سقوط مورسی و “دموکراسی اسلامی”در بستر قیام مردم مصر؛ شادیها و نگرانیها

مقدمه:

صفحه دیگری از تاریخ مصر و خاورمیانه با سقوط حکومت مورسی و حزب اخوان المسلمین ورق خورد. قیام مردم مصر بعد از یکسال به زیاست جموهوری مورسی و اسلام گرایان در مصر پایان داد.حضور ملیونی مردم ، رهبران ارتش مصر و حکومتهای غربی را بر آن داشت با مداخله خود و طی یک طرج شناخته شده مهندسی اجتماعی، همانطور که سال قبل در مورد مبارک انجام دادند ، در آخرین لحظات به “مرم بپیوندند” تا مانع گسترش و تعمیق انقلاب مردم شوند.ارتش مثر اعلام کرد که رئیس دادگاه قانون اساسی مصر ریاست حکومت مثر را در طی دوران انتقال به عهده خواهد داشت. مورسی را در خانه اش زندانی کردند و سه ایستگاه تلویزیونی مربوط به حامیان مورسی را توقیف کردند و تعدادی را به زندان انداختند. با همه معیارها، کودتائی طرح شده پشت صحته اعتراضات خیابانی مردم کار حکومت مورسی را یکسره کرد.

خیابانها و میادین در مصر این ساعتها هنوز صحنه شادی و جشن مردمی است که بسیاریشان سال پیش با وعده های همین مورسی به صندوقهای رای شتافتند و به او رای دادند.یکسال بعد از سر هم شدن یک دموکراسی اسلامی ، مردم مصر تصمیم گرفتند که انچه ساخته بودند به هم بزنند چون حکومت مورسی  نه نماینده خواستهاشان بود و نه توانست مسائلشانرا که نان و آزادی و آینده بود حل کند. حکومت مورسی طی یکسال گذشته به بیرون انداختن سایر گرایشات سیاسی و چرخاندن تدریجی و مداوم جامعه مثر به یک جامعه اسلامی همت گمارد.

قبام مردم مصر بواقع دومین قیام مردم در این منطقه (بعد ترکیه) در مقابل اسلامیهای “میانه رو ” بود که نشان دادند که بعد از قدرت گیری همپای همکاری با غرب به حهت اقتصادی تلاششان برای اسلامی کردن جامعه را با همان شدت پی می گیرند. مردم مصر مثل مردم ترکیه نشان دادند که فریب این اسلامیها را نخوردند و دموکراسیشان را روی سرشان خراب کردند.هنوز داستان ناتمام است.بسیاری از صحنه ها بازی نشده. دینامیک قدرت بین مردم، جناح های حاکمیت بورژوازی و طراحی هایش محقق نشده.برگهای  زیادی هست که باید بازی شود. سوال اینکه دوره بحرانی در مصر چگونه به دوره تثبیت خواهد رسید و برندگان نهائی بازی کی ها خواهند بود هنوز روی میز است.

در این مقاله کوتاه نکاتی در این مورد خدمت خواننده گرامی ارائه می دهم:

(۱)سقوط مورسی چگونه اتفاق افتاد؟

چه شد که مورسی و هوادارانش طی مدت کوتاهی که با اکثریت از صندوقهای رای ماشین دموکراسی بیرون آمده بودند به این ذلت از قدرت پائین کشیده شدند؟ بررسی دقیقتر داستان حکومت مورسی نشان می دهد که مورسی و هوادارانش با کسیب قدرت، اساسا بدنبال پاسخگوئی به خواستهای انقلاب مصر نبودند.آنها روی شانه های انقلاب سوار شدند تا قدرت سیاسی خودشانرا محکم کنند.انقلاب را دزدیدند تا جامعه مصر را اسلامیزه کنند. مورسی با تلاشهای مداوم از یکسو سایر جناح های طبقه حاکمه را از خود دور کرد. احزاب راست و میانه  سکولاربتدریح متوجه شدند که دیگر جائی در قدرت سیاسی ندارند. مورسی طی مدت کوتاهی هم در بالا منزوی شد و هم در میان مردم حتی انها که به او رای داده بودند:

” تلاش برای توسعه قوانین اسلامی،اعلام تلاش آزاد سازی عمر عبدل رحمان که بخاطر بمب گذاری در ساختمانهای بانک تجارت جهانی در سال ۱۹۹۳ در زندان امریکاست،تلاش برای آزاد کردن بسیاری از زندانیانی که در مقابل انقلاب مصر فعالیت کرده بودند و در زندان هستند.

