فیلم دیاز، این خون را پاک نکنید

فیلم، ساخته دانیل ویکاری و محصول مشترک، ایتالیا، فرانسه و رومانی بوده که در رابطه با تظاهرات وسیع سال ۲۰۰۱ ایتالیا علیه نشست مشترک سران و سرکردگان کشورهای امپریالیستی ج – هشت شکل گرفت، جنایتکارانی همچون جورج بوش، قاتل افغانستان و عراق، برلسکونی اباحه گرای جنسی و ژاک شیراک یا همان تروریستی که در خوش خدمتی بر آستان صهیونیسم جهانی، مرکز تهران را به حمله اتمی تهدید نمود، تنها بخشی از مدعوین این نشست بودند. اما در جبهه مقابل بیش از ۳۰۰ هزار انسان مخالف و معترض به سیستم در خیابانهای شهر جنوا دور هم جمع شده و تظاهرات بزرگی را آغاز نمودند. رهبری این تظاهرات به طور کلی در دست فعالین چپ و رادیکال و بطور اخص توسط جنبش آنارشیسم جهانی هدایت می شد که در بین آنها هم گردانهای بلک بلوک یا سیاه جامگان بیشترین نقش مبارزاتی را ایفاء نمودند. 
داستان فیلم از آنجا شروع می شود که خبرنگار یک روزنامه دست راستی علیرغم مخالفت سردبیر و با یک دنیا توهم مختص خرده بورژوازی نسبت به نظم و قانون و دمکراسی پلیسی غربی، از سردبیر روزنامه مرخصی گرفته و بسوی شهر جنوا روانه می شود تا از نزدیک کارزار تظاهرات را پیگیری نماید، کسی که بعدا توسط پلیس دستگیر و با شنیع ترین شیوه ها شکنجه شده تا جاییکه هر نوع خوشبینی و خوش باوری ها معمول خویش را از دست داده و با یک دنیا پشیمانی خود را در آغوش سردبیر محبوبش می اندازد تا برایش کاری کرده و از زندانی شدن نجاتش دهد.
اما مدرسه دیاز محل تجمع آنارشیستها می باشد که از گوشه کنار دنیا دور هم گرد آمده و علاوه بر گفتن از دنیای آرزوها و آرمانهایشان شبها داخل آن بر گشته و بعنوان یک منطقه آزاد شده یا اتونومیک در آن استراحت میکنند، هر چند راه و رسم خودمختار اعلام کردن یک مکان مشخص سالهاست که در بین فعالین مختلف اروپایی رواج دارد ولی پلیس سرمایه هیچوقت این حق را به رسمیت نشناخته و هر وقت سرکردگان لشکری و دولتی به آنها دستور داده باشند، این مناطق را اشغال و فعالین متحصن در آن را بازداشت و شکنجه های مختلف نموده اند، در این مورد هم پلیس ایتالیای برلوسکونی بهمراه لباس شخصی و گانگ های جنایتکار به مدرسه دیاز حمله و افراد موجود در آن را با شیوه های قرون وسطایی شکنجه و دستگیر می کنند.
هر چند فیلم بنابر دلایل واضحی مانند فشارهای سیاسی – پلیسی، مستقیما در مورد چگونگی و علت کشته شدن فعال آنارشیست، کارلوس جیوانی، توسط پلیس و فضای سنگینی که این جنایت برای کل حکومت فاشیستی ایتالیا و حقوق بشر کذایی اتحادیه امپریالیستی اروپا بوجود آورد، توضیحی نمی دهد ولی بجای آن تهیه کنندگان سعی کرده اند که بیننده را با زوایای پنهان شکنجه های جسمی و تحقیر و توهینهای روحی – روانی که هر لحظه توسط پلیس انگلساکسون – وایکینگها در اروپای امروزه اجرا می شوند، آشنا نموده و ماهیت دروغین حقوق بشر غربی را بیشتر نمایان سازد.
