زمان کمتر – شعری از آندره برتون

زهره مهرجو:

“زمان کمتر – شعری از آندره برتون”

۲۸ ژوئن ۲۰۱۳

“از گفتنش،

زمان کمتری می گیرد..

کمتر از اشکهایی

که مرگ آفرینند..

نگاه کن؛

من حساب همه چیز را کرده ام..

اینجاست،

سنگها را شمرده ام..

تعدادشان از انگشتان دستم،

کمی بیشترند..

من جزوه هایی را،

در بین گیاهان پخش کرده ام..

اما همه میل به پذیرفتن نداشتند..

تنها یک ثانیه،

در همنشینی موسیقی بوده ام..

و حالا درباره “خودکشی” مردّد شده ام..

زیرا اگر هرگز،

آرزوی رفتن کنم..

می دانم خروج از این سو است!..

و من با شیطنت،

بر آن علامت “ورود”

و “ورود دوباره” را

اضافه می کنم..

می بینی که هنوز چقدر باید کار کنی..

ساعتها، اندوه..،

من حساب آنها را نگاه نمی دارم..

*   *   *

تنها هستم..

از پنجره به بیرون نگاه می کنم،

رهگذری نیست..

یا هیچکس “نمی گذرد”..

این مرد را نمی شناسی؟

اسمش آقای “همان” است..

خانم را معرفی می کنم:

“خانم..”

و بچه هایشان..

روی قدمهایم می چرخم،

قدمهایم نیز برمی گردند..

اما نمی دانم آنها،

دقیقاً به چه چیزی..

پشت می کنند؟!..

به فهرستی رجوع می کنم،

اسامی شهرها،

با اسامی افرادی که بمن نزدیک بودند..

جایگزین شده اند..

با خودم فکر می کنم:

ابتدا به “آ”..

بعد به “ب” بروم،

و در “ایکس” تغییر مسیر دهم؟..

البته!..

در “ایکس” تغییر مسیر خواهم داد..

بشرطی که تماسم را با “بی حوصلگی” قطع نکنم..

*   *   *

اینجاست:

“بی حوصلگی”..

“موازیهای زیبا”..،

وَه .. که موازیها ..

در زیر خط عمودی “آفرینش”

چه زیبا می شوند!..”

 

منابع دیگر:

“زمان بیشتر، آندره برتون” – ترجمه انگلیسی:

http://www.poemhunter.com/poem/less-time/

“همیشه برای اولین بار، شعری از آندره برتون” – زهره مهرجو:

http://pejvakmag.blogspot.no/2013_05_01_archive.html

“گرایشات تخیلی، آندره برتون” – ترجمه از زهره مهرجو:

http://rowzane.com/more-articles/168-1391-01-17-20-21-57/10838–6-.html