رفتار قلدری در فرهنگ سیاسی چیست و چگونه باید در مقابل آن ایستاد؟

مقدمه

از مشکلات فرهنگ سیاسی جامعه ایرانی، یکیش همین فرهنگ قلدری ، اتهام زنی و فحاشی است. بسیاری از آزادیخواهان از دیدگاههای مختلف سیاسی به این معضل برخورد کرده اند و تلاش کرده اند دلایل تاریخی آن را بشکافند و بشناسانند.(۱و۲و۳و۴) و دعوت به فرهنگ مدارا و دیالوگ را شرط مقدم ارتباط گیری اندیشه ها ، مناظره ها و دیالوگها به منظور پیشبرد انتخاب ارجح دانسته اند.

منهم در طول حیات فرهنگی و سیاسی خود به این معضل برخورد کرده ام. خصوصا بعنوان یک فعال فرهنگی و سیاسی در فیسبوک، متوجه شده ام که یک ضد فرهنگ در فیسبوک می چرخت و دست بدست می شود که باعث حفظ دیوارها و فاصله ها بین مردم می شود، ارتباط گیری مردم را مختل می کند و نهایتا عامل مهمی است که فرهنگ مدرن نمی تواند در جامعه ما ، خودی شود. فرهنگ مدرن فرهنگ گفتن و شنیدن است. فرهنگی است که فضا برای تضارب افکار می دهد و هدفش پیروزی فردی به فردی نیست یلکه رسیدن به حقیقت با ابزار سنجش منطقی و علمی است.

این درست است که حقایق انسانها هرگز یکی نمی شود, اما با مبادله انسانی افکار و ایده ها، انسانها عموما می توانند به هم نزدیکتر شوند و این نزدیک شدن بخاطر تکنولوژی ارتباطات و فیسبوک در حال تسریع شدنست و طبعا عده ای آنرا بر نمی تابند!

لذا جدال بین آنها که می خواهند فرهنگ مبادله افکار انسانی شود و آنها که از نزدیکی انسانها واهمه دارند، در فیسبوک تشدید شده و عروج فرهنگ مدرن را ، “ضد فرهنگی بنام فرهنگ فحاشی و اتهام زنی و قلدری” مسدود یا حد اقل کند می کند.

اگر ما در سمت آزادیخواهی و انسانگرائی قرار داریم چاره ای نداریم این “ضد فرهنگ ” را بشناسیم و بشناسانیم و از موضعی فراسازمانی با آن مبارزه کنیم. کوشش من در سری مقالات آینده این خواهد بود مقداری این بحث را بیشتر بشکافم. امید دارم خوانندگان هم مشارکت کنند:

(۱) روانشناسی فرهنگ قلدری(۵)

قلدری یا Bullying

رفتاری است که دینامیک آن معمولاً از طریق ترساندن، تهدید کردن، تحقیر کردن، گردن کلفتی‌ کردن به عنوان قدرت در مقابل شخصی‌ دیگر، در اجتماع و گاهی درون منازل عمل می‌کند. فرد قلدر فردی است که با استفاده از رفتاری پرخاشگرانه سعی‌ در ارعاب طرف دیگر دارد. در این فرایند شخص قربانی مورد آزار فرد یا گروهی که از او قوی تر هستند، قرار می‌گیرد. بنابر این قلدری نتیجهٔ ادغام چهار محرک کنار هم میباشد: ۱- رفتار قلدری، رفتار و برخوردی که روی شخصی‌ اعمال میشود و به در بالا به آن اشاره شد، ۲- فرد قلدر که اعمال کنندهٔ این رفتار است، ۳- – فردی که مورد آزار و اذیت فرد قلدرو قرار می‌گیرد و جنبه نهایی آن رفتار و برخورد تماشاگران این صحنه‌ها هستند. هدف این نوشته پردازشی کوتاه به این جنبه‌ها می‌باشد. جهت در نظر گرفتن حوصلهٔ خواننده، هدف این نوشته پردازشی کوتاه به این جنبه‌ها می‌باشد

قلدری کلمه ای‌ آشنا برای همه ماست. مشاهده گر‌ فیگورهای قلدر در هر گوشه و کنار بودیم. تقریبا در هر کتاب رومانی، فیلم‌های سینما، سریال‌های تلویزیونی، مدارس، محل کار و اماکن عمومی و غیره قلدری به چشم میخورد و هنوز ادامه دارد. امروز دیگر این رفتار هم در پیشرفت‌های دنیای تکنولوژی راه پیدا کرده، و آنجا نیز با تلاش هر چه تمامتر با تهدید کردن، دست انداختن و گردن کلفتی‌ کردن همچنان به پیش می‌تازد. جالب است که در فرهنگ غرب سالیان مدیدی است که رفتارهای فرد قلدر را مورد بررسی قرار داده اند. جنبش مبارزه با قلدری در ممالک متعددی در عرض دو و نیم دهه اخیر سازمان یافته است. قوانینی در مملکت هائی چون ایالت متحده آمریکا، فرانسه، آلمان و و…, برای مبارزه با قلدری وضع شده وبه ثبت رسیده اند. اینترنت و فیسبوک یکی از عرصه های نوین روابط انسانیست و در فرهنگ سیاسی ایران قلدری ، فحاشی، اتهام زنی سیاسی از انواع شناخته شده بروز قلدریست.