نکته دیگر در مورد فیلم دیاز که بشکلی فجیع خودنمایی می کند این نکته است که علیرغم در دست داشتن رهبری تظاهرات های شهر جنوا توسط جنبش بلک بلوک و درگیریهای شدید آنها با اراذل و اوباش سرمایه، فیلم ظاهرا بازهم بنابر همان دلایل واضح از نشان دادن مبارزات آنها خودداری نموده و تنها در چند مورد به نام بردن ازشان بسنده می کند، این در حالی است که هم اکنون جنبش سیاه جامگان که برای اولین بار در دهه های هفتاد میلادی و با مبارزه علیه سلاحهای هسته ای، دفاع از محیط زیست و ضدیت با جنگ سرد شروع و در جریان پروسه بسط و انکشاف تاریخی خود به جنبشی میلیتانت، غیر متوهم و سازش ناپذیر تبدیل شده، دارای بیشترین نفوذ در بین جنبش بالفعل موجودِ خیابانهای اتحادیه اروپا بوده و بطور روزانه مراکز اقتصادی سرمایه داری از جمله اموال شرکتهای خصوصی، بانکها، شرکتهای بیمه و رستورانهای زنجیره ای مک دونالد که نماد غذاهای صنعتی – هورمونی عموسام می باشند را مورد حملات تخریبی قرار داده و میلیونها یورو به آنها آسیب می رسانند.
بلک بلوک
بلک بلوک یا سیاه جامگان، جناح رادیکال و میلیتانت جنبش آنارشیسمِ جهانی بوده که برای جلوگیری از شناسایی شدن توسط مزدوران رنگارنگ راسیونالیته حاکم بر جهان بخصوص میلیاردها دوربین امنیتی کار گذاشته شده در گوشه کنار این کره خاکی، از لباسهای یکدست سیاه، ماسک، کلاه موتور سیکلت، روسری و عینکهای آفتابی استفاده نموده و در گروههای عظیم انسانی به خیابان و جاده ها سرازیر شده تا علاوه بر شرکت در تظاهراتهای مختلف علیه عمال سرمایه داری، عزم و اراده راسخ و همگانی خویش را در ضرورت از بین بردن قدرت سازماندهی شده و سیستماتیک که در دنیای امروزه دولتها لانه فساد آن می باشند، اعمال نمایند. علاوه بر موارد مذکور رفقای بلک بلوک بطور کاملا مجهز در تظاهرات ها حضور یافته و تا آخرین حد ممکن علیه مزدوران سرمایه مقاومت می کنند.
تعاریف
جنبش بلک بلوک به مثابه جناح رادیکال، سازش ناپذیر و سرنگونی طلب آنارشیسم جهانی، معتقد به نابودی ارکان کاپیتالیسم با توسل به شیوه های انقلابی و قهر آمیز بوده و هر گونه اصلاح طلبی یا سازش با فاشیست های حاکم بر جهان را قویا مردود می شمارد. این جنبش تتمه بیشمار راه حلهای آزموده و شکست خورده برای بهتر کردن زندگی انسان و ناامیدی از کارساز بودن هر گونه اصلاح و رفرم در چهارچوب کاپیتالیسم حاکم و سرکردگانش می باشد. فعالین تشکل سیاه نه تنها مانند اپوزیسیون فعلی سیستم از جمله کمونیستها، بازندگان جنگ قدرت نیستند بلکه بعنوان قربانیان شرایط حاکم، به ماهیت استبدادی قدرت پی برده و لذا نه در پی فتح آن بلکه دنبال نابودی اش می باشند.
تاریخچه جنبش
آغاز اولین طلیعه های جنبش بلک بلوک بر می گردد به اواخر دهه ۱۹۷۰ در کشورهای آلمان، ایتالیا و هلند، زمانی که چپ دانشجویی اروپا در اوج اعتلای خود بوده و ضمن ضدیت با ساختارهای لیبرالیسم غربی، پروبلماتیک های فکر – پراکتیکی اش را با کمونیسم اردوگاهی – آپارتچی مشخص نموده و در پی خلاصی از دوآلیسم حاکم بر جهان دوران جنگ سرد بودند.
