چرا سوالات بی پاسخ؟(در حاشیه بیست و پنجمین سالگرد “عملیات فروغ جاویدان”) نامه ای به اسماعیل هوشیار

اسماعیل هوشیار عزیزم:

طی سالها خوانندگان شما به متد آزادیخوهانه و مستقل شما چه در مورد فرقه مجاهد و چه در مورد سیاست بطور کلی آشنا شده اند. مقاله اخیر شما (۱)در مورد “عملیات فروغ جاودان” را خواندم و متعجب شدم که سوالات مهم زیر را چرا بی پاسخ گذاشته ای؟ سوالا شما اینها بودند:

بیش از ۲۵ سال پیش و درپایان جنگ ایران و عراق ؛ آخرین عملیات نظامی مجاهدین خلق ازخاک عراق برعلیه حکومت اسلامی با شکست مواجه شد و مجاهدین این را وظیفه اسلامی خودشان تعریف کردند و قبل ازعملیات هم نتیجه را پیشاپیش تبریک گفته بودند . نتیجه آن عملیات با ۱۵۰۰ کشته بنا به تعبیررهبری مجاهدین بیمه نامه و یا جواز ماندگاری رهبری مجاهدین درخاک عراق بود. بررسی یا آنالیز این پروسه تاریخی کارراحتی نیست. آیا عملیات فروغ جاویدان ( مرصاد ) محصول طی کردن یک پروسه ( غلط یا درست ) بوده و یا یک تصمیم یهویی ؟ آیا کشتارزندانیان سیاسی درهمان زمان توسط حکومت اسلامی نتیجه انجام این عملیات بود و یا اگرعملیاتی هم انجام نمیشد باز هم آن کشتارزندانیان باید انجام میشد و به موازاتش فتوای قتل سلمان رشدی هم صادرشد تا تاثیرات داخلی نوشیدن جام زهرقابل مهارباشد !؟ آیا درجنبش اعتراضی مردم در ۱۳۸۸ رویکرد حکومت اسلامی چگونه بود ؟”

شما در این مقاله کوتاهتان از پاسخ مشخص به این سوالات گریز زدید و به حاشیه خاطرات عاطفی قانع شدید. گفتید که تاثر خاطرات فروغ ، آزار دهنده است و “فروغ در عمل تکرار شدنی نیست”

من اینجا می خواهم به سوالاتی که مطرح کردی پاسخ دهم و توصیح دهم که این جور حرکات تکرار شدنی هستند و دلیل هم دارد:

(۱)چرا رهبری فرقه مجاهد دست به این “عملیات” زد و چگونه این عملیات ممکن شد؟

رهبری فرقه مجاهد ممکنست هزاران “دلیل” برای جلو راندن هواداران از خود بیگانه اش بدهد. انگیزه های ذهنی آدمها در تحلیل سیاسی اهمیت درجه اول ندارند. مسیر “سیاسی” این فرقه را که دنبال کنی می بینی که رهبری این فرقه همیشه به جلو گریخته است برای پوشش شکستهای سیاسیش. اعلام آتش بس بین رژیمهای خمینی و صدام ، نقسه پایان سیاسی مرحله ای برای این فرقه حساب می شد که با تکیه به کمکهای مالی و نظامی فروان برای خودش یک برچ و بارو با سه پادگان و تاسیاساتی به اندازه چند شهر در عراق اختصاص داده بود. قرار داد آتش لس طبعا گردن اینها را هم می گرفت و امکانات اینها را محدود می کرد.

“ارزیابی” این فرقه این بود که اگر در شرایط قبل از تثبیت آتش بس به این حمله کنند با کمک هوائی صدام می توانند روی نارضایتی مردم ایران خساب کنند و با یک حرکت “برق آسا” تهران را فتح کنند!

آنچه رهبری این فرقه هرگز نشان نداده اهمیت و ارزش گذاشتن برای جان خود بیگانگانی است که بدورش حلقه زدند. این هم از مختصات فرقه هاست که هم دنیای خودشانرا در ذهن ساخته اند و هم عنصر هوادار یا عضو فقط ابزار است برای اهداف ابلهانه رهبر!

علت دیگری که این “عملیات” ممکن شد، از خودبیگانگی انها بود که به فرمان رجوی گوش دادند و بخاطر اینگه هرگز ذهن مستقل و تفکر مستقل را تمرین نکرده اند و اساسا برای گریز از پذیرش احساس مسئولیت فردی وارد این فرقه شده اند، اینگونه گوسفندوار به صف شدند و به فرمانی که بلاهت از سر و رویش می ریخت تن دادند. ماجرای “عملیات فروغ جاویدان” از نمونه های بینظیر هپروتیزم سیاسی است که مقل همیشه به یک تراژدی انجامید.

(۲) رابطه کشتار زندانیان سیاسی با عملیات فروع جاویدان:

کشتار زندانیان سیاسی در ایران در سال ۶۷ ، مثل هر پدیده دیگر ، یک علت نداشت. علتهای مختلفی بطور همزمان عمل کردند:

الف: علت اول این کشتار ، ددمنشی و جنایت پیشگی رژیم اسلامی بود. و تفکری که فقط هم متعلق به این رژیم نیست! مخالف را بکش و خفه کن تا از دست مخالفت راحت شوی! این فرهنگ پشت این جنایت است.

