بدلیل طولانی نشدن این نوشته, قدردانی مربوط به اسماعیل هوشیار را به چند روز بعد موکول میکنم
******************************************
قدردانی از سایت حقیقتا آزادی بیان، قدردانی از اسماعیل حقیقتا هوشیار
***********************************************
یک – قدردانی از سایت حقیقتا آزادی بیان
دو – قدردانی از اسماعیل حقیقتا هوشیار
*********************************************** یکجا بودن دو بند این عنوان ارتباط خاصی بهم ندارد جز اینکه هر دو از کانالهای ارتباطی من بوده اند و در همین سایت آزادی بیان آشنا شده ام و بنا به ویژگیهای مبارزاتی ارزشمند و قابل تاملی که داشته اند خودم را مسئول دانستهام که در معرفی و بهبود فعالیتهای مستقل هرکدام سهیم باشم
***********************************************
یک – قدردانی از سایت حقیقتا آزادی بیان
سایت آزادی بیان از دید من تلاش میکند که آیینه تمام نمای اپوزیسیون چپ رادیکال جامعه باشد و میخواهم نشان دهم که در این راستا گامهای بزرگی را نیز با متد صحیح مبارزه اش جلو برداشته است و نه تنها که از سرمایههای بلفعل همین جامعه پرتحولمان در چنین بستری از مبارزه طبقاتی سرنوشتساز میباشد بلکه قطعا در شکل سازمان یافته ترش نیز از سرمایه های جامعه سوسیالیستی پیش روی مان خواهد بود
وقتی در بالای صفحه این سایت برروی قسمت (در باره ما) کلیک میکنیم این جملات خیلی ساده و بی پیرایه را ملاحظه میکنیم
**********************************************
به سایت آزادى بیان خوش آمدید
سایت آزادى بیان یک سایت سیاسی خبری است که در نظر دارد به مکانی برای تمام دوستداران قلم تبدیل شود. این سایت متعلق به تمام آن انسانهایی است که دلشان براى آزادى و بخصوص آزادى بیان می تپد
در سایت آزادى بیان مطالب توهین آمیز ٬ شخصى ٬ تحقیر آمیز ٬ با اسم مستعار ٬ مطالب فورواردشده و نوشته هاى یک نویسنده دیگر درج نخواهد شد
از تمام بازدیدکنندگان سایت انتظار داریم که سایت ما را به دیگران معرفی کرده و در غنی کردن سایت ما را یاری دهند
بازچاپ مطالب درج شده در سایت آزادى بیان با ذکر و بدون ذکر منبع آزاد است
***********************************************
اکنون روی این جملات کمی درنگ میکنم تا بهتر بتوانم در تعریف و تعمیق مضمون سیاسی هرکدام نقش ایفا کنم
***********************************************
یک سایت سیاسی خبری است
در نظر دارد به مکانی برای تمام دوستداران قلم تبدیل شود
متعلق به تمام آن انسانهایی است که دلشان براى آزادى و به خصوص آزادى بیان می تپد
***********************************************
اما من به این توضیح خیلی ساده و بی پیرایه مسئولین این سایت هرگز نمیتوانم راضی شوم و شاید خودشان هم بعد از گذشت سالها اکنون دیگر نگرش عمیقتری به این نوع معرفی داشته باشند و لذا با توجه به این لحظات مبارزه طبقاتی جامعه و جهان امروزی که نسبت به زمان تأسیس این سایت بسیار تعمیق یافته تر و سیاسی تر و رادیکال تر شده است مقدمتا و قبل از اینکه وارد بررسی کاراکتر سیاسی و جزئیات این سایت بشوم میخواهم ارزیابی و برداشت نوین خودم را از این معانی و از این سه جمله ارائه کنم
***********************************************
یک سایت سیاسی خبری است
