش کردستان عمل کرده است و جواب کمونیست های متشکل در حزب کمونیست کارگری عراق را با گلوله داده است.
سابقه ی این جریان شبه تروریست و درنده برای هر کمونیستی اشکار است. هیچ نیروی سیاسی در جغرافیای سیاسی کردستان عراق وجود ندارد که توسط یکیتی به او حمله نشده باشد و مورد هجوم تروریستی قرار نگرفته باشد.
یکیتی در این زمینه در کردستان عراق به ” سگ هار ” مشهور شده است.
احزاب دیگر مانند پ ک ک و غیره جز بی استراتژی ترین و بی خط ترین و غیر سیاسی ترین احزاب کورد به شمار می روند که مسلح بودنشان بهانه ی خوبی برای تعرض دولت فاشیست ترکیه به مردم کردستان شده است.
پ ک ک سالها پیش در ایران رسما فعالیت قانونی داشت و در زیر سایه ی جمهوری اسلامی ازادنه فعالیت می کرد. پ ک ک بارها در مقابل دولت ترکیه اسلحه را زمین گذاشته و ” فعالیت مدنی ” را به جای مبارزه ی مسلحانه انتخاب کرده است، اما برای دولت ترکیه پ ک ک ی مسلح به مراتب بهتر از پ ک ک ی بدون اسلحه است. دولت ترکیه از طریق تروریست معرفی کردن پ ک ک هر چند مدت یک بار منطقه ی کردستان ترکیه را ملیتاریزه می کند و نوار مرزی را بمباران می کند و اینگونه در دل توده های مردم کردستان ترکیه ایجاد رعب و وحشت می کند، تا نتوانند الترناتیو انقلابی و تاکتیک مبارزه ی طبقاتی را در ترکیه پیش ببرند.
همان طور که بالاتر اشاره شد، امروز علیرغم خصومت ظاهری پ ک ک و دولت فاشیست اردوغان، این دو نیرو از لحاظ سیاسی در یک جبهه علیه مردم کردستان ترکیه و برای عراقیزه کردن ترکیه فعالیت می کنند و یک هدف مشترک را پیش می برند.
خلاصه کنم کل نیروهای جبهه ی ناسیونالیسم کرد در جغرافیاهای سیاسی متفاوت بخش های مختلف کردستان، به اضافه ی ناسیونالیست های چپ، به دلیل افق ارتجاعی و بورژواییشان هیچگاه نتوانسته و نخواهند توانست راهکار مناسبی برای رفع ستم ملی ارائه دهند و نخواهند داد. مسئله ی ملی برای این نیرو ها یک کاسبی چرب و نرم برای پول شویی و دزدی و کلاه برداری شده است.
در اینجا برای اثبات حقانیت گفته ام یک مورد تاریخی را ذکر می کنم.
در اواسط دهه ی ۹۰ میلادی حزب کمونیست کارگری عراق، برنامه ی رفراندوم و استقلال کردستان از طریق یک انتخابات دمکراتیک پیش پای جامعه ی کردستان گذاشت. ان موقع هنوز صدام حسین سرکار بود و کردستان توسط دو حزب اصلی ناسیونالیست اداره می شد و قانون اساسی کوردستان برگرفته از قانون اساسی عراق و رژیم فاشیست بعث بود. در قانون اساسی عراق هر امده بود اعلام هر گونه جدایی بخشی از عراق توسط هر نیرویی جرم محسوب می شود و خلاف اسلام است! و از این خزعبلات !و ناسیونالیست های حاکم در ان دوره با بیرون کشیدن این بندهای پوسیده از قانون اساسی عراق، علیه حزب کمونیست کارگری در دادگاه عراق شکایت کرده و پای رهبران این حزب که در ان دوران از موقعییت نسبتا مناسب تری به امروز برخوردار بود به دادگاه های اسلامی عراق کشیدند. ناسیونالیست های کورد حاکم اعلام کردند که حزب کمونیست کارگری ” قانون اساسی عراق اسلامی ” را زیر پا گذاشته و باید محاکمه شود! خوشبختانه به دلیل داشتن پایگاه اجتماعی حزب کمونیست کارگری در میان مردم در ان دوران و استقبال عمومی بخش وسیعی از مردم کردستان از این حزب سیاست ناسیونالیست های مزدور کورد شکست خورد.
