متدولوژی خالد حاج محمدی-مدرسیزم(همه انقلابات محکوم به شکست)

اصلا انشعاب فرقه مدرسی از حزب کمونیست کارگری بخاطر این بود که این دوستان دیگر اعتقادی به انقلاب وسوسیالیسم نداشتند. جمله کورش مدرسی که میگفت سوسیالیسم مردم را رم میدهد- انقلابی در کار نیست-کارگران باید به کلاهشان بچسبند وغیره را همه بخاطر دارند
در آن زمان هنوز جنبش انقلابی ایران ، خاورمیانه ودنیا را فرا نگرفته بود.اینان فکر میکردند که دیگر بورژوازی تا ابد دست بالا را خواهد داشت و شعار خانه نشینی را سرلوحه مبارزات خود قرار دادند.
اما بر خلاف نظر اینان وبقول منصور حکمت جنبش انقلابی طبقه کارگر ومردم را باید اصل فرض کرد. همینطور هم شد. مردم درایران در سال ۸۸ بپا خاستند، وبقول خود سران رژیم، همگی برای یک پرواز یکطرفه بطرف سوریه آماده شده بودند. اما جنبش انقلابی بخاطر ضعف رهبری شکست خورد و این هم باعث شد که هم رژیم وهم حکمتیستها بخاطر درست بودن تز شان جشن گرفتند.
با شکست جنبش انقلابی ۸۸، حکمتیستها خیالشان دیگر راحت شده بود که فتنه شکست خورد.
اما دیری نپایید که انقلابات خاورمیانه یکی بعد از دیگری حکومتهای چند ده ساله را فراگیر شد وحتی به سرنگونی بعضی از آنان منجر گشت.حکمتیستها که اصلا انتظار اینهمه انقلاب آنهم در منطقه خاورمیانه را نداشتند، مجبور شدند بصورت خجالت زده فقط ازیکی از این انقلابات حمایت کنند. گفتند که از انقلاب مصر بخاطر فقط کارگریش حمایت میکنند. اما از لیبی وسوریه نمیتوانند حمایت کنند. دلیل اصلیش این بود که در آنجا ناتو وآمریکا دارد دخالت میکند.غافل از اینکه آمریکا وناتو در همه جای دنیا وبه خصوص در مصر فعالند.
مدتی بعد جنبش اشغال ، تمام شهرهای آمریکا واروپا را فراگرفت. تمام دنیا شد مملو از اعتراض وجنبش انقلابی.از یونان گرفته تا اسپانیا-از برزیل تا ترکیه- از بحرین تا تونس . بالاخره تئوری اینکه دیگر تا اطلاع ثانوی انقلابی نخواهد بود..وباید خانه نشینی راپیشه گرفت،بطور قاطع جواب گرفت وشکست خورد.
جنبشهای انقلابی در جهان وخاورمیانه هنوز ادامه دارد.ارتجاع منطقه با کمک مستقیم دولت آمریکا وغرب تمام هم وغم خودرا مصروف این کرده اند که هر طور شده این انقلابات را شکست دهند، ومردم را از هر چه انقلاب و مبارزه پشیمان کنند. نیروهای ارتجاعی وفوق ارتجاعی- اسلامی را به صحنه کشانده اند تا جنبش مردم را از درون وبیرون سرکوب کنند، وتا اندازه ای هم موفق شده اند.
جنبش انقلابی در سوریه وتز حاج محمدی
بر هیچکس پوشیده نیست که تحولات سوریه ودخالت روسیه-حزب الله-ایران-عربستان-امریکا فقط بخاطر جنبش انقلابی مردم صورت گرفته. اگر جنبش بهار عربی نبود، سوریه هم مثل قدیم روزگار میگذراند. این جنبش انقلابی باعث شد که تمام نیروهای ارتجاع در منطقه وجهان برای منافع و ضدیت با مردم وانقلاب دست بکار شوند. دولت اسد رسما با تانک ،توپ وهواپیمای جنگی در روزهای اول انقلاب به تظاهرات مردم یورش برد، وحمام خونی از شهرها بوجود آورد. دولتهای روسیه وایران وحزب الله هم شدند همدست اسد برای خواباندن انقلاب. در این میان دولتهای آمریکا وعربستان…ترکیه هم جبهه به اصطلاح نیروی انقلاب را تقویت کردند، برای عقیم کردن انقلاب. این بود که در سوریه یک جریان سناریو سیاهی حاکم شد.
مسئولیت این سناریو سیاه در وهله اول خود رژیم اسد است..که دارد حکومت میکند ومردم را قصابی کرده ومیکند. این یک اصل است. در تمام کشورها مسئولیت اصلی جنایت در وهله اول مستقیم خود دولت حاکم است که دارد حکومت وجنایت میکند.
وظیفه نیروهای انقلابی وسوسیالیستی دخالت در انقلاب وخنثی کردن نیروهای سناریو سیاهی از هر نوعش است.
