بیانیه اینترنتی کافی نیست به تظاهرات سراسری به حمایت از کارگران نیشکر هفت تپه بپیوندیم

حسن زنده دل 

بیش از سه هفته است که هزاران نفر از کارگران هفت تپه به همراه زن وفرزندان خود با اراده ای راسخ برای گرفتن دستمزدهای عقب افتاده ، حق تشکل، اخراج مدیر عامل شرکت ، رۀیس حراست و فرماندارشهر شوش دست از کار کشیده و به تظاهراتهای اعتراضی گوناگونی دست زده اند.

رژیم سرمایه داری چمهوری اسلامی بارها تلاش کرده که به کمک نیروهای نظامی پاسداران مزدور شهرهای خرم آباد ، اهوازو دزفول اراده مستحکم کارگران و دیگر شهروندان حامی آنها را با ضرب و شتم و زندان خدشه دارکند..

غافل ازآنکه بسادگی نمیتوان اراده راسخ و پیوند عجین شده کارگران نیشکر هفت تپه را با  وابستگان و اقوام،  کشاورزان  زحمتکش و سختکوش شهرو روستارا که درفقرو بیکاری وگرانی سرسام آور  بسر میبرند  در هم شکست.

این اولین بار نیست که رژیم ددمنش جمهوری اسلامی وقتی در مقابل پیوند گسترده کارگران و توده وسیعی اززحمتکشان  شهروروستا قرار گرفته ، با تکیه به نیروی نظامی محلی نه تنها  قادر به سرکوب آن جنبش اعتراضی نشده بلکه مجبور به عقب نشینی هم شده  تا جایی که برای نجات خود به نیروهای کمکی نظامی، پاسداران وبسیج مزدور شهر های دیگرمتوصل شده است.

رژیم جمهوری اسلامی بارها از بدوبکار آمدن خود در نقاط مختلف کشورمان، برای بقای خود در مقابل جنبشهای وسیع کارگری و دیگر جنبشهای اجتمایی که پیوند عمیقی با اهالی محل زندگیشان خورده دست  به چنین تاکتیک سرکوبی زده است.

یکی از بارزترین این جنبش ها جنبش بیکاران بود که دراواسط سال ۱۳۵۸ در شهر اندیمشک وروستاهای اطراف آن تحت نام کانون بیکاران با خواست کار ویا حقوق بیکاری شکل گرفت بود. این شهر در  نزدیکی شهر شوش قرار دارد که همواره  تعدادی ازخانواده های کارگران نیشکر هفت تپه را  در خود جای داده است.

ساکنان این شهرنو پا را اغلب، خانواده های کارگران و بخشن کارمندان صنایع  و خدمات گوناگون تشکیل داده اند. از جمله کارکنان راه آهن،  سد دز، بیمارستان،سازمان آب وبرق ، کشت و صنعت، نیشکرهفت تپه ،فرهنگیان وکارکنان نیروی هوایی و زمینی.

بخش کو چکی از ترکیب طبقاتی این شهر را بازاریان تشکیل میدهد که اغلب نیزبومی نیستند.

همانطور که گفته شد اغلب اهالی این شهر کارگرند ونسل قبلی آنها، پدر ومادرانشان  در روستاهای اطراف روی زمین های کوچک خود ویا دیگران با کشاورزی و دامداری امرار معاش میکرده اند. بدینشکل ریشه عمیقی در عشایرلر دور ونزدیک منطقه دارند.  

شهر شوش و روستاهای اطرافش که محل سکونت فعلی اغلب کارگران نیشکر هفت تپه میباشد  ترکیب طبقاتی نسبتا مشابه ای با شهر اندیمشک  دارد. با این تفاوت که در آنجا راه آهن وجود ندارد ولی از بافت عشایری عمیقتری برخوردار میباشد.

تسلط فرهنگ و روابط کارگری آمیخته با فرهنگ و روابط توده های سخت کوش وزحمتکش روستایی عشایری در نبود تسلط فرهنگ بازاری دردو شهر شوش و اندیمشک باعث بوجود آمدن پیوند و همبستگی شدید شهروندان شده است.

این همبستگی در طول مبارزات کارگران و روستاییان به همراه دیپلمه های بیکارباعث حمایت و پشتیبانی بیش از ۹۰% شهروندان اندیمشکی از کانون بیکاران شده بود. در آن هنگام که تنها در حدود یکسال از عمر رژیم گذشته بودسران محلی رژیم چنان در انزوای کامل قرار گرفته بودند که برای حفظ نظام خود چاره ای جزتوصل به زور اسله نداشتند.  در نتیجه برای سرکوب آخرین تظاهرات بیکاران خشمگین از وعده وعید های دروغین سران حکومتی ، دست به دامن نیروهای سپاه و بسیج خرم آباد و دزفول شدند.

آنها با تیر اندازی بسوی کارگران بیکار و حامیان آنها  دو تن را به قنل رسانده و چند نفردیگر را زخمی و دستگیر کردند. بعد از مدت کوتاهی دادگاه جمهوری اسلامی در دزفول حکم اعدام چهار تن از دستگیر شدگان را به جرم تحریک و آشوب صادر کرد.

دراین میان مردم شهر اندیمشک ودیگر شهر و روستاهای اطراف در شمال خوزستان با تجربه مبارزات کانون بیکاران و پاسخ دد منشانه رژیم اسلامی ازهمان سا ل اول حکومتشان بخوبی به ماهیت کریه جمهوری اسلامی  پی برده اند.

حال که در حدود سه دهه از ماجرای کانون بیکاران درشهر اندیمشک میگذرد، اینبار کارگران نیشکر هفت تپه پرچم مبارزاتی خود را در شهر شوش که بافت طبقاطی مشابه اندیمشک دارد  به همراه حامیان شهروندان شهر و روستای خود به اشکال گونانونی با مدیران کارخانه و فرماندار شهر بالا برده است.

در این پروسه مبارزاتی سران و مزدوران رژیم محلی نیز از وحشت گسترش مبارزات و به "خطر افتادن آمنیت نظام" از روی ضعف نیروی نظامی محلی دست به دامن نیروهای نظامی ضد شورش خرم آباد، دزفول و اهواز شده است. در نتیجه تا کنون برای چندمین بار به تجمعات کارگران و زن و بچه هایشان حمله کرده وآنها را مورد ضرب و شتم قرار داده اند واقدام به تهدید و دستگیری چند تن از کارگران کرده است.

گویی هنوز نیروهای اپوزیسیون چپ و نهادهای مدافع کارگری بویژه در خارج کشور باندازه کافی

به حساسیت موقعیت کارگران و اهمیت آکسیونهای سراسری و بسیج نیروی خود برای حمایت از کا رگران ازچمله کارگران هفت تپه پی نبرده اند. اکثرا به یک بیانیه اینترنتی بسنده کرده اند.

به امید روزیکه  بتوانیم  با شرکت فعال خود بدون اتلاف وقت هرچه گسترده تر بطور سراسری  به حمایت از کارگران از جمله کارگران هفت تپه گرد هم آمده و صدای آنها را به گوش جهانیان برسانیم.             لندن