زمانی که ناسیونالیست های حاکم نتوانستند از این طریق کاری را پیش ببرند، ان موقع با جمهوری اسلامی همکاری کرده و پیشنهاد جمهوری اسلامی در روزنامه ی کیهان وابسته به سازمان اطلاعات ایران برای جمع کردن بساط حزب کمونیست کارگری در کردستان عراق را از طریق حمله ی نظامی تروریستی به مقر این سازمان و به گلوله بستن اعضای بی دفاع حزب کمونیست کارگری اجرا کرده و خوش خدمتی خود را به دولت جنایتکار اسلامی ایران نشان دادند.
از نظر من به عنوان یک کمونیست ،کنگره ی ملی کورد، یک ظرف مطلقا ارتجاعی متشکل از مجموعه یی از احزاب مزدور، مرتجع و مجرم و قاتل و یک جریان به اصطلاح چپ متوهم به سوسیالیسم است.
کنگره ی ملی کورد ، یک ظرف امریکایی و غربی برای عراقیزه کردن سوریه است.
شرکت این نیروها، به خاطر عدم درکشان از مسائل سیاسی نیست، بلکه یک انتخاب سیاسی و طبقاتی برای عراقیزه کردن سوریه است.
تمام این نیروها علیرغم اختلافات جزییشان، سیاست یک طبقه و یک نیروی واحد را پیش می برند، طبقه ی بورژوا و ناسیونالیسم کورد پرو غرب.
تمام تلاش این نیروها این است که در کوردستان سوریه کوردستان عراق دیگری درست کنند و از این طریق دین خود را به ناسیونالیسم کورد هر چهار بخش کوردستان ادا کنند.
کوردستان عراق اگر، برای سرمایه داران کورد و حاکمان این منطقه بهشتی شده، اما در عین حال فاصله ی طبقاتی نه تنها کاهش نیافته است بلکه به شدت افزایش یافته است. بسیاری از مردم کارگر و زحمتکش کوردستان علیرغم تنفر شدید از رژیم فاشیست بعث بارها اعلام می کنند، که رژیم فاشیست بعث را به ” حکومت خودی ” ترجیح می دهند.
بسیاری از مردم کارگر و زحمتکش کوردستان عراق از دست سیاست های ضد بشری و استثمار شدید توسط ” حکومت خودی” به ستوه امده و در هفدهم شباط ۲۰۱۱ برای جمع کردن بساط این ” حکومت در سطح وسیع به میدان امدند.
کومه له در جایگاه ادیتور کنگره ی ملی کورد!
مارکس و انگلس قبل از انتشار مانیفست کمونیست طی مباحثی که در اتحادیه ی کمونیست ها بین انان و سوسیالیست های خرده بورژوایی پیش امد، در مقابل شعار ارتجاعی سوسیالیست های خیال پرداز ( همه ی انسان ها با هم برابرند) شعار “کارگرن جهان متحد شوید “را مطرح کردند و به یکی از بندهای اصلی مانیفست حزب کمونیست و شعار استراتژیک کمونیست های سراسر جهان تبدیل کردند و تاکنون هر شعاری غیر از این که جنبه ی طبقاتی مسئله را لاپوشانی کرده باشد و جنبه ی فراطبقاتی و حقوق بشری و همه با همی و پوپولیستی را منعکس کرده باشد، از نظر کمونیست ها ارتجاعی است.
