مذهب و خشونت مردان علیه زنان

مذهب بازار خرید وفروش حقوق زنان است.مذهب، سرمایه وافکارمرد سالار بدون خشونت وتعرض روزانه به حقوق زنان نفس کشیدنشان محا ل بوده وهست.هرسه دشمنان اصلی واستثمار انسان ازانسان و بویژه زنان درطول تاریخ بوده که چهره کثیف زن ستیزخود رابه شیوه های مختلف نشان داده اند. ریشه واقعی مذاهب دررسمیت بخشیدن به عر ف و عادت عقب مانده بشری و قانونی کردن افکار زن ستیزی بوده است. مذاهب بطورکلی ومخصوصا اسلام به عنوان یکی ازمرتجعترین مذاهب نه تنها باهم تفاوتی ندارند بلکه ازبدایتشان تاکنون یکدیگررا در برابر اعتراضات عدالت خواهانه، تقویت کرده اند. بنابراین دیدگاه مذهب نسبت به زن وحقوق زنان ازانجیل و تورات گرفته تا قران یکی است .تن فروشی،صیغه ،چند همسری،حرمسرا،خانه داری وتولید مثل تنها تجویزو راه حلی است که مذهب برای ابقای زنان در کره خاکی ارائه میدهد. گرچه تاریخ شاهد تناقضات واختلافات عدیده وجنگ وخونریزی است، اما مذاهب برای پیاده کردن قوانین ارتجاعی واستثمار انسان ازانسان وستم جنسی، متحدانه وبرادرانه عمل کرده است.تجاران دین وسرمایه با قانونی کردن خشونت وتجاوزروزانه به حقوق زنان درسراسرد نیا توانسته اند نا عدالتی را به حداکثر ممکن افزایش دهند و انها را در دخالت واقعی در چارچوب امور اجتماعی محروم سازند و شرایط بسیار ناگوار زندگی برده وار را به زنان تحمیل کنند. یکی از افتخارات دین اسلام لغوزنده بگور کردن دختران است.لغواین اعمال غیره انسانی ازطرف اسلام نه تنها به دلیل دفاع وحفاظت اززنان نبود بلکه برای بهره کشی جنسی و وسیله عیش ونوش مردان بود.اسلام زن را به صورت یک کالا در خدمت مرد قرارداد و هرنوع استفاده، بهره کشی جنسی، استثماروخرید وفروش ویا کشتن زن را برای مرد ازاد اعلام کرد.اسلام با قانونی کردن ما لکیت مرد بر زن افکارمردسالاری را روز بروز پرورش داد. افکارمردسا لاری وخشونت مردان علیه زنان امروزدرکشورهایی مثل ایران کاملا قانونی ودولتی شده است، ازحجاب اجباری گرفته تا لغوقانون حمایت ازخانواده(خشونت در خانواده مجازاست)منع حضانت ازفرزندان برای مادرواپارتاید جنسی کامل دراتوبوسها،ادارات،مدرسه،قانون منع مسافرت،مجازات شلاق وسنگسار،قانون صیغه وچندهمسری که رسما فحشای دولتی است وهزا ران سد وممنوعیت دیگربرای زنان نه تنها با زنده بگورکردن تفاوتی ندارد بلکه زنان را وادارمیکند که خود به زندگیشان خاتمه دهند که نمونه های زیادی را درعراق شاهد بودیم.راستی ما لکان و گردانند گان و مجریان این بازارحراج زنان واستثمارجنسی ازانها چه کسانی هستند؟ ازخدا گرفته تا پیغمبرانش،نمایندگان و قانونگزا ران و نیز قضات و فیلسوفان مرتجعشان بویژه در حاکمیت سیاسی و راه کارهای امپریالیستی مستقیما دخیل اند. ابزارسرکوب این بازار دین وسرمایه نیزمردان هستنند، مردانی که خود درزیرتازیانه شلاق استثمار و فقر و بیکاری مچاله شده اند.مردانی که حتی دستمزد کاری که کرده اند دریافت نمی کنند ولی همین انسانها به قول انگلس نماینده بورژوازی وارتجاع درخانه، کوچه وبازارمیشوند وبه سرکوب وتجاوز و کشتارزنان میپردازند.نمونه بارز ان کشتن دعا دختر۱۷ سا له درمیدان شهرموصل بود.