اهمیت جدی گرفتن سناریوی سیاه و مداخله گری کمونیستهاا

مقدمه:

در مقاله قبلی(۱) توضیح دادم که بسیاری از کمونیستهای کارگری در تحلیل ماجرای سوریه دچار بن بست شده اند.جنایات ضد انقلاب حاکم و در “اپوزسیون” را نشانه غیب شدن انقلاب دانستند. بواقع به ما نشان دادند که در شرایط مشابه، اگر ایران دچار این سناریو شود، اینها به خانه خواهند رفت و حداکثرش فراخوان صلح می دهند!

توضیح دادم که سناریوی سیاهی که در سوریه مشاهده می کنیم احتمال دارد ، و شاید احتمال زیاد، که گردن انقلاب ایران را هم بگیرد.عواملی که سازنده سناریوی سیاه بودند در سوریه، در ایران هم حاضر هستند و به خط شده اند.ما در ایران هم اسلامیها را در قدرت داریم و هم در اپوزسیون! در ایران هم احزاب ناسیونالیست و جدائی طلب مدتهاست به خط شده اند که آتش جنگهای نژادی و قومی را شعله ور کنند. در ایران هم جامعه، هنوز گیج نزاع های حکومتی و نظام امپریالیستیریال سرگردان در موقعیت فرهنگی سیاسی گذار، سراشیبی فقر و نا امیدی را دارد طی می کند. اینها در کنار نبود یک سازمان سیاسی چپ و قدرتمند که مدنیت را بطور اجتماعی شده و پذیرفته شده توسط اکثریت جامعه نمایندگی کند، کنار اهمیت بسیار بالای ژئوپولیتیک ایران و تجربه بسیار بالای حکومتهای غرب در ساختن سناریوهای سیاه، ما را در مقابل این سوال قرار می دهد که براستی برای چنین وضعیتی چقدر آماده ایم؟

اینست که فرض دانستم بیشتر در این موضوع بنویسم و امیدوارم مفید واقع شود و بحثهای عمیقتر و جدی تری را برانگیزد:

(۱)نگاه منصور حکمت در برخورد به سناریوی سیاه

فکر می کنم ، منصور حکمت ، اولین نفری باشد که مسئله سناریوی سیاه را در مقابل کمونیستها ی ایران قرار داد.وقتی او این مسئله را مطرح کرد، مثل بسیاری از بحثهای دیگرش، توسط سایرکمونیستها، کفر و “رویزیونیزم” و “راست روی” خوانده شد! به او اتهام زدند که می خواهد با “سلطنت طلبها متحد شود”!

منصور حکمت به مطرح کردن خطر سناریوی سیاه و مختصات آن ، سنده نکرد. او بدرستی قدم بعدی و پاسخ را حلوی جامعه قرار داد. منصور حکمت راه حل برخورد به سناریوی سیاه را مبارزه توده ای و نظامی کمونیستها برای ساختن مناطق آزاد و پاسخ عملی به فضاسازی ارتجاع  و ضد انقلاب دانست.

تجربه عینی که منصور حکمت در زمان خودش دیده بود، یعنی دوران کوتاهی که کومله توانست بخشهائی کوچک از سرزمین کردستان را تحت کنترل خود بگیرد، و احیانا تحارب آزاد سازی مناطق توسط کمونیستها در جاهای دیگر جهان (مثل دوره هائی در انقلاب چین یا انقلاب در مکزیک) را احتمالا در نظر گرفت و نشان داد که می شود و باید در شرایط وقوع سناریوی سیاه، کمونیستها بعنوان پرجمدار انقلاب، جامعه را به حلو هدایت کنند.

این راه را منصور حکمت نشان جامعه، آزادیخوهان و فعالین کمونیست کارگری قرار داد که بسیار پر ارزش است و نباید فراموش شود.

(۲)مناطق آزاد، تجربه خودگردانی پاسخی دندان شکن به سازندگان سناریوی سیاه:

در فرهنگ واژگون سرمایه داری، “منطقه آزاد” بخشی از سیاست آزاد سازی نظام سرمایه جهانی است.در این فرهنگ، منطقه آزاد یعنی منطقه ای که بدور از قوانین مالیاتی ، منطقه ای بشود محل بازرگانی و داد و ستد چرا که آزادی در فرهنگ سرمایه یعنی آزادی داد و ستد و آزادی بهره کشی! و آزادی سود بردن از دیگران!

