ارتش مصر و اخوان المسلمین دو نیروی ارتجاع در خدمت نظم حاکم

خیزش چند ده میلیونی مردم مصر، یک اعتراض بی سابقه و یک جنبش عظیم همگانی بود که اقشار و طبقات مختلف را با خواست و مطالبات متفاوت علیه استبداد و اسلام سیاسی و حول سرنگونی مرسی و کوتاه کردن دست اخوان المسلمین و قوانین اسلامی از سر جامعه، متحد کرده بود. تعیین تکلیف با مرسی و اخوان المسلمین و اسلام سیاسی مهمترین چالش این اعتراض وسیع مردمی بود که خواست های متفاوت نیروهای شرکت کننده را زیر سایه خود قرار داده بود. بر کناری مرسی که بدست ارتش صورت گرفت نتیجه اعتراض میلیونی مردم مصر بود. ارتش در تبانی با جریانات و شخصیت های ناسیونالیست و به ”نیابت” از طرف مردم و دراساس برای کنترل مردم وارد میدان شد و مرسی را از مقام ریاست جمهوری عزل نمود و با این کار کنترل اوضاع را در دست گرفت و از تعرض همه جانبه مردم به دولت مرسی، به اسلام سیاسی و بر چیدن بساط اخوان المسلمین جلوگیری کرد و پیشروی و ابتکار عمل حرکت اعتراضی مردم در این مرحله را سد نمود. (در واقع افق محدود جنبش همگانی این دخالت را برای ارتش ممکن کرد) ارتش و جناحی از بورژوازی مصر موقتا قدرت را در دست گرفته اند، بر کناری مرسی با مقاومت و اعتراض هواداران مرسی و اخوان المسلمین روبرو شد، ارتش با سرکوب اعتراض هواداران مرسی در همان روزهای اول در صدد حاکم کردن اختناق به جامعه مصر گام برداشت، تا از این طریق نظم مورد نیاز سرمایه را به جامعه برگرداند و وظیفه اساسی خود را عملی نماید.
جنبش عظیم توده ای اگر در سیر پیشروی خود مستقل از ارتش، مرسی و اخوان المسلمین را بزیر میکشید و آزادی بی قید و شرط سیاسی را در این دوران پر تلاطم، به نیروی خود به ارتش، بورژوازی و ناسیونالیسم مصر تحمیل میکرد. ضربه جبران ناپذیری به اسلام سیاسی وارد میشد و امروز فضای سیاست در مصر از آنچه هست کاملا متفاوت بود و کنترل جامعه نه در دست ارتش مرتجع و سرکوبگر مصر، بلکه در دست مردم مبارز و معترض مصر قرار میگرفت و فضای باز سیاسی و آزادی سیاسی، که شرط بقای یک جامعه سالم و پویا است و کارگران، کمونیست ها، چپ و آزادی خواهی بیش از هر جریان دیگر از آن سود میبرد، بر جامعه مصر حاکم می شد. تفویض اختیار به ارتش این پروسه را قیچی کرد و خواست و مطالبات سیاسی و اقتصادی مردم را به حاشیه راند و مانع پلاریزاسیون صفوف این جنبش همگانی شد.
سرکوب جامعه را به قهقرا میکشاند و استبداد و اختناق را به جامعه برمیگرداند. در یک فضای مختنق ماهیت، عملکرد و تمایلات سیاسی و اجتماعی واقعی طبقات متفاوت اجتماعی و جریانات که این طبقات را نمایندگی می نمایند، بدرستی بروز پیدا نمی کند. چنین شرایطی امکان رشد نیروهای ارتجاعی را ممکن می کند و رعب وحشت را به جامعه مستولی مینماید. هم اخوان المسلمین و هم ارتش دو نیروی ارتجاعی هستند و هر یک بخشهای از بورژوازی مصر را نمایندگی میکنند، و این جنگ و کشمکش بر سر سهم بیشتر از قدرت دولتی و استثمار نیروی کار ارزان جامعه مصر است و مانع اساسی حضور و دخالت مردم در سرنوشت جامعه است. کمونیستها و آزادیخواهان، جوانان، زنان و کارگران انقلابی در کنار محکومیت کشتار و خون ریزی ارتش مصر، باید با هر دو نیرو به مقابله برخیزند و نگذارند جامعه و صحنه سیاست در مصر به میدان جنگ این دو نیروی ارتجاعی تبدیل شود.