در ماه ژوئن سال ۱۹۸۰ دمکراسی پلیسی آلمان غربی حمله ای وسیع و وحشیانه را به کمپ معترضان ضد سلاحهای هسته ای در منطقه Gorleben, Wendland یا همان منطقه موسوم به جمهوری آزاد ویندلند آغاز و بیش از ۵ هزار معترض داخل آن را سرکوب و دستگیر نمود. این شبیخون کثیف باعث شد تا آخرین بقایای هر گونه توهمِ مبارزه مسالمت جویانه در اذهان فعالین چپ آن دوران پاک شده و آنها را مجبور به تغییر شیوه های مبارزاتی و اتخاذ روشهای رادیکال و میلیتانت در چهارچوب جنبش آنارشیستی نماید. همچنین در دسامبر سال ۱۹۸۰ رژیم حاکم بر برلین غربی حملات وسیع و همه جانبه ای را به منظور دستگیری فعالین آنارشیست در سراسر کشور سازماندهی نموده و هزاران نفر را قلع و قمع و روانه بیدادگاههای سرمایه نمودند، شدت این حملات بحدی بود که افکار عمومی آلمان غربی بر سر شعور آمده و طی یک تظاهرات سراسری در شهر برلین که به جمعه سیاه مشهور گشت، دهها هزار فعال سیاسی به خیابانها ریخته و بساط سرمایه داران از جمله سوپر مارکت های زنجیره ای، بانکها و شرکتهای بیمه را مورد حمله قرار داده و تخریب نمودند. تعداد زیادی از شرکت کنندگان در این تظاهرات عظیم برای اولین بار لباسهای سراسر مشکی و نقاب بصورت داشته و با این کار جلوی شناسایی شدن توسط پلیس دژخیم سرمایه داری را گرفتند، اینجا بود که رسانه های آلمان برای اولین بار نام بلک بلوک به آلمانی Der Schwarze Block یا تشکل سیاه را بر فعالین جنبش گذاشتند.
در سال ۱۹۸۶ بار دیگر حاکمان شهر هامبورگ حملات وحشیانه ای را علیه هافنستراب آغاز کردند. در جواب به این هجمه سرمایه داری هزاران تظاهر کننده که توسط حداقل هزار و پانصد نفر از اعضای جنبش بلک بلوک اسکورت می شدند به خیابانها سرازیر شده و پلاکاردهای بزرگی با خود حمل کردند که روی آنها عبارت زیر نوشته شده بود: انقلاب به نیرو نیاز دارد. عاقبت تظاهرات بعد از دخالت پلیس به درگیری کشانده شده و رفقای بلک بلوک توانستند شکست سختی را به مزدوران هار سرمایه تحمیل نموده و در فردای آن روز ۱۳ سوپر مارکت بزرگ را به آتش کشیدند که موجب وارد آمدنِ خسارت چندین میلیون دلاری گردید. در پایان همان سال و بعد از حادثه نیروگاه اتمی چرنوبیل، اعضا و هواداران جنبش خلع سلاح هسته ای نیز پس از کنار گذاشتن توهم اصلاح و رفروم، تاکتیکهای مبارزاتی بلک بلوک را الگوی حاکم بر پراتیک انقلابی خویش نمودند.
در اولین روز ماه می ۱۹۸۷، جشنواره مسالمت آمیز برلین – کرویتسبرگ توسط عمال پلیس برلین غربی مورد حمله قرار گرفت که متعاقب آن هزاران نفر از مردم با سنگ و چوب و کوکتل مولوتوف بسوی درگیری با پلیس شتافته و پس از تحمیل شکستی مفتضحانه به آنها، اختیار کل منطقه را در دست گرفته و بهمراه ساکنین محلی اقدام به مصادره انقلابی مؤسسات اقتصادی – مالی سرمایه داران و توزیع آن بر مردم نمودند.