رهبری کومه له طی بیانیه یی اعلام کرده است که شرکت در کنگره ی ملی کورد به خاطر احساس مسئولیت در قبال ” ستم ملی” مردم کوردستان مطرح کرده است.
ابراهیم علیزاده در تلویزیون کومه له در جایگاه معلم انشای مسعود بارزانی در تلاش برای غلط گیری ادبیات و نیت کاملا مشخص و ارتجاعی مسعود بارزانی بر امده و اعلام می کند، اگر این گفته ی مسعود بارزانی که اعلام کرده ما در این کنگره خواستار فرستادن پیام آشتی و صلح به دولت های منطقه است غلط گیری کرده و اینگونه به شکلی کاملا اپورتونیستی و ارتجاعی تفسیر می کند.
اگر این نظر ایشان یعنی مسعود بارزانی این باشد که پیام به مردمان دیگر بخش های چهار کشوری که گه لی کورد ( ملت کورد ) در ان کشورها زندگی می کنند و تلاش برای برقراری صلح و اشتی بین این ملت ها باشد ، بله گفته ی ایشان قابل دفاع است!!!!
همان طور که اشاره شد ، در سال ۱۸۴۸ مارکس و انگلس این نوع نظرات ارتجاعی را در مانیفست کمونیست شدیدا نقد کرده و به لجن کشیده و الترناتیو سوسیالیسم علمی و کمونیسم را در مقابل سوسیالیسم خرده بورژوایی ، فئودالی، تخیلی و انواع دیگر سوسیالیسم غیر کارگری مطرح کرده اند.
امروز در دهه ی دوم قرن بیست و یکم سید ابراهیم علیزاده دبیر اول سازمان کوردستان حزب کمونیست ایران این چنین نظر ارتجاعی یی که نزدیک به دو قرن پیش توسط پایه گذاران کمونیسم و سوسیالیسم علمی نقد شده است را به شیوه یی ریاکارانه زیر نام موضع گیری سوسیالیستی و ” مسئولیت پذیری ” در قبال ” ستم ملی ” مردم کردستان مطرح می کند!!!
پیامد های دیپلماسی بورژوایی برای کومه له !
سیاست دیپملاسی بورژوایی کومه له را تا یک قدمی جمهوی اسلامی و خزیدن به دامن رژیم های مرتجع و جنایتکار منطقه از جمله جمهوری اسلامی جلو برده است. شرکت کومه له در کنگره ی ملی کورد و قرار گرفتن در کنار نیروهایی که غیر مستقیم سیاست های جمهوری اسلامی را پیش می برند و از هر لحاظ خود را به جمهوری اسلامی نزدیک می بینند، تمام اعتبار کومه له را زیر سوال برده و این جریان را به کومه له ی دهه ی پنجاه و شصت شمی بی ربط کرد. کومه له امروز تنها تفاوتش با حزب دمکرات و سازمان زحمتکشان ، تنها و تنها بر سر ادبیات و اسرار الکی و تعارف شرمگینانه در مورد سوسیالیسم و تاریخ حزب کمونیست ایران و غیره است.
جایگاه طبقاتی کومه له نه امروز و در این کنگره، بلکه سالهاست در تقابل با جایگاه طبقه ی کارگر و منفعت طبقاتی این طبقه است.
کومه له یک جریان خرده بورژوایی ناسیونالیست چپ است که سوسیالیسم برای این جریان بیشتر مانند مهر شرکتی شده است که عوض کردن این مهر ممکن است باعث ورشکسته شدن شرکت شود، اما کومه له با شرکت در این کنگره ی قومی، قبیله یی، مذهبی و ملی نشان داد که یک حزب ناسیونالیست مانند یکیتی و پارتی و حزب دمکرات و سازمان زحمتکشان است و راهکار این جریان هم برای رفع ستم ملی همان راهکارهای انان با تفاوت های جزئی در فرموله کردن ادبیات و نه خود ماهییت راهکار است.