در تاریخ دهم جولای ۲۰۱۲ مورسی پارلمان اسلامی شده مصر را که در ۱۴ ژوئن همانسال توسط دادگاه عالی مصر خلع شده بود ،دوباره  افتتاح کرد که اکثریت اعضایش فعالین حزب او (حزب آزادی –عدالت) بودند.او با اینکه قبلا اعلام کرده بود که معاونان خودش را از میان مسیحی ها و زنها انتخاب خواهد کرد، ، اعلام کرد که معاونش محمود مکی(از میان اسلامیها) انتخاب شده است.که در مدتی کوتاهی در دسامبر ۲۰۱۲ استعفا نمود.

دولت های گمارده شده توسط مورسی هم دچار بحران دائم بودند. در همین مدت کوتاه ریاست جمهوری او، ابتدا کمال گنزوری به ریاست کابینه انتخاب شد که در اگوست ۲۰۱۲ استعفا داد و جایش را به هشام قندیل داد. مورسی بطور دائم تلاش داشت قورت ریاست جمهوری را در حکومت مصر بالا ببرد و در تصمیم گیریهای دولت خودش هم دخالت می کرد.

در اگوست ۲۰۱۲ مورسی رهبران نظامی مصر یعنی حسین تنتاوی و حافظ عنان را از سمتهای فرماندهی کل قوای مسلح برکنار کرد و حکم دادگاه عالی مبنی بر محدودیت قدرت ریاست جمهوری را ملغی کرد.

در تاریخ اگوست ۲۰۱۲، وکیل مصری، محمد سالم بر علیه مورسی بخاطر تلاش برای بیرون زدن حامیان .

انقلاب ضد مبارک در ارتش از طریق اخراح تنتاوی و عنان شکایت کرد.در تاریخ اگوست ۲۰۱۲ مراد موفیده (رئیس سازمان امنیت مصر) و فرمانده گارد ریاست جمهوری مصر هم توسط مورسی اخراج شدند. بیانات ضد یهودی مورسی در سفرهای داخل کشوری که توسط مدیای سراسری مصر هم پخش شد از دیگر خرابکاریهای مورسی بر علیه حکومت خودش بود!

در نوامبر ۲۰۱۲ ، مورسی پیش نویس قانون اساسی جدید را اعلام کرد که او را از هرگونه پیگیرد قانونی مصون اعلام می کند. بطور همزمان او خواستار بازنگری در حکم دادگاه هائی شد که حامیان مبارک را به زندان انداخته بود و درخواست کرده بود که دوباره برای آنها دادگاه تشکیل شود.لیبرالها و گروه های سکولار از اجلاس طراح  قانون اساسی جدید مصر استعفا دادند و مدعی شدند که مورسی و هوادارانش تلاش دارند تمامی قدرت را قبضه کنند.

تلاشهای مداوم مورسی برای قبضه قدرت و بیرون انداختن سایر بخشهای حکومتی، باعث شد که برادعی او را به “تلاش برای تبدیل شدن به فرعون جدید مصر ” متهم کند.و نهایتا تجمع مردم مصر در میدان التحریر و گسترش سراسری تظاهرات ضد مورسی آغاز گردید. در ۲۷ نوامیر ۲۰۱۲ اولین تظاهرات وسیع مردم مصر آغاز گردید که با سرکوب پلیس و اعتراض امنستی اینترناشنال همراه گردید. قضات دادگاه عالی مصر تلاشهای مورسی را بر علیه سیستم قضائی بی سابقه اعلام کردند. مورسی بتدریح هم از سوی طبقه حاکمه مصر و هم توسط مردم مصر منزوی گردید.

متعاقب تلاشهای مورسی برای قبضه قدرت فردی و اسلامیزه کردن قوانین مصر و انعکاس آن در قوانین اساسی مصر، احزاب لیبرال و سکولار مثل جبهه ملی مصر، جنبش ۶ آوریل و روزنامه نگاران مصر به مخالفت با قانون اساسی دست ساخت مورسی پرداختند و اعلام کردند که زیر بار حکومت مورسی نمی روند. حدودا از ماه دسامبر ۲۰۱۲ حکومت مصر دچار یک اختلال و بحران سراسری برای حکومت کردن بود و انفجار خیابانها بواقع میخ آخر بود به تابوت حکومت مورسی و حزب اخوان المسلمین حامی او.”

