کومله و حزب کمونیست ایران در سراشیبی تند و خطرناک , کنگره ملی کرد راه حل مسئله کرد نیست

کومله و حزب کمونیست ایران در سراشیبی تند و خطرناک

کنگره ملی کرد راه حل مسئله کرد نیست

حبیب بکتاش

۳۰ ژوئیه ۲۰۱۳

احزاب ناسیونالیست کرد از کشورهای عراق، ترکیه، سوریه، و ایران در تدارک برگزاری کنگره ای بنام “کنگره ملی کرد” هستند. رهبری این کنگره در دست مسعود بارزانی، رئیس اقلیم کردستان عراق و رهبر حزب دموکرات کردستان عراق، می باشد و پ ک ک ترکیه نقش مهمی در آن دارد. پ ک ک ترکیه از چند سال پیش سیاست سازش و مماشات با دولت ترکیه را در پیش گرفته است و جنگ مسلحانه را کنار گذاشته است. بنا به اظهارات حسن شمسی، از اعضای کمیته مرکزی حزب کمونیست ایران، این حزب در خیزش صدها هزار نفری مردم ترکیه علیه حکومت اسلامی اردوغان بعنوان ترمزی پیش روی مردم کرستان ترکیه برای شرکت در این خیزش عمل کرد. احزاب ناسیونالیست کرد سوریه هم بخاطر موقعیت ویژه ای که در سوریه بدست آورده اند از اهمیت ویژه ای در تحولات منطقه برخوردارند. این احزاب طی توافقهای غیر رسمی با دولت سوریه کنترل امور کردستان سوریه را در دست دارند. ۹ حزب و سازمان کرد هم از ایران آماده شرکت در این کنگره هستند. غیر از کومله، شاخه کردستان حزب کمونیست ایران، بقیه این احزاب و سازمانها ناسیونالیست و قوم پرست هستند که دو نیروی اصلی آنها احزاب دموکرات و کومله زحمتکشان می باشند.

دو هدف مشخص برای تشکیل کنگره ملی از طرف مسعود بارزانی اعلام شده است: نهاد مرجع برای حل و فصل مسائل مربوط به مردم کرد در عرصه های کردستان و بین المللی، و آشتی با دولتهای مرکزی. کنگره ملی کرد بعنوان نهاد مرجع برای حل و فصل مسائل مربوط به مردم کردستان چه در عرصه کشورهای منطقه و چه در عرصه بین المللی چیزی جز سپردن سرنوشت مردم کردستان به ساخت و پاختها و جنگها و سازشها توسط احزاب ناسیونالیست نخواهد بود و هیچ ربطی به منافع مردم کردستان نخواهد داشت. این احزاب طی دهه ها فعالیت خود یا در حال جنگ یا در حال سازش با دولتهای مرکزی خود و دولتهای همسایه بوده اند و همیشه هم این منافع “ملت کرد” بوده است که قربانی شده است. دولت اقلیم کردستان عراق که سوار بر موشکهای آمریکا و بر زمینه کشتار صدها هزار نفری مردم عراق به نان و نوائی رسیده است نشان داده است که در استثمار و ظلم و ستم بر مردم کرد زبان عراق دست کمی از رژیم صدام ندارد و اگر ضرورت ایجاد کند به قوانین و اعمال ضد انسانی اسلامی تن میدهد و کارگران و زحمتکشان و جوانان معترض و مبارز را آماج گلوله های خود قرار میدهد و به قتل می رساند. احزاب ناسیونالیست سوریه در جریان خیزش مردم سوریه برای رهائی از دیکتاتوری بشار اسد عملا در کنار رژیم اسد قرار گرفتند و مردم سوریه را در نبردشان تنها گذاشتند. حزب پ ک ک ترکیه هم که در خیزش اخیر مردم ترکیه بعنوان ترمزی در مقابل شرکت مردم کردستان ترکیه عمل کرد. حزب دموکرات کردستان ایران از بدو سر کار آمدن رژیم دزد و جنایتکار جمهوری اسلامی بنا به شرایط از این یا آن بخش از جمهوری اسلامی حمایت کرده و بطور دوره ای در جنگ و سازش با این رژیم تماما ضد انسان بوده است. حزب دمکرات جنگی خونین و طولانی برای جلوگیری از سیاستهای سوسیالیستی حزب کمونیست بین سالهای ۶۳ تا ۶۷ به این حزب تحمیل کرد. کومله زحمتکشان مهتدی هم که از بدو تشکیل خود شیپور قوم پرستی را بصدا در آورده و در کوریدورهای سنای آمریکا دنبال سهمی از قدرت است.

