بیانیه “هم اندیشی زنان برای طرح معیار انتخاب وزرای آینده” آب در هاون کوبیدن یا توهم پراکنی!

گزارش شده است که ۳۵۰ تن از کنشگران ملی – اسلامی جنبش حقوق زن یک بیانیه تنظیم و منتشر کرده اند که حاوی ۷ خواست است؛ این بیانیه خطاب به روحانی نوشته شده است. در شماره های پیش آزادی زن به تقلاهای این دسته از کنشگران برخورد کردیم؛ تلاش های پیش و بعد از مضحکه انتخاباتی بقول خودشان “برای طرح مطالبات زنان.” را افشاء نمودیم. این بیانیه ظاهرا پس از جلسات متعدد و شور و مشورت تهیه شده است. اسامی طرفداران رژیم اسلامی در داخل و خارج کشور، تمام کسانی که بطرق مختلف برای بقای این نظام زن ستیز تلاش کرده اند، در میان امضاء کنندگان است. نگاهی به این مطالبات که ظاهرا بعنوان مطالبات زنان ایران فرموله شده است، انسان را بهت زده می سازد. در نگاه سطحی و اول انسان هاج و واج می ماند که این افراد در کدام کره زندگی می کنند، آیا رژیم اسلامی را نمی شناسند؟ آیا تاریخ سی و چند سال گذشته را نمی دانند؟ آیا روحانی برایشان ناآشنا است؟ آیا در دوران دو خرداد چنین کارهایی را آزمایش نکردند و سرشان به سنگ نخورد؟ از آنجا که پاسخ تمام این سوالات مثبت است، باید نیت شان را از این تقلا بررسی کرد.

این جماعت همّ و غم شان دفاع از رژیم اسلامی است. از یک خانواده اند. امر اینها برابری زن و مرد نیست. آخر کیست که نداند این رژیم تا مغز استخوان زن ستیز است. نه تنها ایدئولوژیش، یعنی اسلام، یک ایدئولوژی ضد زن است، بلکه همچنین پیشروی این جنبش از نظر سیاسی با بیرق حجاب اسلامی و آپارتاید جنسی انجام گرفته است و در هر گوشه ای که در قدرت سهیم شده این دو رکن را بر جامعه تحمیل کرده است. با این حساب درخواستنامه به درگاه این رژیم چه نقشی می تواند داشته باشد، جزء تلاش برای توهم پراکنی و ایجاد یک کورسو که هنوز می توان به اصلاحات در این رژیم امید بست؟! اگر در سال ۱۳۷۶ می شد چنین تقلاهایی را نتیجه توهم این گرایش دانست، اکنون بر همگان روشن است که چنین حرکاتی نه نتیجه توهم، بلکه بخاطر ایجاد توهم انجام می گیرد.

جا دارد به بخش هایی از این بیانیه نگاهی بیاندازیم:

“ما، جمعی از زنان فعال ایران که در طول انتخابات تلاش کردیم تا با طرح مطالبات زنان در فضای انتخابات، منعکس کننده ی بخشی از مطالبات زنان، از جمله … رفع هرگونه تبعیض و خشونت علیه زنان باشیم، امروز بر آن شده ایم که به منظور پیگیری مطالبات زنان، حرکتی را برای افزایش نظارت مردمی بر انتخاب مدیران کلان کشور آغاز کنیم”.

“این حرکت را آغاز کرده ایم تا حساسیت جامعه ی زنان ایران به معیارهای گزینش وزرا از سوی رئیس جمهوری را منعکس کنیم، زیرا … با انتخاب وزرای دولت آینده به نوعی میزان تحقق پذیری وعده های انتخاباتی خود در مورد مطالبات زنان را نشان خواهد داد.”

توجه کنید! این کنشگران می خواهند به مردم بقبولانند که از طریق انتخاب “مدیران کلان” می توان خصلت ذاتی رژیم را تغییر داد. گویی تاکنون فقط مدیران کلان مشکل زا بوده اند، وگرنه خمینی، رفسنجانی، خامنه ای، خاتمی، موسوی، کروبی، لاجوردی، گنجی، سازگارا خود روحانی و قس علیهذا از مدافعین برابری زن و مرد هستند. یعنی رئیس روسا و کار بدستان اصلی رژیم اسلامی خواهان رفع تبعیض و خشونت از زنان هستند و این مدیران کلان هستند که مانع برابری زن و مردند. اصلا سنگسار و صیغه، تعدد زوجات، آپارتاید جنسی و حجاب اسلامی همه و همه زیر سر “مدیران کلان” است! جل الخالق! به این همه دغل بازی و مردم را نفهم فرض کردن چه باید گفت؟ تازه جالب است می فرمایند که این حرکت را برای این آغاز کرده اند تا “حساسیت جامعه ی زنان ایران” را منعکس کنند. و این “حساسیت” درست در شرایطی دارد منعکس می شود که زنان دارند امور را بدست خود می گیرند و طی یک هفته دو مورد از نشاندن سر جای زنان مامور امر به معروف بدست زنان جوان، انتشار گسترده یافته است.

