میلیونها نفر در مصر علیه اسلامیستها بمیدان آمدند!

مبارزه برای آزادی، برابری و رفاه ادامه دارد!

روز یکشنبه ۳۰ ژوئن میلیونها نفر در قاهره، اسکندریه و بیش از صد شهر کوچک و بزرگ دیگر مصر در اعتراض به دولت اسلامی محمد مُرسی به خیابان آمدند. طبق گزارشات رسانه های بین المللی این بزرگترین تظاهرات توده ای در تاریخ بشریت است. ارتش مصر تعداد تظاهرات کنندگان را  حدود ۱۴ میلیون تخمین زده است. تظاهرات روز یکشنبه به فراخوان جنبش “تمرد” که خواهان استعفای دولت مرسی و برگزار انتخابات جدید است انجام گرفت. بعلاوه، تاکنون اپوزیسیون ۲۲ میلیون امضاء علیه دولت محمد مرسی جمع آوری کرده است. تعداد وسیعی بدور کاخ ریاست جمهوری کمپ کرده اند. در این جنبش اعتراضی وسیع کلیه نیروهای اپوزیسیون شرکت دارند. ارتش یکشنبه شب به مرسی اولتیماتوم داد که اگر تا ۴۸ ساعت با نیروهای اپوزیسیون به دیالوگ ننشیند و “به حرف مردم گوش ندهد” رسما مداخله خواهد کرد. یک سال پیش در این تاریخ ائتلاف اسلامی بقدرت رسید و محمد مرسی بر صندلی ریاست جمهوری نشست.  

از ژانویه ۲۰۱۱ جنبش اعتراضی مردم مصر اوج گرفت و تجمعات وسیع مردم بویژه در میدان التحریر قاهره و کمپ کردن در این میدان به سمبل خیزش توده ای در جهان بدل شد. جنبش اعتراضی مردم با خشونت وحشیانه نیروهای انتظامی روبروشد و طی این اعتراضات تعداد زیادی از مردم بقتل رسیدند. پس از یک سال، با اوجگیری مبارزات توده ای و با مواجهه با جنبش اعتصابات کارگری، ارتش وارد میدان شد، حسنی مبارک را خلع کرد و دولت را بدست گرفت. اعتراضات مردم در مقابله با دولت نظامی ادامه یافت. تعداد بسیاری در این اعتراضات جان باختند، مجروح شدند، دستگیر و شکنجه گردیدند. بالاخره تحت فشار مبارزات مردم، دولت نظامی یک انتخابات برگزار کرد که در نتیجه آن اسلامیست ها اکثریت آراء را بدست آوردند. این انتخابات نیز نتوانست مبارزات مردم را خاموش کند و جنبش اعتراضی این بار علیه حکومت اسلامی ادامه یافت. طی یک سال گذشته دولت مرسی که در تلاش برای هر چه مستحکم تر کردن قدرت خود و جریان اسلامی اخوان المسلمین است در یک کشمکش دائمی با جنبش اعتراضی مردم بوده است. این مبارزات بشکل روزافزونی اوج گرفته است. در نوامبر ۲۰۱۲ مردم اعتراضات وسیعی را علیه مرسی که طی یک فرمان قصد داشت بسیاری از قدرت های اجرایی و قضایی را در دست خود متمرکز کند، سازمان دادند. بالاخره این جنبش اوج یابنده پس از یک سال موفق شد در روز یکشنبه میلیونها نفر را علیه دولت اسلامی، استبداد و خفقان حکومت اسلامی، اسلامیزه کردن روزافزون قوانین و مظاهر جامعه، تعمیق فقر و فلاکت و بیکاری به خیابانها بکشد. اما اینبار نیز ارتش در اوضاع مداخله کرده است. بخشی از اپوزیسیون که نیروهای بورژوایی طرفدار غرب هستند از اقدام ارتش استقبال کرده اند. اما برخی دیگر با نگرانی بسیار با این اقدام ارتش روبرو شده اند.

