عاقبت آن خشت زن توحیدی!

آیا یک حزب و سازمان – همچنانکه ذیلا به تفصیل خواهم آورد -که از قضا بنیانگذار این ائتلاف ملی و تاریخی از زندانهای شاه تا سی خرداد است- حق ندارد ایدیولوژی تشکیلاتی خود را داشته باشد- لسان و گفتمان و بقول فرنگی ها نراتیو خود را داشته باشد. آیا حزب سوسیال دمکرات آلمان وارد بحثهای درونی حزب دمکرات مسیحی خانم مرکل ِ و ایدیولوژی مذهبی آن شده و بحثهای ایدیولوژیکی و رفرانسهای آنها به مسیح و الهام گرفتن از انجیل را افشاگری کرده و آنها را سکت و ضد دمکراتیک میخواند. به نظر شما یک سازمان که چهل سال در سنگر مقابل شاه و شیخ جنگیده که در تمامی این دوران جز چند روز یا هفته اوایل پیروزی انقلاب بهمن -جملگی زیر فشار و قتل و قتل عام و توطئه و حمله هم جانبه- ازجمله حملات جنگنده های اف چهارده و موشکهای اسکاد و حملات صدها موشک و تیر و تبر- بوده است. چگونه باید تشکیلات خود را در مقابل دستگاههای مخوف دشمن دانا و لابی های معمم و مکلایش قرص و محکم کند؟ 

حالا چرا مجاهدین نباید از سمبل های عقیدتی و مذهبی خود -چون محمد و علی و حسین و عباس – الهام جویند و عزم جزم خود برای رهایی ایران زمین و استقرار دمکراسی مندرج در اساسنامه شورا را محکم تر نکند.

http://www.hambastegimeli.com/index.php?option=com_content&view=article&id=42609:2013-06-20-10-10-09&catid=11:2009-09-22-08-59-59&Itemid=333

لینک و متن بالا مربوط به پرویزخزائی عضو شورای مجاهدین است که به قول خودش خشت زن شورای مجاهد خلق بوده است . اما نکته جالب از کل مطلب طولانی ؛ سمبل های عقیدتی و چگونگی حفظ تشکیلات این ایدئولوژی توحیدی مجاهد خلق است . البته احزاب نئونازیسم آلمان هم همین الان حق حفظ تشکیلات با سمبل عقیدتی خودشان هیتلر…را دارند . ولی شاید آقای خزائی الهام گرفتن ازسمبلهای عقیدتی را نمیفهمد که با الهام گرفتن ازمشتی رمال و جادوگرو…..اساسنامه شورا را محکمترمیکند . خمینی هم با الهام ازهمین سمبلها دیدید که چه کرد ؟ خمینی با همین سمبلها رفت توی ماه نشست وملتی را به خون نشاند ؛ پس خمینی هم حق داشت تا با الهام ازسمبلهایش که همان سمبلهای مجاهد خلق است؛پایه های حکومتش را محکم کند !پس قتل عام زندانیان دردهه ۱۳۶۰ ازطرف خمینی با الهام ازهمین سمبلها اشکالی نداشت . زندانهای کهریزک و اوین و….هم با الهام ازسمبلهای اسلامی توحید بود !