***********************************************
بنظر من این سایت, فراتر از یک مضمون سیاسی خبری است, بدین معنی که برای شخص من نشان میدهد که راه سیاسی برای تحکیم بخشیدن به مبارزات سوسیالیستی همین است که سمبل یک جامعه ایی باشیم که بدون اهانت و تحقیر و غیره بتوانیم مجموعه نظرات را آزادانه و برابرانه و عادلانه اش پوشش دهیم, و چنین امری جز با بکار بستن متد علمی ممکن نمیگردد. طبقه کارگر مولد و زحمتکشی که به معنی گسترده و عمیقش خسته از این استثمار و سرکوب بسیار نظام مند و لجام گسیخته است, طبقه کارگری که در فرایند مبارزه هرچه تشکلمند و حزبیش همواره امیدوار به سرنگونی کامل بورژوازی و برقراری سوسیالیسم میباشد در یک چنین متدی از پوشاندن اخبار سیاسی و اندیشههای اجتماعی طبقاتی هست که میتواند در تشخیص درستی از نادرستی ها هرچه علمی تر و محکم تر گام بردارد
***********************************************
دورنمای سایت آزادی بیان
طبقه کارگر در این عرصه نظری سیاسی مبارزاتیش که بزودی نیز در عرصه پراتیکش از گامهای مقدماتی تاکنونی فراتر خواهد رفت و حتا در مبارزات منطقه ایی و جهانیش پیشتاز یک دگرگونی و انقلاب تعیین کننده ایی در تاریخ مبارزه طبقاتی خواهد گردید ضرورتا به یاری همین نوع آزادی بیان علمی هست که بنحو پرهمت تر و سازمانیافته تری دخیل خواهد شد, و آنوقت طبقه کارگر با پیاده شدن چنین آزادی بیان اجتماعی و اینبار به رهبری جامع و نظام مند خودش میتواند با موانع کوچکتر و با شرایط کم توهّمتر و پخته تری علیه کلّ نظام بورژوازی بسوی پیروزی قطعی و تحقّق برنامه یک دنیای بهتر پیش رود, و از همینجاست که میگویم این سایت آزادی بیان از سرمایههای بلقوه همین طبقه کارگر و جامعه بعد از سرنگونی جمهوری اسلامی خواهد بود و در راستای برقراری سوسیالیسم نیز بعنوان یک سایت و شبکه خبری نظری سیاسی پرجدل و روشنگر و دخیلی نقش ایفا خواهد کرد
************************************************
این سایت در نظر دارد به مکانی برای تمام دوستداران قلم تبدیل شود
منهم میگویم مکانی “برای تمام دوستداران قلم” ی که نوک قلم هرکدامشان منافع طبقاتی مشخصی را دنبال میکند در یک روند نقد و نقادی بدون تحقیر و توهین و غیره تشخیص درستی و نادرستی جهت گیریهایشان ساده تر و آسانتر میگردد و بدین وسیله یک سایت سیاسی خبری به ابزار سیاسی دخالتگر و پرتاثیری در پیشروی مبارزه طبقه کارگر جامعه ای که اتفاقا پیشگام طبقه کارگر جهانی است بدل میگردد
************************************************
متعلق به تمام آن انسانهایی است که دلشان براى آزادى و به خصوص آزادى بیان می تپد
در اینجا هم مثل آن دو مورد بالا تعبیر خودم را میگویم که “متعلق به تمام آن انسانهایی است که دلشان براى آزادى و به خصوص آزادى بیان می تپد” تا در این مبارزه, با افکار و اندیشهها و ضرورت ها و اولویت ها و دخالت گریهایشان بویژه با متد و با جهت دهیهای طبقاتیشان وارد میدان شوند و صلابت علمی و برتری طبقاتی و مبارزاتی مورد نظر خودشان را به محک بگذارند, و آنوقت این مبارزه طبقاتی هم که توسط مارکس “موتور تاریخ” شناخته شده است سوخت و ساز لازم خود را از این رهگذر سیاسی و ایدئولوژیکی و فلسفیش آنهم در تاثیر متقابل با مبارزه ایی که عملا و پراتیکا در دل جامعه و در دل مناسبات کار و سرمایه در جریان است تامین کند, و از روندهای ساده تری به پیچیده ترش جهش و تکامل یابد و شکل گیری انقلاب دگرگون کننده و سازنده و جهش دهنده تاریخ را صلابت بخشد و تسریع کند
************************************************
دو مثال ساده و روشن در تایید همین معنی
