در دفاع از شرکت کمونیستها در کنگره ملی کرد و انتشار گزارشات و نتایح عملی متعاقب آن

مقدمه:

مدتی قبل کنگره ای فراخوان داده شد توسط تعدادی از احزاب ناسیونالیست کرد منطقه (ایران و عراق و سوریه و ترکیه) که موضوعش ظاهرا صلح خواهی (با حکومتها و بین مردم) بوده است.این احزاب ناسیونالیست را کمابیش مردم می شناسند و می دانند که هر کدام برای کسب قدرت و سهم بردن از قدرت به اربابان منطقه ای و جهانی آویزان هستند. می شود در مورد نیت این کنگره از سوی اینها تقریبا مطمئن بود که بخشی از سیاست منطقه ای امپریالیستی را دارند دنبال می کنند. هر کس در سیاست منطقه سری داشته باشد و تجربه ای اینرا از راه دور هم می داند.

همه چیز سر راست بود اگر در این میان ، یک سازمان کمونیست (کومله-حزب کمونیست ایران) دعوتنامه نمی گرفت! و خصوصا به این دعوتنامه پاسخ مثبت نمی داد. این شد که هیاهوها شروع شد. من هنوز ندیده ام که یک گزارش عملی و رو به جامعه از محتوی این بحثها توسط کومله منتشر شود. این حتما لازمست. نتایح عملی و اجتماعی این “کنگره” و تاثیرش در جنبش آزادیخوهانه مردم را هم مثل بقیه نمی توانم ارزیابی کنم چون زمان لازمست.

اما به سوال اینکه کومله از موضع یک سازمان سیاسی کمونیست چه باید می کرد می خواهم از زاویه منطقی پاسخ بدهم و طبعا اعلام می کنم که بعنوان یک فعال  کمونیست کارگری  کار کومله در پذیرش دعوت و رفتن در این کنگره و اعلام مواضعش را به شرط اعلام رو به جامعه و پیگیری عملی نتایحش یک تحربه صحیح می دانم. معتقدم که رفتن و نرفتن باید در پرتوی ارزیابی مشخص و علمی ارزیابی شود و نتایجش در اختیار جامعه قرار بگیرد. در مقاله زیر چند منطق را ارائه می دهم:

(۱)شرکت کردن در کنگره و اعلام گزارش و تحلیل نتایج در مقابل “تحریم”

 

طبعا حامیان “تحریم” اساسا فرصتی برای تست کردن نظریه خودشان ایجاد نمی کنند.وقتی نشستی و نرفتی دیگر احتمال ارزیابی اثرات شرکت را از خودت و جامعه گرفته ای! مخالفان شرکت می گویند که “مدیران این کنگره قرار است ناسیونالیزم و راست را بفروشند ” طبعا کمونیستی که شرکت کند هم می تواند در حد توان نظرات چپش را ارائه دهد و جامعه را مخاطب قرار دهد. این که نشد استدلال!

می گویند” اثرات شرکت ناچیز است”! خوب اونهای دیگر هم شرکت کنند بیشتر اثر بگذارد! با اینجور استدلال همان تز خانه نشینی حکمتیستی تکرار می شود!

وقتی اصولی شرکت کردی نظراتت را در مورد مسئله کرد از زاویه کمونیستی دادی ، نشان می دهی که مسئله کرد مسئله کمونیستهاست.همانطور که اگر شسمیناری در مورد زن و حقوقش تشکیل شد باید اونجا حاضر بود و راه حل کمونیستی داد و دنبال فمینیستها نیفتاد!

وقتی شرکت کردی می توانی به ارزیابی اثرات شرکتت دست بزنی و گزارش به جامعه بدهی که برایت هر نشستی هر امکان حضوری اهمیت دارد و خودت را مسئول می دانی! جامعه تو را در وضعیت مداخله گر مشاهده می کند و مرئی تر می شوی. جامعه یاد می گیرد که دست زدن بکار حتی با امکان آلوده شدن بهتر از دست نزدن بکار و دست پاک داشتن است. مبارزه برای حل مسئله کرد و ملی ، نه بخشی از اخلاقیات مذهبی بلکه یک پراتیک همراه تحربه و آزمایش و خطاست. این یعنی بطور عملی برای تغییر وضع موجود و رو به جامعه و کنار آن مبارزه کردن.

(۲)تاثیر گذاری از پائین و بیرون از حلقه قدرت برای ایجاد قدرت

همه می دانند که کمونیستهای کارگری (حزب کمونیست کارگری) در پروژه تریبونال شرکت کردند و از طرف حکمتیستها و چپ سنتی هم حملات متعددی به آنها شد.اونجا هم سوال این بود :”اگر گردانندگان تریبونال راست باشند که بودند تکلیف کمونیستها چیست”؟ پاسخ اونجا چه بود؟ شرکت می کنیم و نقش بازی می کنیم و بلوک خودمانرا می سازیم.

