در آستانه سالگرد حزب

با اعضاى کمیته مرکزى حزب
یک دنیاى بهتر:
بعنوان عضو رهبرى حزب چه ارزیابى سیاسى از فعالیت یکسال گذشته حزب دارید؟ از نظر شما ملزومات پیشروى حزب ما و تبدیل کمونیسم به پرچم اعتراض جامعه کدامند؟ چه موانعى را باید از سر راه برداشت؟

قبل از هر چیز٬ سالگرد تشکیل حزب اتحاد کمونیسم کارگری را به همه کارگران٬ کمونیستها و فعالین انقلاب کارگری تبریک میگویم. برای ارزیابی از فعالیت سیاسی حزب بهتر است نگاهی کوتاه به یک سال گذشته و در موقعیتی که حزب اعلام موجودیت کرد٬ بیاندازیم. ما در زمانی حزب اتحاد کمونیسم کارگری را تشکیل دادیم و در زمانی مجبور به ترک حزب کمونیست کارگری٬ حزبی که ما بدرجات مختلف در ساختن و پیشروی اش٬ نقش داشتیم٬ شدیم که فضای جدل آَنلاینی٬ نه تنها کوچکترین نقدی را برای پیشروی کمونیسم و سازماندهی انقلاب کارگری تاب نمیاَورد٬ بلکه با هتک حرمت و فحاشی از سرشناسترین کمونیستهای ایران٬ تصویر بسیار منفی را از کمونیسم کارگری به جامعه ارائه میداد. با سرعت بسیار زیادی اَثار٬ مصاحبه ها و نوشته های رهبران گذشته حزب کمونیست کارگری ورهبران فعلی حزب اتحاد کمونیسم کارگری را از سایتهایشان جمع کردند. و به کسانی که درمحبوب و اجتماعی کردن کمونیسم کارگری و حزب کمونیسم کارگری نقش اساسی ایفا کردند٬ مهر راست و نماینده بورژوازی بزرگ زدند و در خروجی حزب را نشان دادند. در چنین موقعیتی٬ جامعه به تغییر و تحولات سیاسی در حزب کمونیست کارگری نگاه میکرد.اَثار منفی انشعاب سال ٢٠٠۴  در حزب کمونیست کارگری٬ هنوز بر جنبش کمونیسم کارگری سنگینی میکرد. ما در چنین فضایی و با یک تناقض ظاهری٬ شروع به فعالیت کردیم. از یکطرف برای جلو گیری از ضربات بیشتر گرایش چپ سنتی و پوپولیستی غالب در حزب کمونیست کارگری به چهره انسانی کمونیسم منصور حکمت٬ مجبور بودیم که با فرهنگ بالای سیاسی از اَن حزب کناره بگیریم و از طرف دیگر  برای تبدیل دوباره کمونیسم کارگری به مرکز ثقل کمونیسم در ایران و هر چه قدرتمند و اجتماعی کردن اَن٬ پرچم اتحاد صفوف جنبش کمونیسم کارگری را بلند کنیم.

مولفه بسیار مهم دیگری که راه اَینده ما را سخت و دشوار میکرد فقدان منصور حکمت رهبر جنبش کمونیسم کارگری٬ بود. منصور حکمتی نبود که با روشن بینی٬ تیز بینی٬ قاطعیت و درایت کمونیستی٬ راه پیشروی کمونیسم و هر چه اجتماعی شدن آَنرا نشان دهد وحزب و کمونیسم را ازگره گاههای مهم سیاسی٬ قدرتمند وسر بلند بیرون آَورد. در چنین موقعیت سیاسی کمونیسم کارگری٬ حزب اتحاد کمونیسم کارگری متولد شد. اگرتولد حزب ما٬ با برخورد منفی از جانب دو جریان متشکل کمونیسم کارگری روبرو شد اما با استقبال افراد و جریانات مختلف جنبش کمونیسم کارگری که با دو حزب کمونیسم کارگری و حکمتیست٬ اختلاف داشتند٬ روبرو شد. ما با پرچم وحدت صفوف جنبشمان٬ و مقدم بودن منفعت جنبشمان در مقابل منفعت سکتی٬ گروهی و سازمانی اعلام موجودیت کردیم. رفقای اکس مسلم مان در حزب کمونیست کارگری ما را جریان راست و شکست طلب خواندند و رفقای حکمتیست ما را بعنوان محفل ناسیولیستی چپ بی اَینده٬ مفتخر کردند. اما امروز بعد از یکسال و در سالگرد حزب٬ این حزب٬ بعنوان یک حزب چپ٬ و رادیکال کمونیسم کارگری تا حد زیادی جای خود را در جنبش سیاسی ایران در این مدت کوتاه بازکرده است. این حزب٬ حزبی است که بر خلاف حزب حکمتیست به منشور سرنگونی و مراحل انقلاب متعقد نیست. ماکزیمالیست است. حزبی است که بر خلاف حزب کمونیست کارگری٬ اکس مسلم نیست و در جنگ دو قطب تروریستی٬ به قطب تروریسم دولتی غرب تخفیف نمیدهد و از منصور حکمت عبور نمیکند. ویژه گی این حزب تلاش بر بستر کمونیسم منصور حکمت است.