اکنون بعد از ملاحظه این دو مثال ساده و روشن که بعنوان تایید و تاکید روی این مضمون طبقاتی مبارزاتی بالا میاورم به جوانب ارزنده و دیگر این سایت میپردازم و در پایان این بخش نوشته هم یک جمعبندی از مجموعه کاراکتر سیاسی طبقاتی سایت آزادی بیان را مختصر مفید ارائه میکنم
************************************************
مثال ساده و روشن اولی
نماینده یکی از گرایشات درونی طبقه کارگر که بطور مشخص از سندیکای “فلزکار مکانیک” توسط مازیار گیلانی در مصاحبه اینترنتی اش ارائه میشود و درواقع از وظیفه شهروندی کارگر در رای دادن به انتخابات حرف میزند و مسائل دیگری که در این رابطه بعنوان کارگر و منافعش ارائه میکند توسط یک فعال دیگری بنام ناصر اصغری با عنوان دفاع از جمهوری اسلامی به بهانه “فعالیت سندیکایی” نقد و بررسی میشود و در سایت آزادی بیان درج میگردد. با توجه به مطالبی که در بالا توضیحش دادم هرکدام این دو فعال سیاسی درواقع در همین سخنان و نقد و نقادی مشخصشان دارند از مسائل پنهان و آشکار مبارزه طبقاتی سخن میگویند و قضاوت نهایی هم به درک و دخالت خواننده و مخاطبینشان برمیگردد
************************************************
مثال ساده و روشن دومی
کوروش مدرسی نوشته “طبقه کارگر ایران و تحولات خرداد ۸۸” را با عکس در سایت آزادی بیان آنهم در قسمتی از سایت که بارها نظرات مارکس و انگلس و لنین و منصور حکمت و غیره نیز درج میشده اند در اختیار خواننده قرار میدهند. در آن نوشته از شش نگرش مشخص صحبت میکنند و میخواهند به مخاطبینشان که از طبقه کارگر هستند با زبان خیلی ساده و با مثالهای خیلی زیاد (سیزده مثال از خیزشهای مردمی) که از گوشه کنار جهان جمع و جور کرده اند بفهمانند که حقیقت سیاسی طبقاتی قضیه به چه معنی بوده. ایشان در این رابطه حتا با رجوع به مارکس با چند پاراگراف چهار خطی مشخصی نیز در پیش بردن اهداف و منظور طبقاتیشان کمک میگیرند. و اگرچه هنوز نوشته ایشان ناتمام مانده است و در قسمت بعدی ادامه خواهند داد اما تا همین جایش میبینیم که یک فعالی از طرف دیگر نیز پیدا میشود یعنی منظورم ناصر احمدی میباشد که خودم هستم و بیان میکند که ایشان یعنی کورش مدرسی درواقع تمام سعی و تلاششان را چه از جهت ساده کردن کلام و جملاتشان و چه از جهت ساده کردن فهم قضیه بکمک مثالهای بسیار زیادی که از اعتصابات صد هزار نفری و توده ایی و میلیونی و غیره میآورند، و حتا چه با آوردن دیدگاه مارکس از ماتریالیسم تاریخی درواقع جان کلامشان این هست که خیزش میلیونی وقایع هشتاد و هشت را به حساب این بگذارند که این اعتراضات پرده دوم انتخابت رژیم جمهوری اسلامی بوده است و نه چیز دیگر, و طبقه کارگر نباید اینجور فکر کند که آن اعتراضات میلیونی بمعنی اعتراضات انقلابی و غیره بوده است و میبایست در آن شرکت میکردیم, و میگویند که قصدشان این هست که از موضع طبقه کارگر به قضیه نگاه میکنند و درست بودن موضع حزب حکمتیست خودشان را در شرکت نکردن در آن اعتصابات نشان دهند
بله ناصر احمدی هم از اینطرف در سایت آزادی بیان پیدایش میشود و میگوید که کورش مدرسی در هیچکدام آن سیزده مثالی که از مبارزات توده ایی جوامع مختلف و دورههای مختلف آنهم در همان اولین نگرش از شش نگرشی که نشان میدهند میاورند حتا در یکی از آنها به هیچ وجه به فرایند آن مبارزات اشاره ایی نمیکنند و درواقع مثل نوشته خود من که در آن پلاتفرم سیاسی سعی کرده بودم که شکل گیری خیزش انقلابی هشتاد و هشت را از چند سال پیشش که توسط کارگران نساجی و پرریس و غیره در سنندج و کردستان شروع شده بود و تا مبارزات سندیکای واحد و نیشکر هفت تپه و تا بنرهای آزادی برابری دانشگاه تهران