رزمی دگر

رزمی دگر

(به رفقای کارگری که در نبرد طبقاتی امان از جان گذشتند )

اگر خواباندن تولید
اگر فریاد من بر ضد فقرو جهل !
به قانون شما جرمی است :
مرا در بند بگذارید .

اگر خیزش برای نان
اگر جنبش برای زنده ماندن ،
همچون انسان ،
به قانون شما جرمی است
مرا بردار آویزید .
که من اینک :
همان بندی
همان محکوم بردارم .

بری از خوف می گویم :
نمی خواهم بدون جنگ تا آخر
اسیر بندتان باشم .
نمی خواهم بدون غرش تیری به سوی خصم
به دار فقرتان میرم .
علیه فقر و ننگتان ،
علیه دار و بندتان :
کنون رزمی دگر خواهم .

داریوش سلحشور
تهران-تابستان ٧١