ضمنا اینها، هم در این بیانیه و هم در گزارش یکی از نشست هایشان که فائزه رفسنجانی هم در آن شرکت داشت، به وعده های روحانی در مورد حقوق زنان اشاره دارند. ما که در اینمورد از این امامزاده معجزه ای ندیدیم. از این کنشگران عزیر باید درخواست کرد که یکبار وعده های این آخوند همواره یار امام را برای اطلاع فعالین آزادی زن و مردم منتشر کنند.

این بیانیه از روحانی می خواهد که “معیارهای برابری طلبانه ی جنسیتی در درون معیارهای عینی شایسته سالاری لحاظ شود.” معنای این بند مُلَغَز چیست؟ در بند ۱ بیانیه متوجه می شویم. این بند یک شاهکار بزرگ شامورتی بازی است: “ما افرادی را شایسته ی حضور در کابینه می دانیم که نه تنها سابقه ی گفتار، رفتار و عملکرد زن ستیزانه در کارنامه ی خود نداشته باشند و زنان را شهروند درجه دوم تلقی نکنند، بلکه برابری حقوقی زن و مرد را به رسمیت بشناسند… .” و در بند ۲ ادامه می دهند: افرادی که به “رفع تبعیضهای جنسیتی التزام داشته باشند و متعهد شوند که در برنامه های خود به از میان برداشتن هر گونه تبعیض علیه زنان پایبند باشند.”

این بیانیه به یک فکاهی نامه یا طنز شباهت بیشتری دارد تا یک بیانیه سیاسی. فقط یک لحظه فکر کنید اینها از روحانی می خواهند که “مدیران کلان” را از میان برابری طلبان، کسانی که به برابری زن و مرد و رفع خشونت از زنان و همچنین رفع موانع فعالیت های اجتماعی و مدنی و کاهش فقر و غیره متعهد باشند، انتخاب کند. چنین خواستی را از کسی طلب می کنند که از روز نخست در کنار خمینی و از کار بدستان رژیم بوده است، از کسی که در طول جنایات وحشیانه و گورهای دستجمعی دهه ۶۰ در راس امور بوده، در سرکوب خشن، در سنگسارها، اعدام ها فقر و گرسنگی به مردم تحمیل کردن در زمان تجاوز و شکنجه سازمانیافته، در سرکوب وحشیانه کردستان، همیشه و همواره یکی از کار بدستان بالای نظام بوده است. آدم نمی داند که به این حرکت بخندد یا گریه سر دهد. آیا اینها دچار روانپریشی شده اند، یا مردم را دیوانه و بی عقل فرض کرده اند؟ باید گفت اگر روحانی می خواست و می توانست چنین افرادی را به مدیریت کلان بنشاند، ابتدا برای خود فکری می کرد.

فایده این بیانیه را در بالا ذکر کردیم. قرار است در جامعه توهم پراکنی کنند؛ این تصور را ایجاد کنند که رژیم اسلامی اصلاح پذیر است و آنهم نه اصلاحات کوچک و جزئی، بلکه قادر است از زنان رفع تبعیض و رفع خشونت کند. بعلاوه، با چنین بیانیه ای و طرح چنین خواستهایی قرار است از روحانی تصویر یک امامزداده برابری طلب و مدافع حقوق زن و خواهان رفع تبعیض و خشونت از زنان بدهند. یکی از محصولات جانبی این بیانیه فراخوان پوشیده به مردم و زنان آزادیخواه به سکوت و صبر است. دارند می گویند: “گر صبر کنی ز غوره حلوا سازم!” دروغ های این بیانیه آنچنان بزرگ است که اگر مردم یک در صد آنرا نیز باور کنند یک کلاه بزرگ سرشان رفته است.

این جریان را باید وسیعا افشاء کرد. اینها مدافع آزادی و برابری زنان نیستند؛ اینها آزادیخواه و برابری طلب نیستند؛ اینها طرفدار رژیم اسلامی اند و تمام همّ  و غمشان حفظ این نظام است. حالا یا نانشان از طریق این رژیم تامین می شود یا دنبال صواب و بفکر آخرت هستند، ما وارد این مقولات نمی شویم. اما باید گفت که این تیری در تاریکی است که به قلب خودشان فرود خواهد آمد. مردم ذره ای توهم به این رژیم ندارند. مردم می خواهند سر به تن این حکومت نباشد. مردم در حال دفع این نظام جنایتکار و ضد زن هستند. مردم از هر فرصتی برای به زیر کشیدن این رژیم استفاده می کنند. جنبش آزادی زن چهره دروغین و ارتجاعی کنشگران ملی – اسلامی مدافع رژیم اسلامی را افشاء و برملا خواهد کرد.*

۲۰۱۳-۰۷-۲۸