و تا اعتصاب دو هزار نفری آریا شهر و تا روز کارگر معروف هشتاد و هشت همه و همه را بعنوان فرایند روش مبارزات یک جامعه ارائه کرده بودم و نقش جنبشهای مختلف جامعه را در آن مبارزات نشان داده بودم و تازه آنجا بود که به خیزش انقلابی هشتاد و هشت رسیده بودم و تمام احزاب کمونیست کارگری برهبری کورش مدرسی تا حمید تقوایی بویژه حزب کمونیست کارگری را مورد نقادی قرار داده بودم که در آن انقلاب شرکت نکردند و میدان را به دست جناح دیگر جمهوری اسلامی سپردند، حالا ضمن اینکه کورش مدرسی در این سیزده مثالشان کوچکترین اشاره ایی به فرایند یک مبارزه نمیکنند اما زمانی هم که میخواهند به نکته مورد نظر خودشان برسند اتفاقا آنجا از ماتریلیسم تاریخی مارکس نشان میاورند که باید به فرایند قضیه نگاه شود. لذا منهم به طبقه کارگر میگویم که حالا باید حساس بود که چرا چنین چپکی و وارونه و صد و هشتاد درجه بیجا و بی مورد از مارکس نشانه میاورند، علتش این است پشت بند این مطالبی که از ماتریالیسم مارکس میآورند میخواهند بگویند و میگویند که انتخابت جمهوری اسلامی فرایندی داشته است و یکی از پردههای این فرایند هم همان وقایع هشتاد و هشت بوده است. در واقع ناصر احمدی یعنی منهم میگویم که ایشان با زیرکی از نوع خودشان از مارکس به ضّد خود طبقه کارگر و به ضّد خود مارکس بهره میگیرند که نتنها آن موضع راست و بورژوایی چهار سال پیش خود را یکبار دیگر توجیه کنند بلکه از آن مهمترش اکنون هم که اتفاقا اینبار پیش روان خود طبقه کارگر به تشکیل حزب سیاسی رسیده اند و اینقدر جلو آمده اند که حتا از درون زندان و چنگال رژیم هم در رهبری این حرکت ذره ایی کوتاهی نمیکنند آنوقت کورش مدرسی اینبار نیز شانس خود را در هرچه بیشتر سست کردن بخیشهایی از جنبش کارگری و جامعه امتحان میکنند و با کلی مقدمه و شرح بست دادن کلامشان تازه اسم این نوع نگرش را هم بعنوان نگرشی مارکسیسیتی و نگرش طبقه کارگر به خورد طبقه کارگر و جامعه میدهند
و همین ناصر احمدی در همین سایت آزادی بیان که محور صحبتمان هست در همان نوشته دو هفته پیش خودش نیز تحت عنوان “پیش روی سیاسی رهبران کارگری و پس روی سطحی بینانه حزب کمونیست کارگری” با خم شدن به نوشته اخیر حمید تقوایی که با عنوان “تعین بخشی انقلاب” در روزنه ارائه شده بود، بله من در آنجا هم بیان حمید تقوایی را نقد کرده بودم که ایشان هم برای توجیه کردن آن بیعملی واضح خودشان در آن خیزش هشتاد و هشت تلاش کرده بودند نشان دهند که شرایط سیاسی برای دخالت مستقیم و پراتیک حزبشان آماده نبوده است. در واقع حمید تقوایی هم بشکل دیگری تئوری و ایدههای سوسیالیسم هنوز زود هست کورش مدرسی را که یک دهه پیش فرموله شده بود با تبیین مخصوص خودشان عملا مبنای توجیهاتشان قرار داده اند و از طرف دیگر هم مثل کوروش مدرسی که در نوشتهشان از حزب حکمتیست دفاع میکنند ایشان هم حزب خودشان را “حزب انقلابی و کمونیستی” معرفی کرده اند
میخواهم بگویم که اینکه سایت آزادی بیان مینویسند که “متعلق به تمام آن انسانهایی است که دلشان براى آزادى و به خصوص آزادى بیان می تپد” درواقع با این دو مثال سعی کردم که این معنی را از جهت سیاسی طبقاتیش تعمیق دهم و در درستی و قوّت آن نقش ایفا کنم
**************************************************************
درک عمیق و حوصله اندیشمندانه مسئولین آزادی بیان