در ژوئن همان سال وقتیکه طراح جنگ ستارگان، سرکرده رونالد ریگانِ یانکی به آلمان غربی سفر نمود، دهها هزار نفر از مردم آلمان علیه گانگسترِ عموسام تظاهرات نموده که حداقل سه هزار نفر از جمعیت را رفقای جنبش بلک بلوک تشکیل میدادند، چند ماه بعد هنگامی که روز بروز بر دامنه مناطق آزاد شده و گتوهای آنارشیستی افزوده می شد، بار دیگر پلیس هار سرمایه به سنگر بندی های خیابانی و مراکز تجمع رفقا حمله نموده و بعد از درگیریهای بسیار شدید و کمک گرفتن از ارتش بجای مانده از نازیها این مناطق را مجددا اشغال نمودند.
در اول ماه می ۱۹۸۸، چپ های رادیکال آلمان مشغول سازماندهی و اجرای مراسم روز جهانی کارگر در منطقه کرویتسبرگ – برلین بوده که توسط فاشیستهای پلیس مورد حمله همه جانبه قرار گرفتند، درگیریهای این بار بسیار وسیع تر از سالهای قبل بوده و دهها هزار نفر از مردم معترض بهمراه پیشگامانِ بلک بلوک با سنگ و ترقه های انفجاری و کوکتل مولتوف به استقبال پلیس رفته و شکست سهمگینی را بهشان تحمیل نمودند تا جایی که سر تیتر خبرهای روزنامه برلین / زد، در روز دوم شده بود: بیروت …؟ نه … اینجا برلین است که خود اشاره به جنگ داخلی لبنان و ویرانی پایتختش، بیروت در جریان جنگ داخلی آن کشور و شقاوت صهیونیستها می کند. بهرحال این قبیل درگیریهای قهرمانانه در دو سال اول باعث تثبیت سنت برگذاری تظاهرات روز جهانی کارگر در این منطقه و دست و پنجه نرم کردن با عمال سرمایه شدند. همچنین سال ۱۹۸۸ رژیم وارثان سیاسی هیتلر در شهر برلین میزبان سرکردگان رنگارنگ و دزدان بین المللی بانک جهانی و صندوق بین المللی پول شد که اینکار منجر به تجمع صدها هزار نفری فعالین جنبش ضد کاپیتالیسی از سراسر جهان و درگیریهای گسترده با عمال خیابانی سرمایه داری گشته و دست آخر علاوه بر شکست سخت، دهها سوپر مارکت، بانک و ادارات بیمه بخصوص در محلات پولدار نشین، مصادره و طعمه آتش شدند.
قرن بیست و یکم
بعد از فرو پاشی دیوار برلین یا دیوار اعتقاداتِ ضد سرمایه داری بازار آزاد و همجی گری سران بیلدربرگ – رویچیلدها، مبارزه همه جانبه علیه باندهای نئونازیِ و لمپن های موتور سوار که مورد حمایت مالی بانکداران جهانی بوده و هستند، در دستور کار جنبش آنارشیستی و رفقای بلک بلوک قرار گرفت. نقطه عطف این مبارزات در جریان سی و سومین نشست سران کشورهای امپریالیستی موسوم به جی – ۸ در سال ۲۰۰۷، آلمان – روستوک بود که هزاران نفر از فعالین بلک بلوک، خیابانها را سنگر بندی کرده و ضمن آتش زدن ماشینهای پلیس، عزم و اراده راسخِ اردوگاه خیر و خوبی را به شرورهای سرمایه داری نشان دادند. در جریان این درگیریها ۴۰۰ پلیس هار سرمایه ناکار شده و همچنین صدها عضو سیاه جامه نیز به علت جراحات وارده روانه بیمارستان و از آنجا به سیاه چال منتقل شدند. نقشه کلی این تظاهرات توسط رفقای چپ رادیکال آلمان و بعد از خبردار شدن از برگزاری نشست جی – ۸ برنامه ریزی شده بود و تا حد زیادی موفق عمل نمود. بعد از دست و پنجه نرم کردن های معروف به نبردِ روستوک و شورشِ روز کارگر هامبورگ، تظاهرات و درگیری با عمال سرمایه هر سال افزایش پیدا کرده و بالطبع سرکوب های پلیسیِ وارثان سیاسی هیتلر و رایش سوم نیز بخصوص علیه مناطق خودمختار و کمپ های آزاد شده افزایش یافته اند.
