دیکتاتوری هسته ای و خواب خوش جهان

ظهورپدیده اسلام سیاسی با به قدرت رسیدن نظام مذهبی جمهوری اسلامی ایران یکی از نقاط عطف تاریخ معاصر جهان است. رهبران مذهبی شیعی ایران دوره های مختلفی از تاریخ را برای رسیدن بە رأس قدرت و تصمیم گیری در ایران به مبارزه پرداختند اما موانع متعدد دست یابی آنان به قدرت مطلقه را غیر ممکن می ساخت.
جو به هم ریخته ی ایران در انقلاب سال ١٣۵٧، نبود یک رهبریت واحد ملی در میان انقلابیون، بازگشت خمینی به ایران و استتقبال بی نظیر مردم از وی در بهشت زهرا و اعلام تشکیل حکومت از طرف خمینی، انقلاب ملت ایران را دو دستی تقدیم آخوندها کرد و تاریخ بر وفق مراد آنان ورق خورد و در زمان بسیار کوتاهی با کافر و محارب و مرتد و منافق و تجزیه طلب و یاغی و طاغی خواندن احزاب وجریانات مختلف، صف خودی ها را از غیر خودی ها جدا کرده و با ایجاد ارگان های نظامی سپاه پاسداران، بسیج سپاه و کمیته ی انقلاب زمینه هر گونه اعتراض، آزادیخواهی و جریان روشنفکری را ازمردم سلب کرده و هر گونه تحرک به قول خودشان ضد انقلاب را با بی رحمانه ترین جنایات سرکوب کردند. نمونه بارز آن به خاک و خون کشیدن کردستان با حکم جهاد خمینی و قتل عام زندانیان سیاسی درسال ۶٧ با دستور آن حاکم مذهبی می باشد.
حکم اعدامهای سیاسی سال۶٧ توسط شخص خمینی که در ذیل می آید حاوی بار روان شناختی نظام استبداد اسلامی و میزان نفرت درونی سران این حکومت ازغیر خودی ها می باشد و مواضع آنان را در قدرت می نمایاند که هر گونه ترحم را ساده اندیشی می دانند.
بسم الله الرحمن الرحیم
از آنجا که منافقین خائن به هیچ وجه به اسلام معتقد نبوده و هر چه می‎گویند از روی حیله و نفاق آنهاست و به اقرار سران آنها از اسلام ارتداد پیدا کرده اند، و با توجه به محارب بودن آنها و جنگهای کلاسیک آنها در شمال و غرب و جنوب کشور با همکاریهای حزب بعث عراق و نیز جاسوسی آنان برای صدام علیه ملت مسلمان ما، و با توجه به ارتباط آنان با استکبار جهانی و ضربات ناجوانمردانه آنان از ابتدای تشکیل نظام جمهوری اسلامی تاکنون، کسانی که در زندانهای سراسر کشور بر سرموضع نفاق خود پافشاری کرده و می‎کنند محارب و محکوم به اعدام می‎باشند و تشخیص موضوع نیز در تهران با رای اکثریت آقایان حجه الاسلام نیری دامت افاضاته ( قاضی شرع) و جناب آقای اشراقی ( دادستان تهران) و نماینده ای از وزارت اطلاعات می‎باشد، اگر چه احتیاط در اجماع است، و همین طور در زندانهای مراکز استان کشور رای اکثریت آقایان قاضی شرع، دادستان انقلاب و یا دادیار و نماینده وزارت اطلاعات لازم الاتباع می‎باشد، رحم بر محاربین ساده اندیشی است، قاطعیت اسلام در برابر دشمنان خدا از اصول تردید ناپذیر نظام اسلامی است، امیدوارم با خشم و کینه انقلابی خود نسبت به دشمنان اسلام رضایت خداوند متعال را جلب نمائید، آقایانی که تشخیص موضوع به عهده آنان است وسوسه و شک و تردید نکنند و سعی کنند “اشداء علی الکفار” باشند. تردید در مسائل قضائی اسلام انقلابی نادیده گرفتن خون پاک و مطهر شهدا می‎باشد. والسلام
روح الله الموسوی الخمینی

این حکومت رادیکال مذهبی جنگ ایران و عراق را در رٶیای تسخیر کربلا و به تبع آن آزاد سازی قدس و صدور انقلاب اسلامی ادامه داد اما در آنجا که از نفس افتاد مجبور شد جام زهر صلح را سر کشد.
چون اساس این حکومت بر آشوب طلبی، جنگ ومرگ استوار است بر همین اساس خمینی صلح با عراق را به سر کشیدن جام زهر تشبیه می کرد و به نام خدای بخشنده و مهربان احکام مرگ و کشتارمردم بی دفاع را صادر می کرد وشاگردانش برای نهادینه کردن فرهنگ ترویج مرگ، آن را بە آموزشگاهها کشاندند و در برنامه های آموزشی گنجاندند و هر مراسمی را با مرگ بر آمریکا، اسراییل،منافقین وغیره شروع می کردند و پایان می دادند.
با طراحی اصل ولایت فقیه و رساندن آن به ولایت مطلقه خدا در زمین و صدور مرگ برای هر کسی که به هر دلیلی به این خط قرمز مذهبی وارد شده و خلاف میلی گوید و ایجاد خفقان داخلی باتکیه بر جرم های بی محتوایی چون محاربه با خدا و بر هم زدن امنیت ملی، در سرکوب هر گونه صدای آزادی خواهی و استیلای استبداد مذهبی عزم خود را در ایجاد یک دیکتاتوری مذهبی راسخ تر کردند.