(۲)مصر شکست نظام  دموکراسی در مقابل اراده مردم

مصر صحنه مبارزه مردم بر علیه موهومی بنام دموکراسی اسلامی شد. دموکراسی اسلامی یک مهمل ارائه شده توسط طبقات حاکمه منطقه خاورمیانه است که مورد حمایت و استقبال حکومت امریکا و حکومتهای غربی قرار گرفته بود.برای اینها مهم نیست که جامعه چه می خواهد، هر قدر که طبقه حاکمه بتواند با اسلام و مذهب سر مردم را شیره بمالد برای غرب بهتر است! “امن تر” می شود!

در امریکا تلویزیونها و مدیای تحت کنترل قدرت حاکمه با احتیاط به ماجرای مصر نگاه می کنند و از یک دیلمائی حبر می دهند که هم اکنون در دولت اوباما سایه انداخته. می گویند اوباما امروز تمام مدت در حال مشاوره با مسئولان سیا و وزارت خارجه اش بوده. از یکسو اینها حامی مورسی بوده اند و روند کسب قدرت سیاسی از سوی او را نمونه ای از دموکراسی خوانده اند و از سوئی در مقابل قیام مردم مقل همیشه غافل گیر شده اند و مجبورند با وضع بعد از مورسی خودشانرا منطبق کنند.ارتش مصر را همینها رهبری می کنند و جلو آمدن ارتش برای مهندسی احتماعی را هم برای برگرداندن مردم به خانه ها سازمان داده اند. می گویند طبق قوانین امریکا حکومتهای کودتا چی نباید ا حکومت امریکا کمک دریافت کنند و حکومت مورسی و ارتش مصر  ملیاردها دلار کمک دریافت کرده و مانده اند که بالاخره این حرکت کودتائی ارتش مصر و به زیر کشیدن مورسی را که نتیجه یک رای گیری “قانونی ” بود چگونه توجیه شرعی کنند؟! عده ای دیگری می گویند که بازهم می شود حکومت بعد از کودتا را حکومت امریکا خمایت کند “مادامی که منافع امریکا” حفظ شود! در واقع در تلویزیونهاشان رو به مردم به صراحت می گویند که هم دموکراسی شان و هم کودتایشان توجیه شرعی دارد! فقط کافیست که منافع حکومت امریکا تامین شود!

از اینها بگذریم، قبام مردم مصر ، مثل قیام مردم ترکیه یک سوال کلیدی را در مقابل نظامهای دموکراسی قرار داد. آیا مردم حق دارند حکومتی که خودشان حتی یکسال قبل بهش رای داده اند به پائین بکشند؟ در نظام دموکراسی اینکار غیر قانونی است! حتی اگر اکثریت رای دهندگان دیگر حکومت منتخب خودشانرا نخواهند مجبورند بسوزند و بسازند تا مثلا چهار سال دیگر برسد! رای مردم بهشان پس داده نمی شود تا دوره ریاست جمهوری تمام شود! این تناقض جالبی است که در مقابل حکومت دموکراسی قرار می گیرد. بواقع حامیان دموکراسی تایید می کنند که حکومت دموکراسی اساسا می تواند در طول حاکمیتش اساسا بی ربط باشد به خواست مردم چون رای مردم را زمانی با هر ابزاری گرفته!

صحنه مصر این روزها این حکم را زیر سوال برده! این صحنه ها فقط یک قیام معمولی نیست! دارد خط بطلان می کشد بر مبانی دموکراسی و این نظام را و ضعفهایش را بیرون می کشد. اگر ارتش مصر مداخله نمی کرد بی تردید انقلاب مردم مصر تعمیق می یافت و خیابانها فقط عرصه رویاروئی مردم با حکومت نمی ماندند.تهاجم مردم برای تسخیر کلیت حاکمیت در مصر شروع می شد.لذا از این رو حرکت ارتش در مصر برای بستن راه انقلاب و خواباندن “فتنه” بود!

(۳) مصر قرار است به کدام سو برود؟

به تاریخ سوم جولای ۲۰۱۳ شورائی شامل وزیر دفاع (عبدل فتاح خلیل)، محمد البرادعی، احمد تایب(امام مسلمانان از الزهر) و کوپتیک پوپ تواردوس دوم (کشیش مسیحی حامی تغییرات سیاسی در مصر)ریال مورسی را از مقامش خلع ید کردند.طرح مقدماتی ارائه شده توسط ارتش مصر عبارتست از تعلیق قانون اساسی کنونی،انحلال پارلمان و انتقال قدرت موقت به رئیس قوه قضائیه.

