کابینه ی روحانی ، کابینه ی اوضاع استثنایی است.

کابینه ی روحانی ، کابینه ی اوضاع استثنایی است. کابینه ی بحران . برخلاف کابینه های قبلی که معمولا کم یا بیش یکدست بودند این کابینه از برادران لاریجانی زمینخوار و هیئت موتلفه ی تجار، که هم شریک دزدند و هم رفیق قافله آغاز میشود و با محوریت جناح رفسنجانی و جانبداران اعتدال اقتصادی تا جناح راست اصلاح طلبان حکومتی ادامه پیدا میکند. در این کابینه همه چیز پیدا میشود. از طرفداران مونوپولیسم سپاه و بیت رهبری تا جانبداران رفع هرگونه مونوپولیسم و آنچه که آنها اقتصاد آزاد مینامند. از اشغالگران فاشیست خانه ی کارگر تا شکنجه گران وجانیان دهه ی شصت ، همه و همه یک سهمی در کابینه ی آقای روحانی دارند. همه ی جناحهای حکومتی در این کابینه جضور دارند. اما بر خلاف بسیاری از تحلیلها مشخصه ی این کابینه دست راستی بودن آن نیست بلکه فراتر از آن “برادران الحمدلله همه اطلاعاتی اند!” از وزیر آینده ی کار و تعاون تا امور خارجه و کشور و معاون رییس جمهور همه از دست اندرکاران و مافوقان در وزارت اطلاعات اند! حتی فراتر از آن برای اولین بار در تاریخ ایران شغلی هم برای معاونت سیاسی و امنیتی آقای رییس جمهور درست شده است و آقای یونسی را هم رییس آن کرده اند. مردم ایران حتی خواب آنروزی را نمیدیدند که ساواک مستقیما واز طریق ژنرالهایش ونه از جانب مامورین درجه دومش حکومت کند! اینکه اوضاع خیلی خراب است موضوعی نیست که ما نیازی به اثبات آن داشته باشیم ، اینرا دیگر همه اذعان میکنند. حتی رهبر جمهوری اسلامی هم که مدتهای مدید در مقابل این واقعیت ایستاده بود، حالا به تهدید مردم روی آورده است و هروقتی که تریبونی گیرش بیاید مردم را از روزگار عراق و سوریه و مصر و تونس میترساند و بطور مستقیمی آنها را تهدید میکند که چنانچه دست به انقلاب بزنند نوچه هایش مملکت را به همان شیوه ی اخوان المسلمین والقاعده در سایر بلاد اسلام ، به جنگ داخلی و شورش میکشانند ! اینکه آقای پورمحمدی یکی از نمایندگان جلاد بیدادگری جمهوری اسلامی قرار است بنمایندگی از جانب برادران لاریجانی وزارت دادگستری راعهده دار شود و آقای ربیعی کارمند عالیرتبه ی اطلاعات در مقام یک مبلغ خصوصی سازی وزارت کار را بعهده میگیرد و بموازات وزارت اطلاعات و کشور یک ارگان سیاسی امنیتی درست میشود البته نشان دهنده ی اینست که جمهوری اسلامی اتفاقا خودش را نه برای ساختمان اقتصاد ملی ویا آنطور که مینامند “حماسه ی اقتصادی” ،بلکه برای زلزله های شدید سیاسی و انقلابهای توده ای بمنظور سرنگونی جمهوری اسلامی آماده میکند. کابینه ی آقای روحانی قرار است ستم و استثمار طبقاتی را بحدی برساند که کارگران مجبور شوند برای نان زن و بچه شان با نوچه های حکومتی وارد جنگ همه جانبه ای شوند. سرکوب کارگران را جمهوری اسلامی ازهمین الان دارد تدارک میبیند. اعلام اینکه حکومت پولی ندارد و کابینه ی احمدی نژاد آهی در بساط باقی نگذاشته است تنها نیمی از حقیقت است و به این معنا بتمامی دروغ است وگرنه حل این مساله اصلا پیچیدگی ندارد. اموال مراجع و امامها و امامزاده ها و سران حکومتی را بنفع مردم مصادره کنید! زمینهای اوقاف را به نفع مردم مصادره کنید! اموال سپاه پاسداران را به نفع مردم مصادره کنید! بودجه های مخفی جنگی را بنفع مردم مصادره کنید! آنوقت خواهید دید که