تقدیر فقر … در باره نامه صندوق بین المللی پول به رژیم اسلامی

در گرما گرم پایان “انتخابات” ریاست جمهوری در ایران، رییس صندوق بین المللی پول از اجرایی کردن “یارانه” ها از جمهوری اسکامی تقدیر کرد! ماهیت این “تقدیر” و “حق شناسی” از جمهوری اسلامی در جبهه دولت و سرمایه داران کاملا مشخص است. سالهای مدیدی است که صندوق بین المللی پول از بیشتر کشورهای دنیا و از جمله دولت حاکم در ایران میخواهد که خود را با سیاستهای اقتصادی این صندوق هماهنگ کنند. تحمیل ریاضت کشی اقتصادی با زدن مزایای رفاهی کارگران از جمله پایین آوردن میزان دستمزدها، کم کردن مزایای دوره مرخصی و بیمه های اجتماعی و پایین نگه داشتن حقوق و مزایای بیمه بیکاری و افزدون میلیونی بیکاری از اهم نتایج مستقیم سیاست های صندوق بین المللی پول میباشد که بنا به ارزیابی اخیر، جمهوری اسلامی هم توانسته خودش را با آن تطبیق کند. در دوره هشت سال رییس جمهوری احمدی نژاد سیاست ریاضت اقتصادی با اجرای طرح “هدفمندی یارانه ها” به اجرا در آمده است. گرانی و پایین آمدن قدرت خرید کارگران و ناتوانی مفرط کارگران در تامین معاش، در نتیجه اعمال این سیاست است. خط فقر نزدیک به دو میلیون تومان و میزان دستمزدها کمتر از نیم میلیون تومان با هزینه های سرسام آور سبد معیشت خانواده های کارگری، با مبالغ ناچیز پول های نقدی “یارانه ها” نتیجه اوضاع نابسامان اقتصادی کنونی است که طبقه کارگر و توده عظیم و میلیونی زحمتکشان در آن قرار گرفته اند. پیام “تقدیر” رییس صندوق بین المللی پول همین است. و چاره کارگران و خانواده های میلیونی آنها هم ادامه اعتراض و مبارزه و سد کردن حملات وحشیانه ای است که اینها هر روز به معیشت و زندگی کارگران، اعمال میکنند. نامه رییس صندوق بین المللی پول ضمیمه است:
رئیس صندوق بین المللی پول در نامه ای خطاب به جعفر مجرد مدیر اجرایی کشورمان در این صندوق، از اقدام جمهوری اسلامی ایران در اجرایی کردن طرح “هدفمندی یارانه ها” تقدیر و از این اقدام به عنوان الگویی مناسب برای بهره برداری سایر کشورها مخصوصاً کشورهای نفت خیز منطقه خاورمیانه یاد کرده است.
به گزارش خبرگزاری مهر، متعاقب برگزاری جلسه اخیر اعضای هیات عامل بانک جهانی و صندوق بین المللی پول در منطقه “خاورمیانه و شمال آفریقا” (MENA) با کریستین لاگارد، رئیس صندوق بین المللی پول، که در حاشیه اجلاس بهاره بانک جهانی در آوریل ٢٠١٣ در واشنگتن برگزار شد، مدیرعامل صندوق مراتب تقدیر و تشکر خود را از اجرای شدن طرح هدفمندی یارانه ها در کشورمان ابراز داشت.
لاگارد طراحی و سیاستهای اجرایی، برنامه ها و نحوه اجرای هدفمند سازی یارانه ها در ایران را به عنوان الگویی مناسب برای کشورهای جهان به ویژه کشورهای نفت خیز منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا برشمرده است.