کومله و حزب کمونیست ایران تنها حزبی هست که تاکنون بر سیاست سرنگونی جمهوری اسلامی ایران ثابت قدم بوده است. اگر چه سالهاست که این حزب موضع محکمی در برابر نیروهای ناسیونالیست کردستان ایران و عراق و سیاستهای آنها اتخاذ نکرده است، اما بر طبل ناسیونالیسم و قوم گرائی و سازش با دولت ایران هم نکوبیده است و همچنان بخشی از اردوگاه چپ و سوسیالیستی علیه جمهوری اسلامی و نظام سرمایه داری بشمار می آید.

اکنون کومله با شرکت در این کنگره ملی کرد خود را در معرض یک آزمایش سخت و ناروشن قرار داده است. اینکه این کنگره هیچ ربطی به منافع مردم کرد زبان در ایران و عراق و ترکیه و سوریه ندارد روشن است. همانطور که حکومت کردستان عراق نشان داده است، این کنگره به رهبری مسعود بارزانی همان بی حقوقی و استثمار و ظلم و ستم بر اقشار کارگر و زحمتکش و زنان تحمیل خواهد کرد که دولتهای مرکزی مشغول آن بوده اند. دستاورد این کنگره برای احزاب ناسیونالیست تقویت و تثبیت نفوذ و قدرت آنها خواهد بود ولی برای مردم کردستان چیزی جز اسارت و استثمار بیشتر در بر نخواهد داشت.

کومله و حزب کمونیست کردستان به احتمال قریب به یقین از هیچ قدرت قابل ملاحظه ای برای رویاروئی با سیاستهای ناسیونالیستی، قوم گرایانه، بورژوائی، روبه آمریکا، سازش با دولتهای مرکزی، و استثمار گرایانه این کنگره برخوردار نخواهد بود. احتمال قریب به یقین این است که یا موج ناسیونالسم و سیاستهای بورژوائی و سازش با دولتهای مرکزی کومله و حزب کمونیست را با خود خواهد برد و اعتبار کومله به سرمایه ای برای رسمیت بخشیدن به تشکل و سیاستهای ناسیونالیستها و قوم پرستان بورژوا تبدیل خواهد شد، و یا اینکه در آینده ای نزدیک این حزب مجبور به جدائی از این کنگره خواهد گشت. حسن شمسی در مصاحبه اش با رادیو پیام در باره سازش با دولتهای مرکزی اظهار میدارد که: “مردم کردستان پیشقدم خشونت نبوده اند، ما پیشقدم خشونت نبوده ایم، اگر پیام آشتی خطاب به مردم و جامعه بین الملل باشد مثبت است، اما اگر خطاب به دولتهای مرکزی باشد منفی هست”. او در این مصاحبه تاکید روشنی بر مخالفت با پیام آشتی خطاب به دولتهای مرکزی ندارد و فقط آنرا منفی ارزیابی میکند. امیدوارم و احتمال میدهم که موضع حزب کمونیست محکمتر از این است. او در رابطه با سابقه جنگها بین احزاب ناسیونالیست، از جمله جنگ بین حزب کمونیست و حزب دموکرات در اواسط دهه شصت، و بی پرنسیپی احزاب ناسیونالیست در جنگها و سازشها و توافقها و اختلافات در میان خود و بین خود و دولت مرکزی، و این سوال که اگر این بی پرنسیپی ها دست و بال کومله را ببندد چه خواهید کرد میگوید: “جریانات ناسیونالیست تفرقه بینشان بیشتر است. بارها علیه هم دست به اسلحه برده اند. برای ما مانع نخواهند شد. ما صادقانه مسائل را با توده ها درمیان خواهیم گذاشت. نقاط ضعف و قوت کنگره را توضیح خواهیم داد. اعتماد به نفس داریم. هیچ جهت گیری سیاسی علیه منافع مردم اتخاذ نمی کنیم.”