در جریان پروژه تریبونال ما بدرستی به مسئله قدرت و مسئله تاثیر گذاری کار خودمان از سر اینکه مدیریت تریبونال کیست و چه طرح هائی دارد نگاه نکردیم! البته حکمتیستها و چپهای سنتی “تحریم” کردند و نشستن و مخالفت را “سنگر خود کردند”!

در جریان تریبونال بین المللی هم چپهای سنتی و حکمتیستها لیست قضات و گردانندگان را می گذاشتند روی میز و مدعی بودند اینها قرار دارند نتایج خودشانرا از تریبونال بگیرند. ما چه گفتیم؟ گفتیم حتما اونها زور خودشانرا می زنند و ما؟ مداخله گری می کنیم. توی جامعه فردا هم کسی قدرت را به دست ما نمی دهد باید انرا در یک مسیر با کسب اعتماد مردمی که ما را در روزنمره مبارزه می بینند و انتخاب می کنند بدست آورد.

حالا چه شد؟ حالا مخالفین می گویند که “رئیس این کنگره فلانی است” “قرار است موضوعات خودشانرا به کرسی بنشانند و ما را ابزار خود کنند”! دقیقا همانرا که اونموقع به مخالفین تریبونال گفتیم حالا به مخالفان شرکت در “کنگره” باید گفت! این یعنی به قدرت از زاویه دیگری نگاه کردن و آماده بودن برای بازیهائی که ما کمونیستها درش اندازه کوچکتر داریم شرکت کردن و بزرگی را در قابت با راست تصاحب کردن!

(۳)دینامیک زمان را در نظر داشتن

عده ای از مخالفین گفته اند که “این تلاشها قبلا هم بوده و ما قبلا هم مخالف بودیم”! این استدلال نیست! اولا: شاید قبلا هم اشتباه می کردید! شاید الان اشتباه می کنید و قبلا درست می گفتید! هیچکدام از این دو تز وقتی خانه نشستید و مخالفت می کنید قابل تست علمی نیست! شما امکان تست کردن تز خودتانرا از پیش گرفته اید و در صحنه غائب هستید!

درک دینامیک زمان در تحولات امروز مهم است.نیروها و سمت مبارزه طبقاتی مثا سالهای ۹۰ نیست.ناسیونالیزم کرد شکستهای بزرگی خورده.نمونه عراق نشان جامعه داده که اینها پاسخهاشان به اکثریت جامعه در کردستان آبکی است.جامعه را نابود کردند و توان برآورد نیازهای جامعه را ندارند.شورشهای مردم و نبردهای روزمره مردم در عراق بر علیه این قزلباشهای نوکر پنتاگون نخ نماست! جالا توی سال ۲۰۱۳ باید کمونیستها از شکست عملی ناسیونالیزم استفاده کنند و فضاسازی کنند. جلسات اینها هم عرصه حرف زدن با مردم است. تحریم کنیم که چه کرده باشیم؟!

(۴) تحریم ادامه سیاست جونیوریزم است:

تاریخا شاید اولین بار باشد که یک جنبش کمونیستی در کردستان ایران دارد توی فضای سیاسی منطقه ای به پای میز مذاکره دعوت می شود.اینرا من به تک تک مبارزان کومله تبریک می گویم. رفتن توی اون فضا از دید من بسیار کار هوشیارانه است. کومله با این کارش در حد و قواره یک سیاستمدار منطقه ای می خواهد ظاهر شود و این بسیار شور انگیز است. نفوذش را در جامعه کردستان ایران دیده اند و توان فراخوان اعتصابش را خوب درک کرده اند. در ادامه چنین تاثیر گذاری کومله پشتوانه سیاسی دارد چون در زمین واقعی توانسته قدرت اجتماعیش را نشان دهد. یک حزب ماهواره ای نیست. بیشتر از آنست. می خواهد جونیور نماند و مخاطبش بشود ناسیونالیزم بورژوازی و توی فضای دیگران و زمین دیگران حرفهایش را بزند . این از دید من یعنی عبور از جونیوریزمی که شرکت کومله را “حقیرانه و از موضع ضعف” ارزیابی کرده ! در حالیکه خودش نشان نداده توانسته باشد توی مبارزه روزمره یک فراخوان مستقل را پیش ببرد! البته من به عللش فعلا نمی پردازم! از دید من فراخوان به تحریم یعنی تداوم سیاست جونیوریزم که منصور حکمت انرا بخوبی نشان داد و برحذر داشت.

