توپوق زدنهای حزب کمونیست کارگری ایران و “افشاگریهای مخالفانش” ریشه های

مقدمه:

احزاب و شخصیتهای سیاسی گاها از طریق توپوق زدن ، بخش نامرئی تر سیاستهاشانرا نشان می دهند.درست مثل سایر آدمها! فروید روی این نکته خم شد و بحث تداعی معانیش بواقع باز کردن “ضمیر تاخودآگاه” بود که در علم امروز هم بعنوان روان ناخودآگاه مورد حمایت محققین دانش عملکردی مغز است.

ماجرا اینست که سیاستمداران مثل سایر آدمها تلاش آگاهانه می کنند که محتوی سیاسیشانرا گاها بپوشانند و کلمات را تراش دهند و صیقل. اما به هر دلیل و گاها این تلاش خودآگاهانه زورش نمی رسد و زیر نیتها و سیاستها مثل دم خروس می زند بیرون.

شاید هیچوقت هم نشود “زیر سیاست” را با روکشش یکی کرد.بالاخره سیاست بنوعی همین پوشاندن نیات و عملکردنی تعبییر شده و “با تجربه های سیاسی” خصوصا رهبران فهمیده اند که روراست بودن گاهی دردسر دارد. اینست که اگر بیانات هر رهبر سیاسی را خوب و دقیق دنبال کنی گاها از طریق توپوق زدنهایش می توانی بخش دیگر پنهان شده را پیدا کنی!

جنبش کمونیزم کارگری و رهبرانش هم همین توپوق زدنها را داشته اند.وقتی کوروش مدرسی “حکمتیزمش” را می ساخت زمانی از “فراری شدن مردم از سوسیالیزم” تا “حمایت از برقع در فرانسه” تا “دفاع از حزب الله لبنان” تا انکار کلی جنبش انقلابی مردم در سال ۸۸ ، مرتب توپوق زد.

رهبری حزب کمونیست کارگری نیز از این توپوق زدنها داشته.مثلا حمید تقوائی، در جریان عروج جنبش سبز به هوادارانش در جبسه پالتاک توصیه کرد که با “موسوی کشتی نگیرند”! یا اینکه “خوشحال شد بن لادن را اعدام کردند” یا “فراخوان انحلال حزبش را داد”. اونزمانها هم من این توپوق زدنها را نقد کردم.

مجموعه این توپوق زدنها را کنار هم بگذارید به بخشی از سیاست این احزاب می رسید که کمتر “عیان” است.ادعای من اینست که این احزاب موجود کمونیست کارگری به مرحله ای از “سیاست” رسیدند که دیگر سیاست دوگانه شده بخشی از سیاستشان و باید این توپوقها را دقیق کنار هم گذاشت.

(۱)توپوق زدنهای دو حزب کمونیست کارگری!

جناح “حکمتیست” این روزها به کمپ “ضد امپریالیستها” پیوسته و دیدگاه “ضد جنگ” و مخالفت با حمله احتمالی اوباما را دنبال می کند. مسیری که چپ سنتی ایران و جهان همیشه داشته. افتادنست در تله گرایشات ارتجاعی ضد امپریالیست.

حزب کمونیست کارگری ایران در روکار سیاستش موضع بهتری دارد.موضع خط سوم و محکوم کردن هر دو گرایش ارتجاعی در موضوع سوریه و دفاع از انقلاب. این سیاست در روکار بطور اصولی درست است. اما متاسفانه توپوقی در این میان ، بخش دیگری از سیاست این حزب را نشان داد که طرف مقابلش را به “مچ گیری” و افشاگری تشویق کرد!

موضوع “بمباران شیمیائی” اخیر در سوریه و کشتار مردم بیدفاع را ، به رغم اینکه بسیاری از درون این حزب ، فعلا به طرفی نسبت نداده اند، اما در اطلاعیه اخیر این حزب خواندیم:

فجیع بمباران شیمایی هفته گذشته که به احتمال قوی کار رژیم اسد است،…”(۱)

این جمله یک توپوق واضح است! این “احتمال قوی” را بجز حکومت اوباما حتی متحدینش هم نداده اند! رژیم سوریه و متحدش یعنی رژیم اسلامی و روسیه البته اون “احتمال قوی” را کاملا رد کرده اند و طرف مقابل هم یقینا” مدعی است که بشار اسد ، مقصر است!

لذا این بازی با احتمالات از دید من افتادن در بازی تبلیغاتی ارتجاعیون این صحنه است و بس!

(۲) ماجرای “افسار مبارزه ضد جنگ”!

ناصر اصغری برای “پاسخگوئی” به حکمتیستها استدلال جالبی داده! ایشان مدعی است که “افسار مبارزات ضد جنگ” دست چپهای حامی اسلامیها و مرتجعین است.(۳) البته توضیح نمی دهد که چرا ایشان یا افسار ضد جنگ می بیند یا جمایت از سیاستهای اوباما؟

چرا ایشان منکر است که می شود و باید رفت در تظاهرات ضد جنگ افروزی اوباما و از خط اصولی ضد امپریالیستی و ارتجاع منطقه بطور همزمان دفاع کرد؟ مگر همین فعالین کمونیست کارگری در دهها تظاهرات سایر جنبشها شرکت نکرده اند؟ چرا اونجا بحث “افسار” نیست؟!

(۳) رابطه توپوق زدنها و زیر ساخت سیاسی احزاب موجود کمونیست کارگری:

از دید من دو قطب موجود احزاب کمونیست کارگری ، دو گرایش راست و چپ سنتی در این جنبش را نمایندگی می کنند.یکی خط “ضد امپریالیست” را دنبال می کند و دیگری با سیاستی لنگان دارد از خط جنبش “خط سوم” اینجا و اونجا فاصله می گیرد. به سیاستگذاریهای راست “چنبش سبز” باج می داد و از “سبز انثلابی” حرف می زد و می خواست باهش کشتی نگیریم! در سیاست جهانی هم گاهی توپوق می زند از اعدام بن لادنها و صدامها خوشحال می شود و اینجا هم “متهم ردیف اول” تعیین می کند تا از اوبامائیزم” عقب نیفتد .

هر دوی این سیاستها دور شدنست از وظایف جنبش کمونیزم کارگری. اینها دعواشان دعوای راست است درون جنبش کمونیزم کارگری.توپوقهاشان را باید بدقت جستجو نمود و نشان جامعه و فعالین کمونیست داد!

اینکه بخشی از حکومت امریکا دارد زمینه جنگ ضد مردمی را در سوریه می چیند یک واقعیت است.جنگهای بشار اسدها و اسلامیون در سوریه محکوم است و متهم ردیف اولش همه اینها کنار هم هستند.”احتمالات قوی” را بگذارید کنار! افسار دیگران را افشا کنید و مداخله گر بمانید!

منابع دیگر:

(۱)دست اسد و دیگر جانیان از زندگی مردم سوریه کوتاه!(اطلاعیه خزب کمونیست کارگری ایران)

http://www.rowzane.com/html/select-editor/2390-syria-1.html

(۲) پروکاسیون موقوف! در حاشیه بیانیه اخیر حزب کمونیست کارگرى ایران(فواد عبدللهی)

http://www.azadi-b.com/G/2013/09/post_398.html

(۳)داستان زندگی سیاسی “حزب” طرفداران نظرات کورش مدرسی (ناصر اصغری)

http://www.azadi-b.com/G/2013/09/post_401.html

(۴)سعید صالحی نیا:مسئول کشتار مردم سوریه کیست؟

http://www.azadi-b.com/arshiw/?p=43364