دولت روحانی و قصه ناتمام جفا بر زنان

زن رکن اصلی خانواده و پایه تربیت اجتماعی یک کشور محسوب می گردد اما وقتی زنان مورد خشونت و تبعیض آشکار و بی عدالتی اجتماعی واقع می شوند , چگونه میتوانند در جهت تربیت فرزندانی شایسته اقدام کنند ؟ 
دردهای زنان امروزی به قدری جانسوز است که فرصت و مجال اندیشه درباره خشونت های خانگی علیه خود را ندارند تا چه رسد به آنکه خشونت های خیابانی , محیط کار و زندگی شان نیز به بهانه بیشتر خانه نشین شدن شان مورد اغماض قرار گیرد .
اکثر زنان ایرانی در محاصره زن بودن قرار دارند یا دخترند در غضب پدر و یا همسرند در ملک شوهر و یا مادرند در مالکیت فرزندان , به هر صورت جامعه یا آموزه های دینی و فقهی از آنان انتظار تمکین دارند ؟, فرمانبردار باشند , بشنوند , اطاعت کنند , حرفی نگویند و سکوت اختیار کنند . حکومت اسلامی ایران هر روزه دل زنان فرهیخته و هنرمند کشورمان را می آزارد و در این میان مگر می توان از زندانیان زن و آنچه که بر آنان می گذرد غافل بود ؟ نسرین ستوده , شیوا نظرآهاری و امثال این شیرزنان دربند بارها مورد آزار و هتک حرمت عوامل رژیم قرار گرفته اند اما ذره ای از آرمان و هدفشان پا پس نکشیده اند. شاید از منظری دیگر می توان گفت که حکومت هنوز شناخت عمیقی از جنس زن و توانایی های او در این جامعه ندارد و همین عدم شناخت از این قشر , تصویب سیاست های حذفی زنان , در ایران اسلامیزه شده را در پی داشته است .
عدم وجود اصل برابری فرصت ها , حتی به دانشگاهها نیز کشیده شده است که باعث حذف زنان از ۷۸ رشته دانشگاهی گردیده و این تهدیدی ست جدی در تقابل با حضور زنان در عرصه های اجتماعی , اقتصادی و فرهنگی که با تداوم این رویکرد می توان متصور شد که چه آینده ای در انتظار نیمی از پیکره اجتماع ایران خواهد بود . آری وقتی اصحاب حکومت , دل و دین به مکنت دنیا فروخته اند , دیگر کسی حریم زن را می شناسد و نه حرمت مادر را , خشونت فزاینده علیه زنان در ایران اسلامی نشان دهنده این است که برای حاکمان دینی , زن تنها وسیله ای است که می توانند از او به عنوان یک ابزار بهره کشی استفاده کنند .
اینگونه است که در عمر سی و چند ساله حکومت ولایت فقیه , زنان مجالی برای بازیافتن و ثابت کردن خود نیافته اند اما بحث دیگری که در این روزها مطرح می گردد و ذهن ما را به این سوی سوق می دهد که آیا اصولا با روی کار آمدن حسن روحانی , تغییری در نگرش و رویکرد حکومت نسبت به موضوع زنان ایجاد خواهد شد یا خیر ؟
زمزمه های ایجاد یک وزارتخانه مستقل جهت پرداختن به امور زنان در حالی از سوی حسن روحانی و اطرافیان وی طرح می شود که هنوز پرسش های متعددی را خصوص نقش و جایگاه زنان در ساختار سیاسی نظام بواسطه حقیقتی چون تبعیض و نابرابری جنسیتی در ذهن کنشگران و به خصوص فعالین حقوق زنان ایجاد میکند .
بحث درباره پرداختن به حقوق تضییع شده زنان و بها دادن به این قشر مظلوم جامعه , با طرح اقداماتی که از جمله در بالا به آن اشاره شد , در غالب نظامی سراسر تبعیض گرای کنونی امری ست ناممکن وبه نوعی مضحک چرا که در ورای این راهکارها مصوباتی به غایت تبعیض گرا در غالب قانون اساسی جمهوری اسلامی وجود دارد که اجازه ایجاد فضایی باز و تنفس زندگی بخش را به زنان ایران زمین نمی دهد .
زنان و دختران جامعه ما زمانی می توانند به زن بودن خود افتخار کنند و در بستر اجتماع به پویایی و حرکت امیدوار باشند که ابتدا از سد قوانین و دستورات تبعیض گرا و نابرابر حکومت رهایی یابند که به جز این مسیر , تلقی عزت و منزلت بخشیدن به زنان امری ست ناممکن

امیر شمس