در این سایت ضمن بخش مربوط به نوشتهها و مقالات سیاسی همراه با عکس نویسندگانشان که حداقل شش مورد را از سمت راست به پایین جای میگیرد و تازه بهنگام درج شدن مورد جدیدتری نیز آن آخرین نوشته با عکس مربوطه اش به پایین صفحه انتقال مییابد و در آنجا هم چند صباح دیگری در دسترس خوانندگان باقی میماند، بله سیستم و متدی که در همین بخش آغازین سایت پیاده میکنند بوضوح نشان میدهد که تا چه حد و درجه ایی هدف این سایت به دسترس قرار یافتن مطالب سیاسی تاکید دارند, و از همینجا میتوان به حوصله اندیشمندانه مسئولین این سایت از جهت اینکه خوانندگانشان بویژه آنهایی که در تنگناهای اقتصادی جامعه درگیرند در فرصتهای بیشتری بتوانند مطالبشان را پیگیری کنند, و فعالیتهای نوشتاری هم هرچه پرزمان تر در دسترس باقی بمانند, و در یک کلام از همینجا میتوان دریافت که آنها درک شایسته و عمیقتری از پروسه بحث و نظر از یکطرف و رابطه دیالکتیکی بخش نظری جامعه با بخش پراتیکی آن جامعه از طرف دیگر دارند . وقتی به نوشتههای بدون عکس زیرین همین ستون اول نیز میرسیم میبینیم که اینجا هم به تعداد چهل نوشته بدون عکس را میپوشاند که بطور متوسط یک هفته تا ده روز میتوانند بر روی سایت در دسترس خوانندگان قرار گیرند
**************************************************
آزادی بیان مشتی نمونه خروار و آینه یک جامعه بسیار فعال و سیاسی
در ستون دوم نیز میبینیم که پوشش خاصی داد شده است به اخبار مربوط به نهادها از جمله کمپین ها، رادیو ها، نشریات و احزاب و غیره که بسهم خودش از جهت حجم عظیمی که به فعل و انفعالات نظری اجتماعی سیاسی اپوزیسیون چپ بویژه به مسائل مربوط به جنبش کارگری و کارگران زندانی منعکس در سایت آزادی بیان میدهد چقدر قابل اهمیت و تقدیر است. و اما از جهت تنوع و خسته کننده نبودن ستونی که مملو از این مطالب مربوط به نهادها میباشد میبینیم که در بخش وسطش در قسمت مطلب هفته، در اینجا هم همواره با درج کردن مطالب مارکس، انگلس، لنین، منصور حکمت آنهم عمدتا به تناسب زمانی و ضرورتهای سیاسیش و حتا به فعالین مشهوری چون کوروش مدرسی و غیره پوشش دادهٔ میشود و بسهم خودش میبینیم که مسئولین بی ادعا و وظیفه شناس و گرانقدر آزادی بیان با چه متد قابل ملاحظه ایی در مبارزه طبقاتی جامعه و حتا منطقه از جمله افغانستان و عراق و ترکیه و مصر و غیره نقش ایفا میکنند
و باز هم از جهت تنوع سیاسی در زیر همین مطلب هفته, همواره عکسهای پر معنی و عمیقی نظر خوانندگان را بخود جذب میکند و جلب میکند که عمدتا به شدت جراحات وارده بر یک جامعه بشدت زیر خت فقر و زیر سرکوب دلالت دارند و ذهن و دل هر انسان منصف و آرزومند و فعال به پایان دادن به جامعه طبقاتی را بدرد میاورد. در این رابطه لازم میدانم به عکسی که دختر بچه شش هفت سال ایی را نشان میداد اشاره کنم که با لباس فقیرانه ایی بر تن بدون روسری و با شجاعتی سینه جلو داده و سبد بقالی اش در دست روی به جلو در حرکت بوده، و از دید من در یک کلام سمبل جامعه بسیار پرکار و پرتلاش و ستم دیده و در عین حال پراراده و امیدی بوده که انقلاب شکست نخوردگان منصور حکمت را به بهترین وجهی نمایندگی میکرد