ما در این مدت کوتاه فعالیتمان٬ تلاش کردیم تا تمدن و فرهنگ بالای سیاسی منصور حکمت را که بر اثر نفوذ پوپولیسم و چپ سنتی٬ به عقب رانده شده بود بار دیگر در صفوف جنبش کمونیسم کارگری٬ احیا کنیم. فرهنگ با لای سیاسی ما نه ناشی از اخلاق و منش خوبمان بلکه ناشی از دوری ما از سنت و فرهنگ پوپولیستی و اتکا به سنت و روشهای کمونیسم منصور حکمت است. در مقابل برخورد نادرست حککا به حزب حکمتیست و باند زحمتکشانی خواندن اَن٬ ایستادیم واجازه ندادیم تا فضای سیاسی اپوزیسیون آلوده شود. خصومت٬ سکتاریسم٬ و کینه در بین دو حزب دیگر جنبش کمونیسم کارگری را تا حد زیادی به عقب راندیم و تلاش کردیم که این فضای خصمانه را که ناشی از مقدم ندانستن منفعت جنبشمان واز پیامد های انشعاب ٢٠٠۴ بوده است، تغیر دهیم. برای اولین بار موفق شدیم تا منشعبین را از ادبیات حککا پاک کنیم و حزب حکمتیست را وارد آن کنیم. حزب ما بعنوان یک حزب رادیکا ل و با نظرات روشن٬ حزبی منصف و با فرهنگ بالای سیاسی٬ حزبی غیر سکتاریسم و بیانگر منفعت عمومی جنبش کمونیسم کارگری٬ در سال گذشته حرکت کرده است.

 

حزب در دوره یک سال گذشته٬ تلاش کرد تا مشغله٬ و نبضش معطوف به سازماندهی اعتراض سوسیالیستی طبقه کارگر باشد. طبعا با توجه به جوانی حزب و امکانات محدود تشکیلاتی و کادری مان این دخالت هنوز محدود است و با تصویر مطلوب ما بسیار فاصله دارد. اما هر ناظر بیرونی با توجه به حجم ادبیات ما و مقایسه آن با دو حزب دیگرکمونیسم کارگری٬ و نظرات روشن ما در مورد جنبش شورایی و اعتراض سوسیالیستی کارگری به جهت گیری و حساسیت ما در این مورد شهادت خواهد داد.

 

در مورد ملزومات تبدیل حزب و کمونیسم به پرچم اعتراض جامعه٬ باید گفت که حزب باید بتواند بعنوان حزب سازمانده انقلاب کارگری و حزب رهبردر جامعه ظاهر شود. کمونیسم کارگری٬ کمونیسم تغیر دهنده و کمونیسم پرا
تیک است. اما اگر به جریانات متشکل در جنبش کمونیسم کارگری نگاه کنیم از این تصویر بسیار فاصله دارند. کمونیسم  حزب کمونیست کارگری٬ اساسا کمونیسم افشاگر است و نه کمونیسم سازما نده! این کمونیسمی است که برنامه تلویزیونی دارد! نشریه دارد! در مورد مسائل کارگری اطلاعیه میدهد و نشریه منتشر میکند! اما مشغله و سوخت و ساز فکری و سازماندهی اش سازمان دهی انقلاب کارگری و تبدیل حزبشان به حزب سازمانده و حزب رهبر نیست! واخیر نیز در پلاتفرم خارج کشورشان٬ وظیفه خود را افشا گری از رژیم اسلامی تعریف کرده اند! کمونیسم افشا گر و نه کمونیسم سازمانده مشخصه این جریان کمونیسم کارگری است.

 

در مورد حکمتیستها، دیگر جریان متشکل کمونیسم کارگری٬ مسئله متفاوت است. این جریانی است که به امر سازماندهی و کمونیسم دخالت گر واقف است. اما مشغله و سوخت و ساز فکری و سازمانیش٬ چندان معطوف به جنبش کارگری نیست! حزبی که در مورد جنبش و اعتراضات کارگری٬ ساکت و یا بی تحرک است. بنظرم یکی از موانع پیشروی جنبش کمونیسم کارگری و تبدیل این کمونیسم بعنوان پرچم اعتراضی جامعه٬ جا انداختن این مسئله در بین صفوف جنبشمان است که ما باید سازماندهی عملی انقلاب سوسیالیستی را در دستور کارمان بگذاریم!  و بعنوان رهبر اعتراض سوسیالیستی کارگران٬ وحزب سیاسی کارگران٬ ظاهر شویم و نه حزبی که صرفا به اعلام حمایت و قطعنامه گرفتن٬ و اطلاعیه دادن و اکسیون گذاشتن بسنده میکند واز سازماندهی کارگران در حزبش ناتوان است! باید با تمام نیرو برای  بر طرف کردن موانع ساختن یک حزب سیاسی کارگری٬ تلاش کرد!

ما همه کمونیستها و کارگران را به پیوستن به حزب اتحاد کمونیسم کارگری فرا میخوانیم! به حزب خود بپیوندید!