ب: پذیرش آتس بس برای رژیم اسلامی ، به جهت سیاسی در گوتاه مدت یک شکست بود و در بستر عروج جنبشهای اعتراضی داخلی و در انعکاس به آن اتفاق افتاد. جنبشهای اعتراضی که به فرار از سربازی و جنگ در حد صدها هزار نفر رسید و حکومت ترس داشت که با پایان جنگ، جنبشهای اعتراضی شعله ور شود.الانهم در مقابل ترس از جنبشهای اعتراضی اینها به کشتار در زندانها می پردازند

ج: بی تردید عملیات فروغ جاویدان بهترین ابزار تبلیغاتی را بدست رژیم اسلامی داد تا قتل عامها را توچیه شرعی کند. اگر عملیات فروغ جاویدان را از این معادله برداریم باز ممکن بود رژیم دست به قتل عام در زندانها بزند اما نه ابزار تبلیغاتیش را داشت و نه گستره اعدامها را می توانست اینقدر گسترده کند و جامعه خاموش بماند.

نکته بسیار مهم در این میان: اپوزسیون و رفتارش حتما در اینکه حکومت چگونه عمل کند تاثیر دارد. باید این تاثیر گذاری را خوب فهمید و مدیریت درستی در سیاستگذاریها کرد. تاریخ بسیاری مواقع نشان داده که انتخاب متدهای درست توسط اپوزسیون توانسته حوزه برخوردهای خشونت امیز حکومتها را محدود کند. حکومتها در خشونت جنایت نمی آفرینند بلکه بسیاری مواقع عکس العملی برخورد می کنند همانطور که هر جانوری در زمانی که دچار خطز جانی قرار می گیرد از خشونت استفاده می کند.

قتل عامهای سال ۶۷ بی تردید در کانتکس دادن پیام به کل جامعه بود تا سر جایش بنشیند و با پایان جنگ دنبال مطالباتش نرود.اما نقش روانی و تبلیغاتی عملیات فروغ در گستره جنایت را هم حتما باید ملحوظ داشت.

(۳) عکس العمل رژیم در مقابل جنبش سال ۸۸ ؟

رژیم اسلامی در سال ۸۸ نتوانست از قتل عام به شیوه سال ۶۷ استفاده کند.به رغم زندانها و شکنجه ها تعداد اعدامهای سال ۸۸ احتمالا کمتر از دویست نفر بود و البته اگر زندانیانی که بعدا و بتدریج طی دو سال بعد هم در ارتباط با همان موضوع اعدام شدند. اما علت این برخورد متفاوت رژیم هم یکی نیست:

الف: مکانیزمی که جنبش وارد خیابان شد و برخورد غیر خشونت امیز و حجم وسیع مردمی که وارد خیابان شدند

ب: در هم پیوستگی دنیای ارتباطات و اینترنت و فیسبوک

ج: تجربه جهانی در مقابل رژیم اسلامی و فعال بودن هزاران فعال ازادیخواه در داخل و خارج برای افشای روز بروز جنایات رژیم

در مقطع سال ۸۸ رژیم توان سرکوب به شیوه اعدامهای وسیع را نداشت و تجربه بیشتری هم گرد آورده است که دیگر لامزم هم نداراد اعدام کند تا جامعه را خاموش کند. رژیم اسلامی در حال حاضر تجربه سرکوبش بسیار وسیعتر از سالهای ۶۷ است و از تمامی نظامها و مکاتب سرکوب غیر مستقیم و روانی برای پس زدن جامعه معترض استفاده می کند. لذا متد برخورد رژیم اسلامی به مسئله اعتراض بسیار جلوتر است از سالهای ۶۷٫

(۴)آیا تجربه فروغ تکرار نمی شود؟

به خلاف نظر شما من معتقدم که ولونتاریزم و فرقه ایزم متاسفانه در فرهنگ سیاسی ما قابل تکرار است.وقتی این دو وجه با هم تقاطع کنند حتما شاهد “عملیات” مشابه خواهیم بود. تکرار فروغ لزوما به شکل عملیات سال ۶۷ نخواهد بود! انواعی دارد این مدلهای هپروتی! لذا پیشنهاد من به شما و همه آزادیخوهان اینست که برای عدم تکرار “عملیات فروغ” سوالات را دقیق تر و سر راست تر پاسخ دهیم تا نسل جدید ما دوباره دنبال “فروغی دیگر” نرود!

منابع دیگر:

(۱)اسماعیل هوشیار: فروغ در معرض قضاوتی شخصی

http://www.tipf.info/forog,v,zaman.htm

(۲)سعید صالحی نیا:تکرار توهم “فروغ جاویدان” در ساختن تز “انقلاب ضربتی”!

http://www.tipf.info/forog,v,zaman.htm