واما زمانی که خطر فاصله گرفتن مردم به دلیل استبداد بیش از حد و بی اعتباری بین المللی به دلیل ترورهای دولتی و آشوب طلبی را متوجه شدند با طراحی جریان به اصطلاح اصلاح طلب و با چهره ی به ظاهر خندان و شعارهای تو خالی و وعده وعیدهای آخوند سید محمد خاتمی شور و هیجانی دیگررا به مردم بازگرداندند وجهان را به دمکراتیزه کردن ایران امیدوار کردند.
آنچه در این دوره ی به اصطلاح دمکراتیک مذهبی نصیب مردم ایران شد شناسایی نیروهای روشنفکر و اجرای سلسله قتل های زنجیره ای و حمله به کوی دانشگاه و….. بود که بسیاری از روشنفکران دگر اندیش را به گونه های مختلف به کام مرگ کشاند و جناب رییس جمهور ما برای سر پوش گذاشتن به آن همه جنایت ها، بسته ی گفتگوی تمدنها را به جهانیان هدیه می کرد که مشکلات دنیا را حل کند.
با انتصاب چهره ی جنجالی محمود احمدی نژاد یک بار دیگر با آرمانهای انقلابی امامشان بیعتی آشکارتر تازه کردند.
عکس العمل های بسیجی وار وی در راستای تولید انرژی هسته ای، محو کردن اسراییل از روی نقشه ی جهان، توهم حضور امام زمان و غیره، ماهیت واقعی جمهوری اسلامی ایران را در آنسوی لبخندهای مرموز سید محمد خاتمی به جهانیان گوشزد کرد و خطری جدی را به جهانیان متذکر شد.
در این دوره سرکوب معترضین به نتیجه ی انتخابات و یاغی گرهای جمهوری اسلامی در زمینه ی فعالیت های مشکوک تولید سلاحهای هسته ای و از سر گیری موج اعدام زندانیان سیاسی،مذهبی بار دیگر جمهوری اسلامی را سر تیتراخبار جهان کرد و تحریم های سخت اقتصادی و فشارهای بین المللی را در بهمراه داشت.
و اینک انتصاب آخوند حسن فریدون روحانی با رنگ بنفش و نماد کلید مشکل گشا، جهان معترض به دولت محمود احمدی نژاد را به دمکراسی بنفش آخوندها امیدوار کرده است غافل از نقش حسن روحانی در جنایات جمهوری اسلامی و اعتقاد راسخ وی به اصل ولایت مطلقه ی فقیه و دفاع بی چون و چرا از آن که ضامن بقای حکومت آنهاست.
آخوندها شاگردان مستقیم خمینی هایی هستند که با نام خدا و با توصل به آیات و احادیث و رد هر گونه دگر اندیشی جنایت ها کردند وبا اعتقاد به ظهور امام زمان و نبرد سپاه وی با تمامی مظاهر کفر و در هم کوبیدن آنها و غلبه بر جهان و آماده شدن برای خلق چنین جنایتی، دمکرات ترین آنها خون سرکوب و جنایت را در وجود دارد و بین گفتار وپندار و کردارشان تناقضاتی فاحش وجود دارد.
طراحی نیروهای سرکوب گر سپاه پاسداران ، بسیج و سپاه قدس و تقویت حزب اله لبنان ، اعتقاد به خامنه ای به عنوان سید خراسانی و سید حسن نصراله به عنوان سید یمانی چون مظاهر ظهور امام زمان و تلاش برای دست یابی به سلاح هسته ای برای در هم کوبیدن جهان کفر و ترویج این اندیشه ها در میان مردم عوام برای یارگیری بیشتر زمینه ی طراحی یک جنایت گسترده بر علیه بشریت را تقویت می کند و آنچه آنان را در این راه ناکام گذاشته است عدم دسترسی به توان مقابله می باشد که بر این اساس حکومت آخوندها و اجیر شده های آنان به شدت در مسیر دست یابی به سلاح کشتار جمعی هسته ای گام بر می دارند و با به راه انداختن شیوه های مختلف تبلیغی در خرید زمان بیشتر برای رسیدن به اهدافشان می کوشند و متأسفانه بسیاری از قدرت های بزرگ جهان بە دلایل مختلف در دادن این زمان نقش کارکردی ایفا می کنند و به تحریم های اقتصادی که بیشترین فشار را بر مردم عادی دارد بسند می کنند و دست عاملین جنایات را در اجرای اهدافشان باز گذاشته اند، اشتباهی که نتیجه ی آن خسارت های جبران ناپذیری را برای دنیا بهمراه خواهد داشت.
لذا به جهت صیانت از دستاورد های بشریت در زمینه ی صلح جهانی و همزیستی بدون تنش انسانها در کنار یکدیگر و بهره مندی انسانها از آرامش و حقوق برابر و مبارزه با چنین اندیشه های نابودگری ضروری است تمامی آشتی طلبان و آزادی خواهان و قدرت های مسٶلیت پذیر جهان در برابر این ‌قدرت طلبی های استبدادی و ویرانگر با چشمانی بازتر نگریسته و اقدامات بازدارنده را هر چه سریع تر و قاطع تر بکار گیرند کە از دست یابی چنین توهم زدگان درنده خویی به سلاح های هسته ای جلوگیری به عمل آید که تاریخ بار دیگر جنایت سیاه جنایت پیشگان را تجربه نکند.
هادی ایراندوست تیر ماه ٩٢