آمریکای شمالی
اولین مورد ثبت شده استفاده از تاکتیکهای بلک بلوک در تظاهرات های آمریکا بر می گردد به ۱۷ اکتبر سال ۱۹۸۸ که در آن هزاران نفر معترض بهمراه صدها نفر از جنبش بلک بلوک علیه آدمکشان پنتاگون در شهر واشینگتن دی سی تظاهرات کرده و حمایت های همه جانبه عموسام از جوخه های مرگ و فالانژهای راستگرای جنگ داخلی السالوادور را محکوم نمودند. همچنین در سال ۱۹۹۰ تظاهراتهایی به مناسبت روز زمین و روز مبارزه علیه لاتاریستهای وال استریت برگزار شدند، در فوریه ۱۹۹۱ بنابر فراخوان گروه آنارشیست های انقلابی ، عشق و خشم ، تظاهرات بزرگی در شهر نیویورک و در اعتراض به جنگ اول خلیج و هجمه غرب وحشی علیه خاورمیانه برگزار گردید که طی آن اعضای بلک بلوک مورد توجه وسیع رسانه ای قرار گرفتند، در ادامه اعتراضات، کمپانی های استارباکس، لباس فروشی های زنجیره ای جاپ و اولد نیفی را مورد حمله قرار داده و تخریب نمودند. همچنین تظاهرات سال ۱۹۹۹ شهر سیاتل علیه جلسه سرکردگان سازمان تجارت جهانی و گلوبالیزاسیون باعث اشتهار بیش از پیش جنبش و ابعاد جهانی بخود گرفتن آن گردید. سال ۲۰۱۰ در جریان تظاهرات علیه نشست سرکردگان ج – ۲۰ در شهر تورنتوی کانادا هم تعداد زیادی از مؤسسات شرکتهای خصوصی، بانکها، شرکتهای بیمه و فروشگاههای زنجیره ای مورد حمله سیاه جامگان قرار گرفته و تخریب شدند.
انگلستان
سال ۲۰۱۱ صدها نفر از فعالین تشکل سیاه در شهر لندن گرد هم آمده، علیه تورم و افزایش هزینه های زندگی تظاهرات کرده و سرانجام به فروشگاههای مخصوص پولداران حملات وسیعی را سازمان دادند که بنابر قول روزنامه نگار، پل میسون: این بزرگترین و شدیدترین اعتراض جنبش بلک بلوک در انگلستان بوده که با پشتیبانی برخی دیگر از فعالین ضد سیستم اروپایی و آنارشیست های رادیکال شده در فردای تظاهرات سرکوب شده سال ۲۰۱۰ برگزار می گردد.
مصر
یکی از تأثیر گذار ترین جنبشهای مصر در جریان سرنگونی نوکر امپریالسم، حسنی مبارک، گردانهای بلک بلوک بوده که ادامه این اعتراضات منجر به ساقط شدن رژیم محمد مرسی و اخوان المسلمین بعنوان پیونِ سرمایه داری جهانی گردید. مبارزاتی که بخاطر سانسور شدید مدیا و ژورنالیسم نوکر سرمایه تاکنون منعکس نشده یا تا حد زیادی سانسور گردیده اند. همچنین جنبش سیاه جامگان تأثیری انکار ناپذیر بر تحولات تونس و اخراج بی علی، مزدور صهیوکابالیسم جهانی داشته و این جریان بسرعت در حال مردمی شدن در آن کشور می باشد.