(۵)تقویت کمپ چپ و کمونیزم در کردستان:

 

همانها که امروز کومله را برای شرکت در کنگره ملی سرزنش می کنند ، تا دیروز آنرا “دو بخش کمونیزمی می دانستند که می شود فقط باهاش متحد شد”! در نوشته هاشان نوعی تعجب  موج می زند که چه شده کومله “لایق اتحاد” حالا دارد در کنگره ناسیونالیستها حاضر می شود. ظاهرا فکر می کنند “اشتباهی شده”! من فکر نمی کنم! حزب کمونیست ایران یک سیاست اصولی در مورد سازماندهی اتحاد چپ ارائه داد. آنجا اعلام کرد که تلاش می کند بلوک چپ را در ایران سازمان دهد و تقویت کند. در کردستان هم ماجرا همینست. اونجا هم اگر کمونیستها متحدانه وارد کنگره ها شوند و از اینکه “ابزار واقع شوند ” نترسند و از جونیوریزم فاصله بگیرند بیشتر از اینها می توانند در جامعه نفوذ کنند. بیشتر از اینها می توانند در سیاست منطقه و جنبشهای مردم در کردستان اثر بگذارند. منطق این بود که سایر کمونیستها هم کومله را همراهی می کردند تا “تک نیفتد و ضعیف نماند”! می نشینند بیرون و داد می زنند که کومله تنهاست! زورش نمی رسد! خوب شماها بپرید زورش را زیاد کنید!

می گویند اگر کومله شرکت کند “حداکثرش گروه فشار ضعیف می شود”! این همان جونیوریزم است که خودش هم فبول ندارد بزرگترین سازمان کمونیستی کردستان ، عددی هست! راستی می شود کمونیستها بدون عبور از “گروه فشار” به محور شدن جامعه ارتقاع ناگهانی یابند؟ بالاخره باید از جائی شروع کرد! اونها که مخالفت می کنند امروزه خودشان در چه مقامی هستند؟ دارند از بالا با کومله حرف می زنند یا پائین؟ !

خلاصه کنم:

من بعنوان کمونیست کارگری بعنوان فعالی از جنبشی که منصور حکمت را جلوی جامعه گذاشت، فکر می کنم که کومله کار بسیار درستی کرده.امید من اینست که “فاز تحریم کردن” کومله تبدیل شود به شرکت فعال در هر فضائی که بشود حرف دل جامعه کردستان و طبقه کارگرش را به گوش جهان رسانید.

در عین حال امیدوارم کومله از این فرصت بهترین استفاده را بکند . گزارش کارهایش را رو به جامعه منتتشر کند و به ارزیابی جامعه کمک کند.راهها را تا نرویم نمی توانیم از تاثیر گذاری انها مطمئن باشیم. انها که کاری نمی کنند همیشه البته دستان پاکی دارند! اما ترجیح من این نیست!

منابع دیگر:

(۱)نمونه هائی از مخالفین شرکت در کنگره ملی:

بیانیه کمیته کردستان حزب کمونیست کارگری ایران: درمورد “کنگره ملی کرد”(فارسی و کردی)

http://www.rowzane.com/html/select-editor/1318-the-national-conference-on.html

کنگره ملی کرد و پیام آشتی به دولتها مصاحبه با محمد آسنگران

http://www.rowzane.com/html/notes/1461-asangarah-3.html

“کنگره ملی” و کارنامه سیاه احزاب ناسیونالیسم کرد(عبدل گلپریان)

http://www.azadi-b.com/J/2013/08/post_101.html

کنگره ملی کرد(ازدر مارالی)

http://www.azadi-b.com/J/2013/08/post_123.html

کوشا شایان: علل و انگیزه شرکت حزب کمونیست ایران و کومله در کنفرانس ملی کردچیست؟!

علل و انگیزه شرکت حزب کمونیست ایران و کومله در کنفرانس ملی کردچیست؟!

(۲) نمونه هائی از موافقین شرکت در کنگره ملی کردستان:

بهروز ناصری: درباره شرکت کومه له در کنگره ملی کرد

http://www.rowzane.com/html/notes/1496-behrooz-naseri-4.html

آریس زارعی : کومەلە متوهم است بە “کنگرە ملی کرد”یا مسئولیت پذیر؟

http://www.azadi-b.com/J/2013/08/post_121.html

(۳)چسبیدن به متدهای گذشته سد مهم سازماندهی قطب چپ , نگاهی به مناظره محمد اسنگران و هملت احمدیان(سعید صالحی نیا)

http://www.azadi-b.com/arshiw/?p=42161

(۴)معضلات فکری چپ و پروژه تریبونال بین المللی برای محاکمه جنایات رژیم اسلامی

http://www.azadi-b.com/arshiw/?p=36294

.