مردم چه می خواهند؟

مردم بطور خلاصه خواهان آزادی، برابری و رفاه هستند. این سه خواست پایه ای از ابتدای اوجگیری مبارزات مردم به انحاء مختلف بیان شده است: شعار آزادی بر پلاکارتها نقش بسته است و وسعت آن چنان بوده که لغت عربی آزادی، “الحریته” عملا برای بسیاری به یک لغت آشنا بدل شده است. مبارزه علیه فقر و فلاکت، بیکاری و دستمزدهای ناچیز یک خواست پایه ای و اساسی دیگر مردم است. مبارزه علیه تبعیض و ارتشاء حکومتی، چاپیدن های خانواده حسنی مبارک و کار بدستان مورد اعتراض گسترده مردم قرار داشت. با آغاز اعتصابات کارگری علیه حسنی مبارک، ارتش با چراغ سبز دولت آمریکا بنفع حفظ بنیادهای حکومت پا درمیانی کرد و مبارک را از قدرت خلع کرد. ارتش مصر حقوق بگیر دولت آمریکا و گوش بفرمان آنست. مردم که متوجه شدند خیزش عظیمشان نه به آزادی و رفاه، بلکه بقدرت یابی ارتش انجامیده است، مبارزات خود را ادامه دادند. جنبش مردم در این دوره در پروسه رادیکالیزه شدن قرار داشت و قطب بندی سیاسی – اجتماعی در جامعه مشخصتر و عمیقتر شده است. این بار بورژوازی داخلی و قدرتهای غربی برای مقابله با مبارزات مردم و ممانعت از شکل گیری یک نیروی کارگری و کمونیستی سازمانیافته که کلیت نظام را نشانه می گیرد، انتخابات را سازمان دادند. در همان زمانی که ارتش اعلام کرده بود انتخابات را برگزار خواهد کرد، اعتراضات وسیعی علیه چگونگی و شیوه سازماندهی آن در جامعه جریان داشت. انتخابات بقدرت یابی جریان اسلامی انجامید. غرب، بویژه آمریکا کوشید که مرسی را بعنوان یک نیروی معتدل جا زند. وزیر خارجه وقت آمریکا، هیلاری کلینتون به مصر سفر کرد؛ اردوغان که یک سمبل دیگر “اسلام معتدل” معرفی می شد، از مرسی برای شرکت در کنگره حزب توسعه و عدالت دعوت کرد و در این مراسم کوشیده شده که سیمای یک” جنبش اسلامی متحد متفاوت” را برای منطقه تصویر کنند.

این نقشه های کثیف دولت های غربی و بورژوازی منطقه تاکنون نتوانسته به موفقیت دست یابد. دولت اردوغان اکنون بیش از یکماه است که با یک خیزش عظیم توده ای در ترکیه روبرو است. و عملا الگوی “حکومت اسلام معتدل” طرفدار غرب و ادغام شده در سرمایه داری جهانی به گِل نشست. جنگ داخلی در سوریه به یک کابوس بزرگ برای مردم سوریه و منطقه بدل شده است. هزاران نفر در این جنگ داخلی میان دو نیروی ارتجاع، یکی حکومت بشار اسد با پشتیابی رژیم اسلامی و حزب الله و دیگری ارتش باصطلاح آزاد سوریه با حمایت کامل دولتهای غربی و ارتجاع منطقه، دولت ترکیه، و لیگ عرب بجان مردم افتاده اند و یک سناریوی سیاه تمام عیار را در سوریه پیاده کرده اند. جنگ قدرت میان دو قطب تروریستی اسلامی و دولتی بسرکردگی آمریکا وارد یک فاز خونین تر گشته است. حکومت اخوان المسلمین در مصر قرار بود که  یکی از بازیگران اصلی این جنگ قدرت بنفع تروریسم دولتی، دولتهای غربی و اسرائیل باشد، اما مبارزات مردم  به آن مجال نداد. اکنون دولت مرسی نیز در یک قدمی سقوط قرار دارد.