بیست و پنجم ژانویه ۲۰۱۳، دومین سال انقلاب مصر، به نظر می رسد که گروه تازه ای بنام جنبش بلک بلوک از راه شبکه های اجتماعی داخل اینترنت اعلام موجودیت کرده است، در فردای اعلان رسمی تشکیل گروه، حمله وسیع و سازماندهی شده ای علیه حکومت اسلامی پرو غرب مصر، بطور همزمان در ۸ شهر بزرگ آغاز و در جریان آن منازل و دفاتر سرکردگان اخوان المسلمین، حزب آزادی و عدالت و دیگر نهادهای دولت دست نشانده محمد مرسی آماج حملات تخریبی قرار گرفتند. شدت حملات باعث توقف کامل خطوط مترو، ایجاد ترافیک سنگین در شهرها و از بین بردن نظم اجباری – دولتی گردید. همچنین معترضان که خود را گردانهای بلک بلوک می نامیدند حرکت ترامواهای داخل شهر اسکندریه را کلا متوقف نمودند. بدنبال این اعتراضات، دادستان کل مصر ژنرال طلعت عبدالله به ارتش و پلیس مزدور سرمایه دستور داد که اعضا و فعالین جنبش بلک بلوک را دستگیر و بخاطر امراض روانی به تیمارستان و از آنجا به سیاه چالهای رژیمِ وارث حسنی مبارک مخلوع ببرند. مدتی بعد دادستان مزدور بعنوان نماینده جمهوری اسلامی سرکار آورده شده توسط غربی ها، گروه بلک بلوک را یک گروه تروریستی خوانده و آنها را تحت لوای دفاع از نظم و امنیت کشور یا در واقع منافع سرمایه دارن در لیست سیاه گروه های خشونت گرا ثبت و فعالیت شان را کلا غیر قانونی اعلام نمود.
نفوذ پلیس
تا کنون مزدوران رنگارنگ سرمایه بخصوص سرویسهای جاسوسی و پلیس مخفی رژیمهای غربی سعی کرده اند که درون صفوف بلک بلوک نفوذ و ضمن شناسایی فعالین آن، جنبش را از داخل تخریب نمایند ولی از آنجا که هویت اکثر فعالین جنبش مخفی بوده لذا لو دادن آنها تا حد زیادی برایشان ممکن نگردیده است. سال ۲۰۰۱ و در جریان تظاهرات صدها هزار نفری مردم ایتالیا علیه نشست سران و سرکردگان جی – ۸ در شهر جنوا و به درگیری کشیده شدن آن، شکایات زیادی از خشونت و عملکرد ناانسانی پلیس انجام گرفت که همراه برخی از آنها فیلم های ضبط شده بعنوان مدرک ارایه شده و بوضوع نشان میدادند که افراد پلیس با لباس و نقاب مشکی در حال پیاده شدن از ماشین های دولتی و نفوذ به داخل تظاهراتها بعنوان اعضای سیاه جامه می باشند. سال ۲۰۰۷ پلیس ایالت جدایی طلبِ کبک کانادا زیر فشار افکار عمومی اعتراف نمود که عوامل خود را بعنوان تظاهرات کننده داخل اعتراضات نفوذ داده است ولی تظاهرات کنندگان آنها را از روی کفشهایشان تشخیص داده و حسابی کتک کاری نموده اند. سال ۲۰۰۳ در اوکلند، پلیس کالیفرنیا مزدوران خود را داخل یک راهپیمایی مسالمت آمیز که علیه جنگ سازماندهی شده بود، نفوذ داده و دو تن از آنها بخاطر چاپلوسی و تملق بیش از حد، جزو مسئولین تظاهرات انتخاب می شوند. پلیس یانکی در ادامه با کمال افتخار اعلام میکند: لازم نیست مهارت خاصی داشته باشیم و کاملا راحت می توانیم داخل تظاهرات کنندگان نفوذ کرده و اطلاعات آنها را بدست بیاوریم …!