بنظر میرسد که رفیق حسن شمسی اعتماد بنفسشان بیش از حد باشد. این کنگره رهبریش دست احزاب ناسیونالیست است و برای ارائه یک راه حل ناسیونالیستی برای مسئله کرد سرهم بندی شده است. غیر از حزب کمونیست تمام احزاب شریک در آن با قوم پرستی و ناسیونالیسم شناخته میشوند و اینها هستند که حرف اول و آخر را خواهند زد. اینهم مایه اندکی امید است که ایشان اطمینان میدهند صادقانه نقاط ضعف و قوت کنگره را با مردم در میان خواهند گذاشت و علیه منافع مردم کردستان سیاستی اتخاذ نخواهند کرد. اما روشن است که اگر هم حزب کمونیست بتواند صادقانه نقاط ضعف و قوت کنگره را با مردم در میان بگذارد، همچنان بخشی از این کنگره خواهد بود و وزن و اعتبار خود را پشت آن خواهد انداخت. فوقش یک گروه فشار ضعیف در برابر برخی سیاستهای کنگره خواهد بود.

مسئله مهم و اساسی اما همان پیام و مسئله “آشتی با دولتهای مرکزی” می باشد. این یکی از دو هدف اصلی کنگره اعلام شده است. با توجه به وزن و حجم و تعداد و امکاناتی که احزاب ناسیونالیست و قوم پرست در کنگره خواهند داشت به احتمال قریب به یقین این سیاست اتخاذ خواهد شد. حزب کمونیست یا مجبور خواهد شد از این سیاست پیروی کند، یا به آن اجازه دهند با احتیاط و ملاحظه و تخفیف و آرام و کم صدا و چراغ خاموش به سیاست “سرنگونی طلبانه” خود ادامه دهد و یا هم از این کنگره بیرون خواهد آمد. پیش بینی من این است که ابتدا سیاست میانی، یعنی سرنگونی طلبی با احتیاط و ملاحظه و چراغ خاموش، اتخاذ خواهد شد و بمرور زمان حزب کمونیست در موج ناسیونالیسم و قوم پرستی و سیاستهای بورژوائی غرق خواهد شد و با آن خواهد رفت. البته این احتمال هم جدی هست که بخش قابل ملاحظه ای از سوسیالیستهای رادیکال و متعهد به آرمانها و سیاستهای کمونیستی از این حزب جدا خواهد شد و رادیکالتر از پیش به مبارزه با جمهوری اسلامی، ناسیونالسم، و سرمایه داری خواهد پرداخت.

کومله و حزب کمونیست ایران در برابر یک آزمایش حیاتی و تاریخی از سرنوشت خود قرار گرفته است. جاده پیش روی این حزب یک سراشیب تند و خطرناک است و میتواند آنرا تا ته دره ناسیونالیسم و بورژوا سوق دهد. رفقای رادیکال و کمونیست در این حزب باید با حساسیت بسیار زیاد، چشمانی باز، و وجدانی بیدار با “مسئله کرد، کنگره ملی کرد، ناسیونالسم، قوم پرستی، سیاستهای بورژوائی” و مهمتر از همه با “سرنوشت خود” برخورد کنند.

آرزو دارم که تمام انسانهای شریف و کمونیستها در حزب کمونیست ایران بتوانند در مقابل موج ناسیونالیسم و قوم پرستی و سیاستهای بورژوائی مقاومت کنند و راه حل سوسیالستی در مقابل مسئله کرد و مردم ایران را به پیش ببرند.