رئیس جمهور برزیل “صدای انقلاب مردم را شنید!” مردم: “مساله سر ۲٠ سنت نیست!”

بیش از دو هفته از اعتراضات گسترده مردم در برزیل می گذرد. اعتراضات ابتدا بر سر افزایش قیمت بلیط ترانسپورت عمومی و اعتراض به هزینه سرسام آور ایجاد تسهیلات برای برگزاری مسابقات جام کنفدراسیونها در امسال و جام جهانی فوتبال در سال آینده در چند شهر بزرگ برزیل، سائوپالو، ریودوژانیرو و برزیلیا آغاز شد. دولت برزیل یازده میلیارد یورو برای برگزاری جام جهانی فوتبال هزینه کرده است. ابتدا این اعتراضات توسط “جنبش ترانسپورت مجانی” سازمان یافت. جنبش اعتراضی سریعا گسترش یافت و جمعیت شرکت کننده در تظاهرات و راهپیمایی ها به چند صد هزار نفر رسید و به شهرهای دیگر سرایت کرد. اعتراض به افزایش قیمت ترانسپورت محدود نماند و خواست برخورداری از خدمات اجتماعی با کیفیت بالا، ترانسپورت، آموزش و پرورش و بهداشت و درمان، مقابله با خشونت پلیسی و ارتشا حکومتی و سیاستمداران به خواستهای معترضین اضافه شد. پنجشنبه ۲۰ ژوئن بیش از یک میلیون نفر در ۱۰۰ شهر برزیل دست به تظاهرات و راهپیمایی زدند. 

گسترش و تداوم جنبش اعتراضی بالاخره دیلما روسف، رئیس جمهور برزیل را وادار به سخن گفتن با مردم کرد. جمعه شب دیلما روسف در تلویزیون مفصل با مردم صحبت کرد. روسف که در دهه ۶۰ میلادی چریک ضد حکومت ژنرالها در برزیل بوده، در این سخنرانی تلویزیونی ضمن اعلام اینکه به حرف مردم گوش خواهد داد؛ افزایش قیمت ترانسپورت عمومی را ملغی خواهد کرد و با نمایندگان معترضین گفتگو می کند، گفت: “ما نمی توانیم با این خشونتی که برزیل را شرمنده می کند، زندگی کنیم.” “مردم این حق و آزادی را دارند که همه چیز را به زیر سوال ببرند و نقد کنند، خواهان تغییر شوند و از آرمانها و پیشنهاداتشان با حرارت دفاع کنند، اما تمام اینها باید بدون خشونت و با رعایت نظم انجام گیرد!”

جالب است، پلیس از روز اول با گاز اشک آور و گلوله های پلاستیکی به تظاهرات و راهپیمایی آرام مردم حمله ور شده است، صدها نفر را مجروح و تعداد زیادی را دستگیر کرده و تاکنون حداقل یکنفر در اثر حملات پلیس جان باخته است و آنوقت خانم سابق چریک و تازه “دموکرات” شده به مردم هشدار می دهد که باید در کمال صلح و آرامش و با رعایت نظم خواستشان را طرح کنند. روسف به دماگوژی و مانیپولاسیون احساسی مردم نیز متوسل شد: “تعداد زیادی برای دست یافتن به (دموکراسی و حق بیان) مورد تعقیب و آزار قرار گرفتند، شکنجه شدند و جان باختند. صدای خیابان باید شنیده شود و برسمیت شناخته شود.” روسف در ادامه وعده هایی برای بهبود وضع آموزش و پرورش، سیستم درمان و بهداشت و ایجاد شفافیت در نهادهای دولتی داد.

اما روز بعد از این سخنرانی، تظاهرات و اعتراضات کماکان با همان گستردگی ادامه یافت. برخی شعار می دادند که “دیلما خفه شو!” طبق آمارگیری های نهادهای رسمی ۷۵% مردم برزیل از این اعتراضات حمایت می کنند. در این تجمعات اعتراضی مجامع عمومی تشکیل شده و خواستهای مردم که دستیابی به یک سیستم رفاه عمومی با سطح بالا و مجانی و لغو قوانین مانع پیگرد سیاستمداران فاسد و ارتشا حکومتی است، طرح گشته است. اخیرا قانونی بتصویب رسیده است که دادرسی عمومی برای پیگیری ارتشا را مشکل و محدود می کند. یکی از پرونده های جنجالی که پیگرد کامل آن با موانع قوانین مجلس روبرو شده است، مساله پرداخت پول به نمایندگان مجلس برای کسب رای در سال ۲۰۰۵ در زمان ریاست جمهوری لولا است.

شرایط بحران سرمایه داری جهانی، افزایش فقر و فلاکت، افشای بند و بست ها، فساد و دزدی های سرمایه داران و دولت های سرمایه داری کاملا چهره جهان را متحول ساخته است. اعتراضات کوچکی که با یک خواست در ابتدا بظاهر پیش پا افتاده آغاز می شود، سریعا کل جامعه را در برمیگیرد و علیرغم خشونت پلیسی و تهدیدهای دولت ها ساکت و خاموش نمی گردد. ترکیه و برزیل دو نمونه برجسته شرایط متحول جدید است. جالب اینجاست که این دو کشور بعنوان دو نمونه موفق رشد اقتصادی کشورهای در حال رشد زبانزد تحلیل گران، ژورنالیست ها و اقتصاددانان بورژوا در سطح جهان و اپوزیسیون راست “وطنی” بودند. الگوی ترکیه و برزیل را در مقابل کمونیست های کارگری می گذاشتند و با صحبت از آن آب از لب و لوچه شان براه می افتاد. در هر دوی این جوامع یک جنبش اعتراضی وسیع و توده ای با خواست آزادی، برابری و رفاه و علیه ارتشا حکومتی و خشونت پلیسی شکل گرفته است و علیرغم تهدیدها و تبلیغات دماگوژیک چه از نوع اسلامی و چه ناسیونالیسم باصطلاح چپ با “نه” محکم و استوار مردم جواب گرفته است.

دو نظام سرمایه داری که بر دوش کار ارزان و کارگر خاموش به دو الگوی موفق رشد سرمایه داری بدل شده اند، یکی با حکومت ناسیونال اسلامی و دیگری با حکومت پوپولیسم ناسیونالیست چپ به گل نشسته اند. نه توسل به توهمات دموکراسی، نه تهدیدات قلدر منشانه، نه توسل به تبلیغات مذهبی و نه یادآوری دوران چریکی علیه حکومت ژنرالها هیچیک تاکنون نتوانسته این دو حکومت سرمایه داری را نجات دهد. خواست آزادی، برابری و رفاه که خواست تمام مردم کارگر و زحمتکش و محروم جهان است فقط و فقط با سرنگونی سرمایه داری و استقرار یک جمهوری سوسیالیستی قابل تحقق و تداوم است. *