ما کمونیست های ایران و کردستان اعلام می کنیم ، که کنگره ی ملی کورد یک سیاست امریکایی، پرو غرب و پرو رژیم های دیکتاتور منطقه است و از بنیاد با خواسته های برحق مردم کوردستان و کارگران و زحمتکشان هر چهار جغرافیای کوردستان بی ربط است.
ضرورت این کنگره نه در پاسخ واقعی به مسئله ی کورد، بلکه در نتیجه ی امیدوار شدن به رسیدن به نان و ابی در باتلاق خونین سوریه است.
ناسیونالیسم خود مانع اصلی رفع ستم ملی و نه پاسخ این مسئله است.
تنها کمونیست ها می توانند و توانسته اند راهکار عملی برای رفع ستم ملی از مردم ارائه دهند و انقلاب اکتبر این حقانیت را ثابت کرده است.
ناسیونالیسم خود به معنای خود برتر بینی و کاشتن کینه در دل توده ی مردم علیه مردمان دیگر غیر از ملیت خود است. ناسیونالیسم یک ایدئولوژی ارتجاعی و ضد بشری است. ناسیونالیسم مایه ی ننگ برای بشریت مترقی است.
نشستن یک جریان به اصطلاح چپ با ناسیونالیست ها و تلاش برای همکاری با این مجرمان که لازم است در اینده توسط طبقه ی کارگر به دلیل پراکندن اندیشه های کثیف فاشیستی در بین این طبقه و استثمار وحشیانه ی کارگران و سرکوب زنان و ازادی خواهان و کمونیست در دادگاه های کارگری محاکمه شوند و به زندان طولانی مدت محکوم شوند، نه تنها کوچکترین ذره یی “مسئولیت پذیر بودن ” در قبال ستم ملی نیست، بلکه شریک جرم بودن محسوب می شود.
هر گونه توهم به چنین کنگره های عشیره یی اسلامی از نظر ما کمونیست ها و طبقه ی کارگر کوردستان و ایران محکوم است.
راهکار ما کمونیست ها برای رفع ستم ملی یک راهکار واقعی است و برای رفع ستم ملی از مردم کوردستان هر چهار جغرافیا راهی جز مبارزه ی سوسیالیستی و سرنگونی انقلابی دولت های مرتجع منطقه وجود ندارد.
طبقه ی کارگر و کمونیست ها با دولت های مرتجع منطقه بر سر مسئله ی ” کورد” سازش نمی کنند. مسئله ی کورد و ستم ملی در کردستان یک مسئله ی کاملا طبقاتی است، سرمایه داران جنایتکار کردستان هیچگاه از ستم ملی رنج نبرده و نمی برند.
ما برای برچیدن سیستم های کثیف طبقاتی موجود مبارزه می کنیم و مسئله ی ملی با رفع مسئله ی طبقاتی اتوماتیک رفع خواهد شد.
تجربه ی کوردستان عراق به طبقه ی کارگر این منطقه ثابت کرد، که بورژوازی خودی و غیر خودی نداشته و ندارد. راه حل بورژوایی حل مساله ی کورد، نه تنها راه حل نیست، بلکه دور زدن طبقه ی کارگر و فریب توده هاست. اگر قبلا رژیم فاشیست بعث خون طبقه ی کارگر کردستان را به شیشه می کرد، امروز سرمایه دار و ناسیونالیست کورد، به همان شکل و حتی وحشیانه تر دست به سرکوب و استثمار طبقه ی کارگر زده و می زند.
حسن معارفی پور
۰۲٫۰۹٫۲۰۱۳، هایدلبرگ
این مطلب قرار بود به عنوان یک بیانیه ی جمعی منشتر شود، اما به دلیل اینکه تعدادی از رفقا اعلام کردند که، بسیاری از متون این بحث محصول کار و تحقیق تنها شخص من است، انتشار ان با اسم جمعی ممکن است زیاد جالب نباشد.