تونس: حکومت اسلامی باید برود!

سه شنبه شب این هفته بیش از ۴۰۰۰۰ نفر در تونس دست به تظاهرات زدند. تظاهرکنندگان با عکسهای محمد البراهمی و شکری بلعید، دو شخصیت سکولار چپ که در شش ماه گذشته ترور شدند، به خیابانها آمده بودند. آنچه در این اجتماع بروشنی خود را نشان میداد اینبود که جمعیت وسیعتری با صدای واحدی اعلام میکنند که؛ حکومت اسلامی نمیخواهند و دولت النهضه باید برود! 

زیر فشار اعتراضات توده ای مستمر در هفته جاری، مجلس موسوم به تدوین قانون اساسی، کار خود را تعطیل اعلام کرد و دولت اسلامی النهضه خواهان تشکیل یک “دولت وحدت ملی” و گفتگو با اپوزیسیون شده است. در حالی که در بالا برای بقا سیاست سازش و تقسیم قدرت طرح میشود، مردم در خیابانها خواهان انحلال رسمی مجلس موسسان و برکناری دولت اسلامی تونس هستند.

تظاهرات گسترده سه شنبه شب در روزهای بعد در نقاط مختلف تونس ادامه یافت. دهها هزار نفر در محل خاکسپاری محمد البراهمی تجمع کردند و شعارهای ضد حکومتی دادند. روز بعد، گروههای جوانان و کمیته های محلات و مردم معترض و سرنگونی طلب خیابانها و جاده ها را بلوک کردند، لاستیک آتش زدند و با پلیس ضد شورش درگیر شدند. پلیس با شلیک گاز اشک آور و حمله به تظاهر کنندگان تلاش داشت اوضاع را کنترل کند. شدت عمل پلیس نتیجه عکس داد و دامنه تظاهراتها گسترده تر شد. معنی این امر اینست که در مقاطعی جامعه میخواهد از پدیده ای عبور کند و تصمیم بر عبور در روانشناسی توده ای مردم جایگاه مهمی پیدا میکند. در این اوضاع سیاست سرکوب بی خاصیت است و تنها به سلسله اعتراضات گسترده کارگری و توده ای مواجهه میشود. فی الحال اتحادیه های کارگری و احزاب سکولار و چپ خود را برای سازماندهی دور دیگری از اعتصاب عمومی و اعتراضات خیابانی آماده میکنند. نوار مصر دارد کمابیش در تونس تکرار میشود. این دور جدید فشارها و اعتراضات باعث شد که مجلس موسسان عملا کار خود را تا اطلاع ثانونی تعلیق کند و دولت النهضه که مرتبا کابوس تکرار سرنوشت دولت اخوان المسلمین را دارد وارد سیاست سازش و معامله با جناح های اپوزیسیون شده است.

غنوشی و النهضه تلاش دارند که به سرنوشت مرسی و اخوان المسلمین دچار نشوند. اما محدودیتهایشان بسیار بیشتر از مرسی و اخوان المسلمین است. وانگهی ارتش تونس از جنس ارتش مصر است. عنونشی نمیتواند حساب جدی روی ارتش تونس باز کند. مسئله سرنگونی اگر حاد شود، هیچ دلیلی به حمایت ارتش از النهضه وجود ندارد. ارتش در بهترین حالت میتواند نقش خود را در خیزش مردم برای سرنگونی بی علی تکرار کند. ارتش تونس نیز بعنوان یک نیروی مهم اعاده حاکمیت سرمایه داری در مقاطع بحرانی میتواند نقش جدیدی شبیه نقش ارتش مصر را ایفا کند. رویدادهای منطقه از جمله سرنگونی مرسی در تونس و اعتراضات توده ای علیه اردوغان در ترکیه، همینطور فعال شدن تروریسم اسلامی در منطقه، شانس غنوشی و النهضه را محدودتر کرده است. مجموعه فاکتورهای داخلی و منطقه ای و جهانی میگویند که شانس بقای دولت اسلامی النهضه کم و کمتر میشود. نیروی سکولاریسم در تونس قویتر و عزم سرنگونی دولت اسلامی جدی تر شده است.

جنبش اسلامی در تونس، حتی بعد از سرنگونی و یا کنار رفتن دولت النهضه، تلاش میکند موقعیت خود را حفظ کند. یا تروریسم را به سیاست اساسی خود برای جنگ قدرت تبدیل میکند و یا موقعیت جدیدیش را در حاشیه جامعه میپذیرد. آنچه مهم است اینست که در تونس نیروهای پیشرو در جامعه در صفی واحد و جهتی واحد به نقطه سازشها تن ندهند. هر نقطه سازشی که اسلام را در قلب قوانین و نظام سیاسی – اداری نگاه میدارد، هر نقطه سازشی که اعمال قدرت مستقیم و توده ای کارگران و مردم را کنار میگذارد، هر نقطه سازشی که میخواهد مردم را خانه بفرستد و احزاب دست راستی و ناسیونالیست و اسلامی سرنوشت جامعه را تعیین کنند؛ هدفی جز شکست دور جدید خیزش توده ای و انقلابی مردم در تونس را ندارد.

خواست “سرنگونی دولت اسلامی النهضه” باید عملی و تثبیت شود. این فوری ترین گام اردوی آزادی و برابری و سکولاریسم در تونس است. بدرجه ای که امر سرنگونی دولت النهضه در دور سازش و پروسه مذاکرات طول بکشد، به عملی شدن سناریوهای دیگر میدان میدهد. سناریوهائی که ماهیتا راه حل راست را در مقابل راه حل انقلابی و چپ و کارگری برجسته میکند. *