بیش از دو سال است که منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا وارد یک تلاطم گسترده و عمیق اجتماعی – سیاسی شده است. مردم برای خواستهای پایه ای خویش آزادی، برابری و رفاه بپا خاسته اند. اما ارتجاع بورژوایی در منطقه و در سطح بین المللی در مقابل دستیابی مردم به خواستهایشان صف آرایی کرده اند. از طریق مانیپولاسیون سیاسی و سرکوب خشن نظامی می کوشند مردم را عقب نشانند و جنبش اعتراضی آنها را خاموش سازند. اما تاکنون نتوانسته اند به هدف ارتجاعی خود دست یابند. در لیبی و سوریه با سازمان دادن جنگ داخلی این جوامع را به ویرانی کشانده اند و هزاران نفر به خاک افتاده اند. میلیون ها نفر بیخانمان و آواره شده اند. در مصر و تونس مردم علیه آلترناتیوهایی که در مقابلشان گذاشته شده به مبارزه ادامه داده اند. بویژه در مصر ما شاهد تعمیق مبارزات مردم هستیم. آتش این اعتراضات به ترکیه نیز رسید و مبارزه مردم علیه دولت اسلامی اردوغان در کمال حیرت دنیا همچنان پر خروش ادامه دارد.

اگر چه طبقه کارگر و نیروهای کمونیست هنوز قادر نشده اند متحد و سازمانیافته در مقابل آلترناتیوهای ارتجاعی بورژوازی قد برافرازند، اما نفرت از اسلامیست ها کاملا آشکار شده است. مقابله توده ای با جنبش اسلامی یک نقطه روشن و پیشروی جنبش های اعتراضی در منطقه است. این مبارزات عملا موجب تضعیف جنبش اسلامی و دریدن تمام ماسک فریبی است که بورژوازی بین المللی و منطقه می کوشید بر جنبش اسلامی بکشد: اینکه جنبش اسلامی دارای پایگاه توده ای در منطقه است. مبارزات مردم بویژه در مصر، تونس، ترکیه و ایران کاملا نشان داده است که اسلامیست ها یک وصله ناجور به پیکره جوامع اسلامزده منطقه اند. باید اسلامیست ها را عقب نشاند و حاشیه ای کرد. این یکی از دستاوردهای مهم این خیزش های توده ای است.

باید در مصر در مقابل دولت اسلامی و ارتش هر دو صف آرایی کرد. مردم باید در سازمانهای توده ای خویش متشکل و متحد شوند و به ارتش اجازه ندهند که بار دیگر در قالب یک دولت در جامعه حاکم شود. مساله اساسی اینجاست که خواستهای پایه ای مردم، آزادی، برابری و رفاه نمیتواند در چهارچوب یک جامعه سرمایه داری تحقق یابد. به یک نیروی کمونیستی کارگری متحد و متشکل برای واژگونی این نظام نیاز است. نیروهای آزادیخواه و برابری طلب، جنبش آزادی زن، کمونیستها و جریانات چپ باید در تحلیل نهایی صفوف خود را از اپوزیسیون ارتجاعی متمایز کنند. دنیا با هیجان و نگرانی رویدادهای مصر را دنبال می کند. همبستگی بین المللی وسیعی میان نیروهای آزادیخواه و برابری طلب بین المللی با جنبش آزادیخواهانه مردم مصر شکل گرفته است. اکنون بشریت متمدن و آزادیخواهی که جنبش ما از سال ۲۰۰۱ بر آن تاکید داشت بشکلی دوفاکتو شکل گرفته است؛ از مصر و تونس تا ترکیه و یونان، از برزیل و شیلی تا آمریکا و اسپانیا مردم زحمتکش و کارگران و آزادیخواهان علیه نظم موجود بمیدان آمده اند و تحرکات یکدیگر را با دقت دنبال می کنند. هیچ وقت دنیا این چنین آماده سرنگونی سرمایه داری و ایجاد یک جامعه آزاد و برابر نبوده است.*