کمونیستها و آزادیخواهان ، تاریخا نوع دیگری از “منطقه آزاد” را ثبت کرده اند.زمانی که در منطقه ای کمونیستها و ازادیخوهان قدرت سیاسی داشته اند و توانسته اند مردم را سازمان دهند، با پس زدن دستگاه سرکوب حکومتها، این مناطق را از دست حاکمیت سرمایه خارج کرده اند و جامعه خودگردان و انسان محور و قوانین آلترناتیوش را همانجا پیاده کرده اند.

سازماندهی مسلحانه جامعه و فراخوان به ثیام مسلحانه توده ای و سازماندهی ارتش مردمی و کارگری و پایه گذاری حکومت آزاد، راه حل موقت اما بسیار استراتژیک کمونیستها و ازادیخوهانست در شرایطی که قدرت پایان دادن به جنگ سراسری با ضد انقلاب را نداشته باشند.

در تاریخ جهان ثبت است که این مناطق توانسته اند سالها و سالها بمانند و حتی گسترش یابند.تجارب حکومتهای خودگردان زاپاتیستا در مکزیک از این جهت بسیار جالبست.

اما حتی کمون پاریس و سایر کمونهاهئی که در دورانی در فرانسه تشکیل شدند هم باید به تجارب چنین حکومتهائی اضافه شود. از دید من این متد برخورد به مسئله سناریوی سیاه، متدی انقلابی و کمونیستی و انسانگراست.

(۳) سازماندهی حکومتهای آزاد منطقه ای راه شکست دادن سناریوی سیاه دست ساز ضد انقلاب

کمونیزم کارگری بر اساس گسترش تجربه خود گردانی جامعه بر اساس اصل مداخله گری در هر شرایط و دفاع از انقلاب و پایان فوری نظام سرمایه استوار است. کمونیزم کارگری مرزش را با کمونیزمهای دیگر با مخالفت با ساختن “مدینه های فاضله ایدئولوژیک” که طبعا اسطوره ای شده اند تا قابل حصول نباشند ، استوار نیست.

عنصر مداخله گر کمونیزم کارگری یعنی یافتن راه حل راه پایان دادن به هر سناریوئی که جامعه انسان مدار و سوسیالیستی و انقلاب را به نعویق می اندازد.

سناریوی سیاه ، پاسخ نظام سرمایه به انقلاب در کشورهائی مثل سوریه و لیبی بوده و من فکر می کنم این سناریوی محتمل است پیشاروی جامعه ایران. راه حل این سناریو را باید بخوبی فرموله کرد و پاسخهای مشخص و عملی در مقابلش گذاشت.از همین الانهم جامعه را و فعالین کمونیست را برای نقش افرینی در مقابل سناریوی سیاه اماده کرد.

سناریوی سیاه ، با توجه به ابزارهائی که ضد انقلاب طی سالها تدارک دیده یک خطر جدی تر حتی از سالهای پیش است.صحنه سوریه و لیبی صحنه های هشدار دهنده در مقابل ما انقلابیون کمونیست کارگریست.انقلاب در سوریه “نعطی بردار” نیست. انقلاب هیچ جای دنیا تعطیل بردار نیست.انچه در ذهنهای ما می گذرد ، بن بستهائی که ما دچارش می شویم ناشی از ندیدن انسوی دیواریست که ارتجاع و ضد انقلاب برای جامعه مظلوم و مستاصل تدارک دیده.

می خواهند جامعه از انقلاب فراری شود.می خواهند مردم در سوریه به “صلح” به ماندن بشار اسد در قدرت از ترس ارتجاع اسلامیون ادمخوار قانع شوند.همینکار را با جامعه ایران قرار است بکنند تا مردم به چیزی کمتر از بدست گیری حکومت و جامعه ازاد و برابر قانع شوند. سازماندهی جامعه در شرایط سناریوی سیاه و تدارک جامعه برای آن زمان کار کمونیستهای کارگریست.

 

منابع دیگر:

(۱)چه سیاستی در سوریه انقلابی و انسانی است؟(سعید صالحی نیا)

http://www.azadi-b.com/G/2013/07/post_143.html

(۲)سناریوی سیاه سناریوی سفید(منصور حکمت)

http://hekmat.public-archive.net/

(۳)تجربه زاپاتیستا در مکزیک

(۳)http://en.wikipedia.org/wiki/Zapatista_Army_of_National_Liberation