تاکتیک های جنبش بلک بلوک
تاکتیکهای مبارزاتی تشکل سیاه دایره بزرگی از فعالیتهای مختلف را در بر می گیرند که از جمله این فعالیتها می توان به مبارزات معروف به هجومی مانند جنگ خیابانی با عمال سرمایه، راه انداختن تظاهرات بدون مجوز و طبعا غیر قانونی بخصوص در دمکراسی های پلیسی غرب، تخریب اموال و منافع سرمایه داران، بانکها، شرکتهای بیمه، رستورانهای زنجیره ای و دوربینهای کنترل و نظارتی که این روزها مثل قارچ از همه جا سر بیرون آورده اند، اشاره نمود. مبارزات تدافعی هم شامل کمک به فرارِ افراد دستگیر شده توسط پلیس، ارایه کمکهای اولیه به مصدومین گازهای اشک آور و مجروحین گلوله پلاستکی و باطوم پلیس، ایجاد سنگرهای خیابانی، کمپین آزاد سازی زندانیان سیاسی، اطلاع رسانی وسیع از راه شبکه های گوناگون دنیای مجازی، خبر رسانی فوری و غیره می شوند.
نقاط قوت جنبش و انتقادهای موجود
یکی از مهمترین نقاط قوت جنبش بلک بلوک بعنوان شاخه میلیتانت و رادیکال آنارشیسم جهانی، وجود افکار و عقاید و گرایشهای متفاوت و حتی متضاد در درون صفوف آن بوده که ترجمان امروزی اش یعنی عدم وجود حاکمیت ایده ئولوژی رسمی و سفارشی بر آن می باشد. هر چند درک این مسئله در دنیای تحت سیطره عقل ابزاری امروزه که در آن روز به روز بر شدت و حدت تضادها و در نتیجه نفرت و کینه توزی افزوده می گردد، دشوار بوده و شاید خیلی ها بخاطر عدم وجود ایده ئولوژی رسمی، جنبش آنارشیستی را محکوم به شکست بپندارند ولی این مسئله در میدان عمل، تا کنون نه تنها سد راه ادامه مبارزات مشترک اعضا و فعالین آن نگشته بلکه برعکس موجبات تقویت و اشتراک مساعی فعالین را هم فراهم نموده است زیرا پایه های اصلی جنبش، نه بر اساس معادلات عقلی – منطقی بلکه مبتنی بر اراده برخاسته از شعور آدمی در مبارزه علیه قدرت استوار بوده و هر یک از اعضای جنبش به درجات متفاوت این آگاهی را کسب نموده اند که بیشترین میزان آزادی در نقطه صفر قدرت و قدرت طلبی بدست آمده و برای تحقق این مهم باید از سرکردگان زر و زور و قدرت جهان خلع ید نمود. نقطه قوت دیگر جنبش آنارشیستی، جلوگیری آگاهانه از سازماندهی تشکیلاتی و در نتیجه خلق مجدد هیرارشی و سلسله مراتب قدرت می باشد که البته این موضوع هم دست مایه بیشمار انتقاد و تمسخر بخصوص توسط کمونیستهایی که دهها سال است حسرت تشکل طبقاتی و اتحاد تشکیلاتی را می خورند، شده است، اما جواب این مسئله بسیار ساده می باشد: ایجاد هر نوع حزب و تشکیلات به منزله یک ساختار عقلانی باز هم موجب بروز همان نارسایی های قبلی از جمله تبعیض، امتیازات ویژه، سلسله مراتب و عاقبت بروز سرکرده و دیکتاتوری نوین گشته و این چیزیست که برای آنارشیسم حکم خط قرمز را داشته و فعالین آزادیخواه آن به هیچ عنوان و تحت هیچ بهانه ای حاضر نخواهند بود اتوریته و هژمونی حزب یا سرکردگانش را بر پرنسیپ های آزادیخوانه ترجیح داده و وارد دور تسلسل بیشمار جر و بحث تشکیلاتی، امتیاز گیری و