***********************************************
و اما زمانی که به ستون سوم و آخری این سایت میرسیم قسمتهای بخش بندی شده مصاحبه و گفتگو، مطالب ترجمه شده، شعر، گزارش، صدا و تصویر، نشریات، لینکهای مفید و بویژه این دو عکسی که حتا در کوچکترین سایزش اما در عمیقترین معنایش بر روی سایت قرار داده شده را ملاحظه میکنیم که منعکس کننده صدای طبقه کارگر جامعه در سازمان جهانی کار میباشد آنهم با پوسترهای سرخ مارکس و فعالینی که در این مبارزه جلوی صحنه بوده اند همه و همه بیانگر کوششهای بسیار بیدریغ و پرتحرک اندیشمندان سیاسی گردانند گان این سایت و مسئولین مبارز و شریف آزادی بیان میباشد که من بلحاظ وقت و زمان بسیار ناچیزم و شتابی که از نظر تلاطم جامعه پیش روی داریم صمیمانه اعتراف میکنم که نتوانستم بطور مشخص در این ستون سوم و بخشهای مربوطه آش نکات ضروری ام را ارائه کنم و حتا نتوانستم به قسمت مربوط به ستون افقی بالای صفحه و تقسیم بندیهای کاپیتال، آثار مارکسیستی، دیدگاهها ، تازههای رسیده، ارشیو، گالری عکس. در باره ما، نکته نظراتم را ارائه کنم اما شاید توانسته باشم که میل و رغبت خوانندگان را در ملاحظه ارزشهای این سایت و در معرفی آن به دنیای پیرامونمان به شوق آورده باشم و تقویت کرده باشم
حتا در قسمت مربوط به اولین بخش مربوط به ستون عمودی اولی نیز یعنی در قسمت مربوط به بالای (از میان مقالات) نیز گفتنیهای قابل ملاحظه ایی دارم که نتوانستم به آن برستم. اما لااقل با اشاره مختصری پیرامون دو یا سه جنبه از ابعاد شگرف این سایت سعی میکنم که این دست خالی بودنم در نیمههای کار را تاحدودی جبران کنم و این عذرخواهی صمیمانهام را تاحدودی موجه جلوه دهم
*********************************************
برای مثال زمانی که بر روی قسمت مربوط به (ارشیو) کلیک میکنم نتنها با دریایی از مطالب مواجه میشوم که بویژه از نظر راحتی کار گشتن و پیدا کردن مطلب مورد نظرم حقیقتا در حیرت و تحسین میمانم آنهم به این دلیل که با دقت و زحمت بسیار ستودنی ایی مواجه میشوم که در ترتیب بندی این مجموعه از کارشان یعنی به ترتیب حروف الف بای مربوط به اسامی کوچک نویسندگان تنظیم شده است, و زمانی هم که با اسامی مشترکی مواجه میشوم آنجا نیز همین ترتیب پیاده شده را در اسم فامیلی آنها برقرار شده میبینم, که در یک کلام به مدرن بودن تکنیک کار و به توجه انسان دوستانه و توجه به سرعت کار مبارزاتی این رفقای گرامی آزادی بیان پی میبرم. و اما زمانی هم که برای مثال پرمطلب ترین فعال این اپوزیسیون چپ را که سعید صالحی نیا باشند انتخاب میکنم و با کلیک مشخصی وارد ارشیو نوشته هایش میشوم اینجا نیز مجدداً با انبار وگنجینه نوشتاری هر فعالی آنهم با تاریخ و ترتیب زمانیش مواجه میگردم که در مورد سعید صالحی نیا در آزادی بیان باید گفت که مثل دریا و دریاچه میباشند، و شما با رجوع به آنهمه نویسنده مطلب ارائه کرده به سایت را که در نظر بگیرید و مجسم کنید, آنوقت به بزرگی قلب این فعالین آزادی بیان که مثل باغها و باغچه ها و دشت و صحرای بسیار سرسبز و پرآب و متنوعی میباشند بهتر پی میبرید و به این سرمایه بالفعل جامعه و سرمایهٔ بلقوه جامعه سوسیالیستی ایران بیشتر پی میبرید و من از همین دریچه ارشیوی مملو از کتاب و کتابخانه و ادبیات منظم مبارزات یک جامعه با طبقه کارگر توفنده اش بوده که بموزات رهبران کارگری زندانی و غیر زندانی اش بویژه با این عزم راسخی که برای تشکیل حزب سیاسیشان اعلام کرده اند و بموازت فعالین جنبش های زنان و جوانان و دانشجویی و و فعالین آزادی زندانی سیاسی و ضّد اعدام و ضّد حجاب و جنبش رهایی فرهنگی و جنبش دفاع از کودک همه همهشان هست که با اعتماد بنفس قوی شده ایی میگویم که طبقه کارگر جامعه در مبارزه سرنگونی جمهوری اسلامی و برقراری سوسیالیسم و کمونیسمش پیروز خواهد شد
**********************************************
زنده باد مردم داری و کار دمکراتیک سیاسی رفقای بیادعا و منظم و اندیشمند و متعهد آزادی بیان
ناصر احمدی ۱۰.۰۶.۲۰۱۳
ahmadi100@yahoo.com