اما خالد حاج محمدی تئوریش این است که اصلا مردم بیخود کردند که بر علیه حکومت اسد برخاستند. ایشان حتی اینرا هم به زبان نمیاورد. معتقد است که اصلا جنبش انقلابی در کار نبود. یکدفعه در سوریه نیروهای طرفدار آمریکا وناتو بر علیه حکومت اسد قیام کردند، وحالا باید این نیروها خلع سلاح شوند ووضع بصورت سابق برگردد.یعنی اسد مثل سابق حکومت کند.
تئوری خالد حاج محمدی وحکمتیستها یک تئوری ضد انقلابی – پاسیفیستی است. با این تئوری هیچ انقلابی در تاریخ حقانیت ندارد. اگر مارکس دنبال این تئوری میرفت، هرگز از اسپارتاکوس حمایت نمیکرد. چون اسپارتاکوس باعث شد در رم قدیم یک سناریو سیاه بوجود آید..وهزاران برده از دو طرف قتل عام شوند. طبق این تئوری اسپارتاکوس یکی از طرفین ومسئولین سناریو سیاه بود.باید سوت پایان انقلاب( مناقشه) داده میشد،و وضع بصورت سابق بر میگشت.
بر طبق این تئوری انقلاب فرانسه هم جز خونریزی چیزی ببار نیاورد. تازه خود ژاکوبن ها جوخه های اعدام بر پا کردند وباعث قدرتگیری ناپلئون شدند. در انقلاب روسیه هم که بالاخره استالین بقدرت رسید وجنایت کرد واصلا انقلاب باعث رشد استالینیسم شد.. در انقلاب ۵۷ هم در حقیقت یک انقلاب اسلامی بود( بر طبق سخنرانی کورش مدرسی)و باعث رشد ارتجاع وخمینی شد.
انقلاب مصر هم باعث قدرت گیری اخوان المسلمین ومرسی شد. والان هم که کودتا شده وجامعه مصر بطرف سناریوسیاه میرود.
در لیبی که بالاخره ناتو دست بالا را دارد. در تونس هم که اسلامیها حکومت میکنند. بالاخره بازهم بورژوازی وارتجاع دست بالا را دارند.
حزب کمونیست کارگری وخالد حاج محمدی
جناب حاج محمدی ، حزب کمونیست کارگری ورهبرانش را که از انقلابات منطقه ودنیا حمایت میکنند را مدافع سیاست غرب ، ناتو وآمریکا میداند. چرا؟ چون در منطقه اکثرا نیروهای طرفدار غرب دست بالا را دارند. در مصر ، لیبی وتونس وغیره. چون انقلابات( فتنه ها) به قدرتگیری آمریکا وغرب ختم شد، پس هر نیرویی که طرفدار انقلاب بود، میشود طرفدار سیاست غرب وآمریکا. جناب حاج محمدی ما به این نتیجه میرسد که حمید تقوایی ،کاظم نیکخواه وحزب کمونیست کارگری طرفدار سناریو سیاه وسیاست دولت امریکا وناتو هستند.
حاج محمدی اما در سوریه که سرنگونی صورت نگرفته واحتمالا اسد هنوز دارد جنایت میکند، اولا معتقد است که چاره این است که جنگ پایان یابد…یعنی اسد بازهم در قدرت باشد وحکومت کند. اینرا بهترین سناریو میداند. دقیقا وقتی که جنبش انقلابی ۸۸ شکست خورد اینان جشن گرفتند وشادی کردند که تزشان درست از آب در آمد. بخاطر اینکه اوضاع بصورت سابق بازگشت. اینان چه در ایران وچه در سوریه وچه در منطقه هیچ جنبش انقلابی را نمیبینند. از نظر اینان، فقط دعواهای ارتجاعی دو کمپ ارتجاع در منطقه وجهان است. وبهترین خط سیاسی هم خانه نشینی است..وحمله به حزب کمونیست کارگری که از کمپ سوم( انقلاب ) حمایت میکند.
از نظر حاج محمدی بخاطر اینکه اسد سرنگون نشده ونیروهای طرفدار غرب هنوز پیروز نشده اند، از اینجا به این نتیجه میرسد که تئوری حزب کمونیست کارگری غلط از آب در آمده .چرا؟
چون فرقه مدرسی سالها است که اصلا به هیچ انقلابی وهیچ جنبش انقلابی مردم اعتقادی ندارد. جدایی اینان از حزب کمونیست کارگری بخاطر حمایت حزب از انقلاب واعتقاد به جنبش انقلابی وسوسیالیسم بود….از نظر اینان جنبشی در کار نیست. انقلابی در کار نبوده ونیست.هر چه هست مربوط به دوکمپ ارتجاع است. سوسیالیسم هم مردم را رم میدهد.
هم از اینروست که طرفداران انقلاب در منطقه ودنیا به زعم اینان حتما باید طرفدار یکی از دو کمپ ارتجاع باشند، تا تز خانه نشینی اینان اثبات شود.