زندانهای رسمی مجاهدین درقرارگاه اشرف درسال ۱۳۷۳ هم با همین سمبلها شکل گرفت و انقلاب مریم را با شکنجه های رسمی و آیه های قرآن وهمین سمبلها حفظ کردند….با همین سمبلها مسعود رجوی رسما تبدیل به خدای ماده درروی زمین شد….نمازجماعت هم با همین سمبلها اجباری شد ؛ تشکیلات را هم با همین سمبلها و چاشنی مشت و لگد حفظ کردند…..! اینکه زمانی در ۵۰ سال پیش محمد حنیف نژاد خیلی خوب بود ومرز بین حق و باطل را مرز بین استثمارشونده وکننده ؛ کشیده بود ؛ چه ربطی به شرایط امروز جامعه و تضادهای امروزدارد ؟ امروز مسعود رجوی کجاست و چه میکند و چه میگوید !؟ امروزچگونه سلاخ خانه های اشرف و لیبرتی قراراست استراتژی سرنگونی را پیش ببرند ؟ آیا آقای خزائی لباسهای ۵۰ سال پیشش راهنوزمیپوشد ؛ یا فقط افکار۵۰ سال پیش را برای امروز ودیگران تجویزمیکند ؟ آقای خزائی میدانی اولین بارمسعود رجوی چه زمانی ازمرحله سرنگونی ؛ گفت ؟ درسال ۱۳۶۰ طول عمر این مرحله شش ماه بود و بعد سال ۱۳۷۷ این مرحله پوسته شکنی کرد! وامروزهنوزهم با کمک شماها درهمان مرحله مسعود طی طریق میکند.

احتمالات : پرویز خزائی یا ازسمبلهای توحیدی مجاهد هیچ نمیداند ؟یا مجاهد خلق امروزی را نشناخته؟ ویا هنوز نمیداند که یک تشکل سیاسی مستقل ؛ با شورای مجاهد نشان ۲ مقوله متفاوت است . یا اززمان عقب است و هنوز زمین ۱۳۶۰ را خشت زن همان محمد وعلی و حسین و عباس ومریم عذرا مانده است ؟ بله این حق همه است که با استفاده ازسمبلهای خودشان تشکیلات خودشان را حفظ کنند . حزب توده با سمبل استالین ؛ سازمان گورخران آفریقا با سمبل مائو…احزاب نازیستی هم با سمبل هیتلر..! بخشی از مدعیان چپ هم همین دیروز با الهام ازسمبل تاریخی خودشان ( حزب توده ) ؛ دررای گیری شرکت کردند و به فاشیسم اسلامی رای مثبت دادند و بعد از انتخابات هم به صورت گله ای جشن گرفتند و پیروزی خامنه ای وروحانی را تبریک گفتند ! این بود چگونگی حفظ تشکیلات با الهام ازسمبلها….

فقط ای کاش پرویزخزائی هم درهمان دهه ۱۳۷۰ درقرارگاه اشرف میبود تا معنی سمبلها دربن استخوانش بنشیند. آنوقت قطعا درک بهتری پیدا میکرد که چگونه با همین سمبلها نیروی بدنه تشکیلات را لای بمب و موشک ول کردند و رفتند که رفتند….چگونه با همین سمبلها به ضرورت سیاست خط موازی رسیدند؟ و سوال آخرکه :سمبلهای شخص آقای خزائی چیست وکجای مش باقره؟ فقط ازگاندی ومارتین لوترکینگز و….اینا نگو؛که آنها را هم خراب میکنی .مسعود ومریم راحکایت توحید مونیزمی و ایدیولوژی مترقی و تفسیر مترقی از اسلام ورهبرعقیدتی سمبلهای خشت زنان نوین است.همین سمبلها نوش جانتان وبا همین سمبلها بقیه شورا نشینان خوش باشند! امیدوارم دردل یا نهان ؛نگوئید که مناسبات داخلی مجاهد خلق ربطی به شماها ندارد . چون ربط دارد حتی سنگ ریزه زیرپایتان به کهکشان راه شیری ربط دارد؛ به شرطی که نگاهتان به پدیده ها محدود به دریچه تنگ چشمانتان نباشد.اینکه امروزاین پیکره مجاهدین درباتلاق عراق غرق است ورهبرش هم درغیبت است؛دلداران شورایی ها یش هم برای موشکهای سیاسی دست میزنند و جملگی ازصحنه سیاسی پرت تشریف دارند…تماما به دیروز و امروزش ربط دارد ! به قول ادیبی : میتوان حقیقتی را دوست نداشت ولی نمیتوان آن را انکارکرد .

اسماعیل هوشیار
۲۱٫۰۶٫۲۰۱۳