جنگ بین دو نیروی ارتجاعی ارتش و اخوان المسلمین، مبارزات مردم حق طلب مصر را به حاشیه رانده و جامعه را به سکوت کشانده است. سرکوب بقای اسلام سیاسی را تضمین میکند و اخوان المسلمین نیز از این اوضاع برای خود سرمایه میسازد و تلاش میکند ضربه ای که توسط خیزش میلیونی مردم مبارز مصر به موقعیت و اعتبارش وارد شده ترمیم نماید و یک بار دیگر به متن جدال بر سر قدرت در جامعه پا بگذارد. در مقابل کمونیسم و آزادیخواهی، کارگران، زنان و مردم فاقد سرمایه در جامعه مصر از یک فضای باز سیاسی که در آن آزادی بی قید و شرط سیاسی وجود داشته باشد رشد میکنند و ذی نفعند، حق بیان آزادانه نظر، حق تظاهرات، تحصن و… شامل همه جریانات سیاسی میشود و همه آحاد جامعه باید از آن برخوردار باشند. وجود چنین شرایط آزاد سیاسی در جامعه به انزوا و برچیده شدن جریانات مرتجع اسلامی و بی اعتبار شدن اسلام سیاسی کمک مینماید.
ارتش که امروز در جنگ با طرفدارن مرسی سرکوب را به ” نمایندگی” از طرف مردم معترض انجام میدهد، در صدد است که اختناق را به جامعه مصر باز گرداند،میخواهد فردا هر اعتراض رادیکالی هم که به ارتش و دولت موقت بورژوا ناسیونالیست مصر از طرف کارگران و مردم آزادی خواه صورت گیرد، بنام طرفداری از مرسی، به خون بکشد و سرکوب کند. حدود ده روز قبل دولت موقت مصر تحصن هوداران مرسی را «تهدیدی برای امنیت ملی» توصیف کرد و از وزارت کشور خواست «تمام راهکارهای لازم را برای پایان دادن به این تهدید» اتخاذ کند و امروز با کشتن ۵۲۵ نفر و زخمی کردن هزاران نفر این حکم را عملی کرد و با اعلام یک ماه اوضاع فوق العاده عملا جلو هر نوع آزادی سیاسی و مبارزه مدنی را سد نموده است. این عمل وحشیانه محکوم است. آزادی های بی قید و شرط سیاسی و مدنی جزو حقوق هر فرد وسازمان سیاسی است. ارتش سرکوبگر مصر میخواهد وحشت را بر جامعه مستولی نماید و فردا این عمل را برای هر اعتراضی بکار خواهد بست. ادامه این پروسه دست ارتجاع را کاملا باز میگذارد و جامعه را به سکوت میکشاند. کاری که امروز ارتش انجام میدهد، از سویی، خشونت و کشتن هواداران اخوان المسلمین و ایجاد اختناق در جامعه، از سوی دیگر، نشست با جریانات اسلامی برای راضی کردن اخوان المسلمین جهت تمکین به سهمی از قدرت دولتی به نسبت وزنی که بعد از خیزش و تعرض میلیونی مردم پیدا کرده است. مردم ارتجاع اسلامی را مورد تعرض قرار دادند و آنرا به لبه پرتگاه بردند، اما یک نیروی ارتجاعی دیگر (ارتش) کار را “تمام کرد” و صاحب دولت شد. ارتش نه تنها هیچ وجه مشترکی با مبارزات و خواست مردم ندارد، بلکه یک نیروی سرکوبگر در خدمت حفظ نظم موجود و به انقیاد در آوردن طبقه کارگر و مردم محروم جامعه است و امروز که قدرت رویاروی مستقیم با مردم به پا خاسته مصر را ندارد با استفاده از توهم مردم و بدون مزاحمت، میخواهد اهداف ناسیونالیسم و بورژوازی مصر را عملی کند و شرایطی ایجاد نماید که طیف های متلون بورژوازی مصر از جمله اخوانی ها نیز در دولت جدید نمایندگی شوند. ولی لازمه این کار ایجاد فضای مختنق و سد کردن راه دخالت مردم معترض در سرنوشت جامعه است، که فعلا با مختنق کردن جامعه به آن دست یافت است. اما بحران جهانی و منطقه و اوضاع خاورمیانه پیچیده تر از آن است که ارتش و دولت جدید بورژوازی به سادگی قادر به مهار بیداری و مبارزات حق طلبانه کارگران و مردم مصر شوند.
۱۵/۰۸/۲۰۱۳