انشعابات رنگارنگ گردند لذا فعالین جنبش بعنوان مبارزین آگاه و باشعور اردوگاه خیر و خوبی، در کمال ارزش مداری در صفوف مشترک انسانی وارد مبارزه شده و عدم وجود ایده ئولوژی رسمی و سازمانی یا سلسله مراتب تشکیلاتی خللی در اراده انقلابی و نظم داوطلبانه و آهنین آنها پدید نیاورده است، برعکس تاریخ تاکنونی مبارزاتشان این واقعیت را به اثبات رسانده که بهترین نوع نظم در واقع همان نظم اختیاری و بدون قدرت می باشد که در آن انسانها با برجسته کردن مشترکات انسانی و اخلاقی شان، به اصول اعتقادی خود پایبند شده و برای تحقق آنها مبارزه می کنند. اما نکته دیگری که از جانب بظاهر طرفداران حقوق بشر کذایی و دمکراسی پلیسی حاکم بر دنیای کنونی زیر ذره بین انتقاد رفته و بسان شمشیر داموکلس برای انتقامجویی و ابراز نفرت علیه جنبش آنارشیستی بکار رفته و می رود، مسئله نظم و بی نظمی می باشد، همچنان که میدانیم پایه های رژیمهای عقلانی کنونی بر دو محور نظم و امنیت کذایی استوار بوده و در واقع تمامی جنایت مرتکب شده علیه بشریت بوسیله این دو مسئله کثیف توجیه گشته و می گردند، اما واقعیت اینست که نظم تحمیلی کنونی که بکمک لایحه و تک ماده های رنگارنگ قانونی و جنایتکاران ارتش و پلیس تقویت شده و ضمانت اجرایی بخود گرفته اند چیزی غیر از بی نظمی و آنتروپی نبوده که دست آخر هر گونه لذت و زیبایی را حذف و محیط کار و زندگی انسانها را دچار افت شدید راندمان و بهره وری نموده اند، لذا جنبش آنارشیستی وظیفه خود می داند که این نظمِ قدرت طلب و تحمیلی را بوسیله راهکارهایی از جمله انقلاب، تخریب اموال سرمایه دارن و آگاهگری از بین برده و در این راه به نشخوارهای حقوق بشری سران و سرکردگان سرمایه داری و طرفداران بی نظمی کنونی وقعی نخواهند گذاشت.
در پایان این نوشته لازم به ذکر میدانم که مدتی پیش دولت مافیایی روسیه بهمراه سایت های مختلف روسیه امروز و همچنین سرکردگان جمهوری نو کیسه های اسلامی بکمک ژورنالیستهای نوکرِ سایت فارس نیوز، بطور همزمان اقدام به کمپین تبلیغاتی بزرگی علیه جنبش بلک بلوک نموده و برای تخریب چهره آن دست به دامان کثیف ترین اتهامات زنگار گرفته از جمله ادعای دست ساخت بودن این جنبش توسط عوامل سیا و موساد شدند که این مسئله نشان از ترس اوباش رنگارنگ سرمایه از این جنبش رو به اعتلا و سازش ناپذیری آن دارد.
ترجمه فیلم : فریدون حسین زاده
داونلود فیلم دیاز، این خون را پاک نکنید بهمراه زیرنویس فارسی از لینکهای زیر:
part.1
mediafire.com/download/4j5399gky4hoz39
part.2
mediafire.com/?yacvazlbbbljwb7
pqrt.3
mediafire.com/download/6b55h8kl0maqvj9
part.4
mediafire.com/download/dld4v4k2kxz52nc
داونلود از تورنت
kat.ph/diaz-dont-clean-up-this-blood-2012-bdrip-720p-ita-junoon-t6691626.html
یا
isohunt.com/torrents/?ihq=Diaz+Don%27t+Clean+Up+This+Blood+%282012%29
زیرنویس فارسی
www.mediafire.com/?c7tcgovct3baret