بنظر می رسد طبقه حاکمه مصر و حکومتهای غربی روی پائین کشیدن حکومت “اسلامیها” توافق کرده اند و کشتیبانشان سیاست دگری آمده بخاطر اینکه دیگر مردم مصر در خیابانها نمی پذیرند مورسی سر کار بماند. پیام مردم را بخوبی شنیده اند و قرار دارند یک دموکراسی سکولارتر را بجای دموکراسی اسلامی مورسی بنشانند. شکست مورسی نه تنها ضربه ای به فرمول دموکراسی اسلامی بود بلکه کلیت نظام دموکراسی را زیر سوال برد.

حالا تلاشهای حاکمان برای سر هم کردن یک حکومت سکولار با پشتیبانی ارتش مصر است که بتواند همان سیاستهای غرب همان نظام اقتصاد سرمایه داری که منشاء اولیه بحران در مصر و جهان است را ادامه دهد.جناح های دیگر طبقه حاکمه بیرون امده اند تا نگذارند انقلاب مصر تحقق یابد. مردم را با توهم “پیروز شدن انقلاب” دوباره به خانه ها بفرستند. اینها اهداف اینهاست.

مردم مصر و خصوصا طبقه کارگر مصر متاسفانه از تحزب متمرکز سیاسی و فرمول شکستن نظام سرمایه فاصله دارد.حزبی کمونیستی و کارگری در مصر حاضر نیست و مبارزات مردم توسط جنبش اعتراضی و مطالباتی ، سر رادیکال سیاسی ندارد. اینست که مردم قانع می شوند با مهره های نیم بند موجود بازی کنند . مردم را در سطح ملیونی نمی شود در خیابانها نگه داشتودستاوردهای تاکنونی اعمال اراده مردم هر چند بسیار بزرگ و تاریخی ، می تواند براحتی تابع دوران دیگری از قدرت گیری راست شود.

نیروهای راست اسلامی درون جامعه هنوز قدرمند هستند.هنوز ارتش بعنوان مهره اصلی مهندسی اجتماعی راست بظاهر بیرون حکومت اما در مرکزش ایستاده و مانع اصلی اعمال اراده جامعه ای است که از همان ابتدای انقلاب مصر خواست آزادی و نان داشت و هنوز دستش خالیست.

تحربه جنبشهای اعتراضی و انقلابی معاصر از جنبش اشغال در عرب تا جنبشهای خاورمیانه و برزیل و ترکیه و حالا مصر اینرا نشان می دهد که جنبشهای سیاسی رادیکال از جنبشهای اعتراضی خودجوش عقب مانده اند و عدم جفت شدن سیاست انقلابی با اعتراض مطالباتی مردم همچنان حلقه معقود ماجراست. امواج جنبشهای اعتراضی پایانی ندارند و هر دم از جائی برمی خیزند مهم اینست که کمونیزم کارگری و رادیکالیزم ازادیخواه و برابری طلب به پرچم سیاسی این جنبشها تبدیل شود و خواست پایان نظام سرمایه به خواستی اجتماعی و حهانی تبدیل شود.اینست قدم بسیار مهمی که در پیش روی جهان معاصر است. شادی توام با نگرانی احساسی است که این روزها هر عاشق انقلاب و انسانیت در ذهن و فلب دارد.

منابع دیگر:

سعید صالحی نیا: آیا انقلاب مصر “ملاخور” می شود؟! در حاشیه اعلام نتایج اولین دور انتخابات مصر

http://www.azadi-b.com/arshiw/?p=29669

سعید صالحی نیا:از انقلاب در مصر تا اعتصابات وسیع در ایالت ویسکانسین امریکا

http://www.azadi-b.com/arshiw/?p=24274

سعید صالحی نیا:کار رژیم مبارک تمامست.زنده باد پیشروی طبقه کارگر مصر!

کار رژیم مبارک تمام است! فرخنده باد پیشروی طبقه کارگر مصر!

رئیس دادگاه قانون اساسی مصر، رئیس حکومت انتقالی شد

http://www.rowzane.com/html/جهان/۵۱۲-رئیس-دادگاه-قانون-اساسی-مصر،-رئیس-حکومت-انتقالی-شد.html

محمد مورسی

http://en.wikipedia.org/wiki/Mohamed_Morsi

سعید صالحی نیا: سراشیب وعده رشد سرمایه داری در ترکیه

http://www.azadi-b.com/arshiw/?p=41692