رئیس صندوق بین المللی پول در پایان ابراز امیدواری کرد تا این صندوق بتواند ضمن همکاری با مسئولان اجرای این طرح در کشورمان، از تجربیات به‌دست آمده از اجرای فاز اول این طرح و اقدامات آتی فازهای بعدی آن استفاده کند. «منبع: خبرنامه گویا»
ــــــــــــــــــــ
در انتخابات دوره یازدهم رییس جمهور در ایران بالاخره حسن روحانی از صندوق های رای بیرون آمد. آنچه عیان است و همگان بچشم خود دیدند، این مضحکه انتخاباتی با عدم شرکت میلیونی مردم و بویژه کارگران برگزار شد. حسن روحانی مقام با سابقه نظامی ـ امنیتی و یکی از آخوندهای نزدیک به خامنه ای و رفسنجانی است. خامنه ای جنایتکار سال ٩٢ را سال “حماسه سیاسی” نامگذاری کرد. رفسنجانی این مضحکه را “دمکراسی خدشه ناپذیر” خواند و حسن روحانی و بی بی سی این مدیای “همیشه بخدمت” آنرا “چیرگی عقلگرایی بر آرمانگرایی” تعریف کردند و میدیای بورژوازی در اروپا و آلمان همراه اصلاح طلبان پریشان حال آن را “امید بخش” خواندند. این سناریوها عمر چندانی نخواهد داشت. و البته در گیرو دار برگزاری این مضحکه صندوق بین المللی پول هم آگاهانه از “ریاضت کشی” اقتصادی دولت و جمهوری اسلامی “تقدیر” کرد تا شاید بتواند در پازل این بازی ها جایی پیدا کند و بر اعمال خشونتبارترین فشارهای اقتصادی و فقر و فلاکت بی سابقه ای که بر میلیونها نفر از خانواده های کارگری اعمال کرده اند، سنگر محکمتری را فتح کند. بازی بر روی زندگی کارگران در دنیای سیاست بورژواها به این شکل پیش میرود. این ها سیاست های نظام حاکم همراه میدیای نوکر است که با این شعبده بازی ها میخواهند به عمر جنایتکاران نظام جمهوری بیفزایند. وضعیت اقتصادی و اجتماعی در ایران رو به وخامت می رود و تاثیر آن بر شرایط زندگی مردم بلافصل است. بیکاری رو به رشد است، تورم به سطح بی سابقه ای رسیده است و بیشتر مردم برای گذران زندگی، چند شغله هستند زیرا مزد حداقل برای خنثی کردن تورم کافی نیست. شکاف بین درآمد ثروتمندان و فقرا رو به گسترش است. در چنین وضعیتی، کارگران از حق سازمان دهی آزاد برخوردار نیستند. فعالین کارگری در معرض بیشترین فشارهای امنیتی قرار دارند. حق بیان و حضور در میدیا و رسانه ها بشکل مطلق از آنها سلب شده است. هفت میلیون کودک در ایران از تحصیل محرومند. بیکاری میلیونی به سیمای اصلی شهروندان جامعه تبدیل شده است. هر جا و هر نقطه ای از شهرهای کوچک و بزرگ را نگاه کنید در آن موج بیکاری و ترس از بیکارسازی بخوبی نمایان است. فحشا و اعتیاد و دزدی هم بیداد میکند. روزانه از زندانها و در کارخانه ها و مراکز کار صدای کارگران در دفاع و برای تحقق مطالباتشان بلند و بلندتر میشود. حق خواهی جنبش کارگری بیشتر از هر دوره ای بر فضای سیاسی ـ اجتماعی جامعه گسترده شده است.
صورت مساله کارگران تغییر در زندگی و معیشت، دفاع از کرامت و حرمت و آزادی تشکل و بیان است. انتظاراز کارگران، فعالین و سخنگویان کارگری در جامعه قابل حذف نیست. این توقع نتیجه موقعیت جنبش کارگری و یک پیشروی است. کارگران برای کسب این موقعیت هزینه های گزاف و سنگینی داده اند. موقعیت کنونی کارگران حاصل اعتراض پیگیر و رادیکال بخشهای وسیع کارگران در مراکز تولیدی و کارخانه ها است. در چند سال گذشته رهبران و فعالین کارگری، مطالبات اساسی و انسانی را به پرچم اعتراض جامعه تبدیل کرده اند. این مطالبات را نمایندگی کرده اند. به همین دلیل بخشهای وسیع از فعالین کارگری در شرایط کنونی مورد خطاب جامعه هستند. این انتظارات را آیا میتوانند جواب دهند! کدام شاخص و اولویتها در راس کار و فعالیت آنها قرار میگیرد.