ثروت بی کرانی از اموال عمومی در دست یکعده مفتخور جمع شده است که کارشان اینستکه پولی میان چاقوکشهایشان تقسیم کنند تا بجان مردم بیافتند. بجان کارگران و زنان و ملیتهای ستمدیده . اینها همه اما جو سازی است. جو سازی برای پیشبرد یک سیاست اقتصادی کاملا نئولیبرالی همراه با سرکوب همه جانبه ی کارگران و گرسنگان جامعه بنام “حماسه ی اقتصادی” . جناح مخالف در مجلس، از موضع فاشیسم طالبانی با گرایش این تازه دولتیها به سمت انگلیس و آمریکا مخالفت میکند. این جناح البته نانش در آنست که در عرصه ی بین المللی شلوغ بازار از همان مدل آقای احمدی نژاد براه بیندازد و کارو کاسبی قاچاقچیان اسلحه در منطقه راچاق کند و ازاینطریق کیسه ی مصباح یزدی و جنتی را پرکند وگرنه، نه اختلافی در طرحهای نئولیبرالیسم اقتصادی هست و نه در سرکوب مردم و نه در دفاع از فاشیسم اسلامی در کشور و منطقه. همین جناح امروزمخالف در هشت سال زمامداریش با پیشبرد سیاست ریاضت اقتصادی و آزاد کردن قیمتها وعده میداد که بخشی از پول یارانه ها که دیگر بطور غیرمستقیم پرداخت نمیشود را بطورمستقیم بقول خودشان به دهک های فقیرتر جامعه برمیگرداند. در این روند با دستکاری در قیمتها و سپردن آنها بدست اتاق بازرگانی و تجار محترم آنچنان فضای اقتصادی براه انداخت که همه ی این پولها یکسره به جیب قماربازان بورس تهران سرازیر گشت ومردم فقیرتر از قبل شدند. این جناح در یک بازی بیشرمانه با قیمت ارز و طلا آنچنان جیب طبقات متوسط را خالی کرد که حتی فغان برخی از اعوان و انصار خودش را هم در آورد. در تمام این مدت “نظام ” به حمایتهای همه جانبه ی خود از کابینه ی آقای احمدی نژاد ادامه میداد. از آنجاییکه در جمهوری اسلامی هیچکس مسئول هیچ چیزی نیست، در کابینه ی جدید نیز اوضاع و احوال همچنان موافق احوال حضرات آیات عظام و بیوتشان و سرمایه داران بزرگ و میلیاردرهای تازه بدوران رسیده و تجار محترم اتاق بازرگانی خواهد بود! جناح تازه بسرکار آمده قصد دارد بنام تولید و حماسه ی اقتصادی آخرین لقمه ها را هم از سفره ی کارگران بگیرد و به کام سرمایه داران واریزکند! در سیاست ارزی تغییر چندانی رخ نخواهد داد و نمیتواند رخ بدهد. چه در شرائط تحریم و چه در شرائط ساخت و پاخت با “شیطان بزرگ” قیمت دلار در ایران رشدی صعودی خواهد داشت . دلیلش را هم از همین الان در بوق و کرنا کرده اند: حکومت دیگر پول ندارد . بانکها ورشکسته اند و برای براه انداختن “حماسه ی اقتصادی ” به پول نیاز دارند. این پول کجاست ؟ در جیب اقشار میانی و کابینه ی آقای روحانی وظیفه دارد آنرا در آورد! و در زمینه یارانه ها از این هم بدتر خواهد شد. اگرچه در شرایط پیش گفته ی یارانه ها ، یعنی اینکه بخشی ازپولی که از اینطریق به جیب دولت سرازیر میشود به مردم بازگردانده میشود، تغییری رخ نداده است یعنی آن پول هنوز هم به جیب دولت میرود، با وجود این قرار است یارانه ها بازهم محدود تر و یا اصلن قطع شوند.
کابینه ی روحانی، کابینه ی درگیریهای همه ی جناحهای حکومتی خواهد بود و بدین معنا هیچ کاری را از پیش نخواهد برد. این گزافه گویی های آقایان وزرا هم در اینکه اله میکنند و بله میکنند تنها فریب و سرابی برای روشنفکران سرخورده از انقلاب و نومیدان طبقات میانی است وگرنه کدام کارگری است که در طول اینهمه سال این چهره ها را نشناخته باشد؟
کوروش سلحشور