کودتای ارتش و مسیر پیش روی مردم مصر

 خبرها حاکی از آن است که ارتش اقدامات خود برای شکل دادن به اوضاع مصر را شروع کرده است. تلویزیون مصر تحت کنترل ارتش قرار گرفته است. انتظار میرود که بقیه “نقشه راه” ارتش نیز بنا به شرایط و تغییرات شدید و سریغ اوضاع پیاده شود. اولتیماتوم ۴۸ ساعته اولیه مصر خطاب به هر دو طرف کشکمش جاری در مصر بود: مردم و اخوان. مضمون این اولتیماتوم طی ساعتهای بعد از صدور بطور عملی به سمت همسوئی با تظاهرات ضد دولتی سوق پیدا کرد. بنا به اخبار رسانه های رسمی، که هرگز تمام حقیقت را نمی گویند،مردم معترض علیه دولت اسلامی مرسی از اولتیماتوم ارتش خوشحال شده اند. طبق بیانیه های بعدی ارتش قرار است یک شورای موقت از احزاب و سازمانها و نیروهای مذهبی و جوانان وطن پرست تا تصویب یک قانون اساسی جدید و انتخابات مجلس و ریاست جمهوری برای چند ماه اداره امور را در دست گیرند. اما این روشن است که این شورا هر چه باشد در سایه ارتش کار خواهد کرد.

ظاهرا این اقدامات ارتش برای جلوگیری از سقوط وطن به ورطه هرج و مرج و فروپاشی کشور صورت میگیرد. اما روشن است که حظور ۳۳ میلیون انسان مصمم برای تغییر در زندگی خود و برای بزیر کشیدن ارتجاع اسلامی تمام نیروهای ضد انقلاب از اخوان تا ارتش تا به اصطلاح لیبرالهایی نظیر البرداعی تا حامیان بین المللی آنها را به وحشت انداخته است. این اولتیماتوم ارتش و اقدامات آن اگر چه در ظاهر علیه دولت مرسی و در همسوئی با مردم انقلابی صورت میگیرد، در پشت پرده اما چیزی بیشتر از یک کودتا علیه مردم مصر نیست. اگر چه ارتش اعلام کرده است که قدرت سیاسی را به شورای موقت تحویل خواهد داد، اما این روشن است که این شورا تحت نظارت ارتش و بنا به تناسب قوا تحت تصمیمات ارتش فعالیت خواهد کرد.

اینکه ارتش چگونه این کودتا را برای تحکیم پایه های قدرت خود بکار خواهد گرفت تماما بستگی به تناسب قوای بین جبهه انقلاب و ضد انقلاب دارد، بیشتر از هر چیز بسته به این است که آن دهها میلیون نفری که تمام میادین و خیابانها مصر را زیر پاهای خود به لرزه در آورده اند چکار میکنند. حظور بیش از ۳۰ میلیون نفر در خیابانها این فرصت و احتمال را برای نیروهای انقلابی و مردم مصر فراهم کرده است که تمام نهادها و نیروهای ضد انقلابی و ضد انسانی، از جمله ارتش و لیبرالها را زیر پاهای خود له کنند و آینده خود را با دستان خود رقم بزنند.

تجربه دو سال و نیم گذشته نشان داده است که مردم مصر خیابان آمدن را برای تغییر پیش گرفته اند و بعد از این خیزش عظیم انقلابی که به دولت اسلامی اولتیماتم یک روزه داد و پیش از پایان این مهلت یک روزه آن را عملا به اجرا در آورد، مردم باز هم برای تغییر به خیابان خواهند آمد. مردم مصر تئوری “نفی حکومت مافوق” حمید تقوائی را پراتیک کرده اند و میکنند.

مسئله مهم در باره اقدامات و کودتای ارتش این است که دست ارتش کاملا باز نیست. این یک کشمکش اجتماعی و طبقاتی هست. هر چه نیروی انقلاب و مردم پرسنبه تر باشد، دست ارتش در تصمیمات و اعمال خود بسته تر خواهد بود. اگر ۳۳ میلیون انسان مصمم به تغییر در خیابان بمانند و یا در صورت ضرورت به آن برگردند، میتوانند ارتش را کاملا آچمز کنند و کنار بزنند. کلید پیروزی مردم مصر برای رسیدن به “نان، آزادی، و کرامت انسانی” سه چیز است: ۱٫ نفی حکومت مافوق، ۲٫ خیابان، و ۳٫ حزب انقلابی و کمونیستی

این نکته مهم را هم باید توجه کرد که این فکر و اقدام کودتا را حضور میلیونی مردم بر سر میز ارتش گذاشته است. ارتش مشکلی با اخوان المسلمین نداشت: با هم به غارت و چپاول و کنترل مردم دست میزدند. ارتش از ترس اینکه تمام نهادهای دولتی و حکومت، منجمله خود ارتش، زیر پای نیروی دهها میلیونی مردم له و لورده شوند دست به کودتا زده است: این کودتا از سر ضعف ارتش هست و نه از سر قدرت ارتش.

اکنون ارتجاع اسلامی اخوان المسلمین درهم شکسته و کنار زده شده است. مردم دشمنان متعدد دیگری در مراحل مختلف پیش روی خود خواهند داشت. شورای موقتی که توسط ارتش سر هم بندی شده است مانع بعدی پیش روی مردم است. نفی این حکومت مافوق قدم بعدی هست. و بالاخره مردم ناگزیر خواهند بود دستگاه سرکوب پلیس و ارتش را بطور مستقیم شکست دهند و کنار بزنند. برای اینکه مانعی پشت مانع در برابر راه مردم برای رسیدن به “نان، آزادی، و کرامت انسانی” گذاشته نشود و مردم بتوانند در خیابان آمدن بعدی به ضد انقلاب بورژوازی تماما خاتمه دهند، مسلح شدن به یک حزب سیاسی انقلابی و کمونیستی یک ضرورت حیاتی هست.

۳ ژوئیه ۲۰۱۳

حبیب بکتاش