صدها مرد اعم از پلیس که ماموربودند تا نظم این ” انتقام ناموسی را” حفط کنند با مدرنترین موبایل ولی با افکار بغایت عقب مانده و با وحشیگری هر چه تمامتر از صحنه ی یاد شده عکسها ی یادگاری میگرفتند. چرا؟ چون % ۹۹ درصد از قوانین سیاست تجاران دین وسرمایه درمورد چگونگی هرچه بیشترمالک بودن مرد برزن وکنترل زنان به عنوان یک کالای سکسی است. مردان حاضرند از مسئله استثمار ،فقروبیکاری وبدبختی بگذرند وحتی کل منافع طبقاتی خود را فراموش کنند ولی مالک زن بودن را ازدست ندهند. بورژوا زی مذهبی با سیاست زن ستیزانه خویش، مردان را میخرد و از میلیونها نیروی کارمجانی زنان استفاده میکند. دین افیون توده هاست، این عبارت جمله ساده ای نیست. کشف هرذره اش هزاران سال طول کشیده ومیکشد. اختلاف برانگیزی زن ومرد کارگربرای بورژوازی امری حیا تی است. لاشخوران دین وسرمایه میدانند اتحاد زن و مرد اتشی است که خاکسترش میکند. بورژوازی میداند مبارزه مردان کارگربنزینی است که برویش ریخته میشود ولی کشیدن کبریتش به زنان بستگی دارد. وقتی که خشونت مردان علیه زنان به نقد کشیده میشود هزاراما و اگر و مارک فمنیست ضد مرد وتبلیغات مسموم دیگربکارگرفته میشود تا زنان را دوباره ازمیدان مبارزه به درکنند. اگراعتراض به تجاوز۶ مرد به یک دختردرهند وکشتنش، اگراعتراض به اسید پاشیدن به صورت زنان ازطرفذ مردان و جاشهای حلقه به گوش ارتجاع ضد مرد بودن است، پس طرفداران برابری زن ومرد کجایند؟ جای تعجب نیست که مردان اعتراض زنان را به زن ستیزی، نوعی ضدیت ودهن کجی به مردان تلقی میکنند! افکارمردسالاری تنها یک درد ازار دهنده جامعه بشری نیست بلکه ننگی است برپیشانی اجتماع انسانی، تجاوز و وحشیگری علیه کودکان و کل جامعه است. مرد سالاری به قیمت ضربه زدن و شکست جنبش کارگری تمام میشود زیرا اگرجنبش طبقاتی الوده به افکارمردسالاری شود، باعث تفرقه و پراکند گی زنان در امر مبارزه میگردد. پذیرفتن واقعیت یاد شده در فوق تلخ و دردناک به نظر میرسد، ولی متاسفانه حقیقتی انکار ناپذیر را در عرصه اجتماعی به ثبوت میرساند. تظاهرات عظیم زنان علیه حجاب اجباری واهمیت ندادن نیروهای چپ به ان و حقوق زنان، کل جنبش چپ کارگری را زیر سوال برده وخواهد برد. به همین خاطرباید درتمام عرصه های مختلف با افکارمردسالار و زن ستیز بطور جدی مبارزه شود. اگرجنبش چپ نمی خواهد اشتبا هات فاحش گذشته تکرار گردد و با سیمای خجولانه روبرو شود، باید دراین مورد مشخص اقدام جدی بعمل اورد تا زنان ازمبارزه طبقاتی در راستای سوسیالیسم انقلابی دور نشوند. زنان دیگربه پای مبارزه و اتحادی که به افکارمرد سالاری الوده باشد و حقوق و مطالبات انان را مورد معامله قرار دهد، سرسختا نه مبارزه خواهند کرد. نبرد عیله خشونت وتجاوزبه حقوق زنان قبل ازاینکه مسئله زنان باشد مسئله مردان نیزمیباشد. مردان باید قوانین ارتجاعی ضد زن را مچاله و زیر پا له کنند و بیشتر ازاین ابزار بورژوازی برای سرکوب زنان فراهم نساخته و این ننگ را پذیرا نباشند. در گفتار میتوان از شعار برابرطلبانه بهره گرفت، ولی همه حقایق در عملی ساختن دانش مارکسیستی ان نهفته است.
زنده باد ازادی
زنده باد برابری
فریده نفیسی
۲۰۱۳-۰۸-۲۶