دمکراسی یا ….؟؟!!

بهاره امیرى

در کوچه پس کوچه های شهرما

موسیقی رنج و درد چه پر طنین است ….

تنها نتی که اینجا نواخته میشود

نت اشک آلود نگاههای کودکان خیابانی است

که امید را در مشتهای کوچکشان میفشارند

تا ضرب آهنگ زندگی را از یاد نبرند ….

 

کریس دی‌برگ خواننده ایرلندی که به آٍای صلح معروف است  اولین خواننده پاپ غربی باشد که پس از انقلاب اسلامی سال ۱۳۵۷ در ایران برنامه اجرا می‌کند. این خواننده ۵۹ ساله در این هفته برای بررسی امکان برگزاری کنسرت در پاییز امسال برای ایرانیان، به دعوت گروه آریان , وابسته به شرکت ترانه شرقی وارد تهران شده است.

به‌گزارش خبرگزاری‌ها، دی‌برگ در یک کنفرانس خبری مملو از خبرنگاران داخلی و خارجی در پایتخت ایران گفت: «کنسرت من در ایران قطعاً یکی از شب‌های رویایی خواهد بود.» دی‌برگ با بیان اینکه از محدودیت‌های اجرای برنامه هنری در ایران آگاه است، گفت: «من می‌خواهم در ایران کنسرت بدهم و این برنامه آرزو و رویای من است.» وی افزود: «من در مدت حضورم در ایران هیچ چیز منفی ندیدم من احساس آزادی را اینجا تجربه کردم.»….

رجب‌پور با بیان این‌که تأیید شفاهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی را دریافت کرده است، ابراز اطمینان کرد که وزارت فرهنگ مجوز این کنسرت‌ها را بدهد. با این حال مقامات ایران نظر مساعدی درباره موسیقی پاپ غربی ندارند، و محتوای دیسک‌ها، فیلم‌ها و کتاب‌هایی که به تشخیص آنها منحط باشند، مشمول سانسور می‌شوند.

از سال ۱۳۵۷ تاکنون هیچ خواننده پاپ یا راک غربی اجازه نیافته است برای اجرای برنامه به ایران بیاید.

چطوراست که وزارت ارشاد افرادی را که حتی در ماشینهای خود به موسیقی ایرانی گوش میدهند بازداشت می کند و ماشینهای آنها را توقیف می نماید  و حکم شلاق و زندان برای آنها صادر می کند اما از طرفی برای اجرای کنسرت از خواننده مشهور ایرلندی استقبال می کند!!! باید دید که دولت با این عمل خود چه طرحی را پیاده می کند؟ و می خواهد چه چیزی را پنهان کند؟

می خواهد بگوید که در کشور ما دمکراسی بیداد می کند! ولی حرف واقعی چیست ؟

اگر دمکراسی حاکم است پس چرا فعالیت های مدنی را ممنوع کردید؟ چرا حق برگزاری مراسم های جهانی مثل روز جهانی زن یا روز جهای کارگر و معلم را نداریم؟ چرا زنان حق ورود به مجتمع های ورزشی را ندارند؟ چرا نوجوانان زیر ۱۸سال به اعدام محکوم  می شوند؟ چرا محور اصلی قوانین کشور بر اساس تبعیض جنسیتی بنا شده؟ و هزار چرای دیگر که کلمه دمکراسی و آزادی را زیر سوال می برد…. این چه نوع دمکراسی است که حتی در خانه های خودمان هم آسایش نداریم ؟

شاید این هم تعبیر جدیدی از دموکراسی آقای باشد. اما خطابم به شخص کریس دی برگ است :  قبلا از هر چیز به یک سوال در درون خودتون جواب بدهید: آیا آزادی که در ایران از آن حرف می زنید همان آزادی است که غرب به آن می نازد و همان آزادی است که در کشور خودتان دارید؟  آیا در کشور شما هم اگر دانشجویی به وضعیت صنفی دانشگاه اعتراض کند بازداشت می شود؟ آیا کسی بدلیل نوشتن و بیان  افکارش محکوم به زندان و شلاق می شود.  قدری با خود تامل کنید و وجدان خود را این وسط قاضی بگیرید  لحظه ای به هفتاد و چهار کودک زیر اعدام فکر کنید که هر شب فکر میکنند شب آخر عمرشان است و ضربان قلبشان به جای امید مرگ را به یادشان می آورد, به پدران کارگری فکر کنید که بدلیل پرداخت نشدن چندین ماه حقوقشان با دست خالی به خانه می روند و با  شرم به چهره زن و فرزندانشان نگاه کنند. به سه دانشجوی در بندمان فکر کنید که ماههاست در زندان زیر شکنجه های روحی و جسمی قرار دارند. بله , این است دردهای مردم  ایران و فریادهایی هستند که کمک واقعی میخواهند نه ژست دمکراسی !!!!!

 

بهاره امیری

(انجمن ما با هم برابریم)

http://mabahambarabarim.blogfa.com