فرد قلدر، نیاز به مورد توجه دیگران واقع شدن و خود نمایی کردن دارد. فریبکاری، سرزنش کردن دیگران، نادیده گرفتن احساسات دیگران، گفتاری که برداشت گرایانه است و فاقد جزئیات، ابراز هیجانات به گونه ای‌ سطحی با تغییرات سریع، احساس ناراحتی و خشم زمانی‌ که مورد توجه نیست، هرگز مسئولیت پذیرش رفتار خود را نیاموخته، سلب هر نوع مسئولیت برای رفتارش، ناتوانست در دیدن عواقب رفتارش در مورد خود و دیگران و با تولید فرضی مکانیزم ترس در مخاطب تلاش دارد که بر دیگری یا دیگران “مسلط” شود , مواردی از خصوصیت روانی شخص قلدر است.

  • اما فرد قلدر برای بروزش، نیاز به یک فضای “قلدر پذیر” دارد. باید مخاطبینی بیابد که این قلدری را بپذیرند.
  • پذیرش قلدری همانطور که گفتم ، انواعی دارد. سکوت “تماشاگران” در کنار, خم شدن و “به راه آمدن قربانیان”.
  • آدمهای قلدر، معمولا فرصت طلبانه دنبال طعمه هستند . کافی است شما به هر دلیلی ، فردی باشید برجسته و جلوی راهشان قرار بگیرید. همین برجسته بودن شما  باعث شعله ور شدن ترس آدم قلدر از کمبودهایش می شود. هر قدر شما بر اصول خود بیشتر پا بفشرید، آدم قلدر بیشتر تحریک می می شود و بیشتر تهاجم می کند.

آدم قلدر بدنبال سوژه خاصی است.دارا بودن هوش و علمی‌ بالاتر در نظر فرد قلدر; صلاحیت و شایستگی و محبوبیت (محرک حسد و غبطه خوردن در قلدر); درستی‌ و صداقت (برای قلدر این رفتار تحقیر آمیز است و آن را خوار میشمارد); گلاویز شدن با نا برابری هر جا ممکن است و مطیع نشدن در برابر نابرابری.

لذا ما اینجا بهتر است از شرایط بروز قلدری بیشتر بحث کنیم:

(۲) فرهنگ تسلیم پذیر در مقابل قلدری:

فرهنگ اجتماعی جامعه ایران ، تاریخا فرهنگ قلدری پذیر است. تاریخا انسانها یاد گرفته اند که در مقابل گردن کلفتها، لاتها، چاقوکشها، شعبان بیمخها، گرده بگیرها سر خم کنند . این متدی بوده که انسان جهان سومی توانسته “بقا” بیابد” و از خطر بگریزد. در ژنهای فرهنگ اجتماعی ما این خصلت جا خوش کرده و به دفاعات سر پیچهای تاریخی ، از حمله مغولها بگیر تا کودتای شعبان بیمخهای محمد رضا شاه تا همین تسلط ننگ آور لاتها و چاقو کش های بسیجی رژیم اسلامی، “تن دادن” جامعه به عربده کشی قلدرها را شاهد بوده ایم.

فرهنگ سیاسی ما چه در “پوزسیون” و چه در “اپوزسیون” در بسیاری مواقع همین خم شدگیها را در مقابل قلدری شاهد است.توجیهات بسیاری هم می شود این خم شدگیها! گاهی می گویند: “محل نگذاریم” پر رو نشود! گاهی می گویند “با سگ نباید دهان به دهان شد”! گاهی می گویند “در شان ما نیست”! و این می شود که قلدری بعنوان یک سنت دیر پا نسل به نسل راهش را ادامه می دهد و ما هنوز بعنوان یک بیماری فرهنگی داریم تاوانش را می دهیم!

(۳) خم شدن در مقابل قلدری فرهنگی سیاسی

اینجا من یک روانشناسی بخصوصی می بینم. دینامیزمی بین فردی که فلدری می کند و مخاطبینش برقرار است. مخاطبینی که زیر “فشار یک قلدر و قحاش و اتهام زن” به سه گونه عکس العمل نشان می دهند:

الف: بخشی نسلیم قلدر نمی شوند و راهشانرا با صلابت ادامه می دهند

ب: برخی سکوت می کنند و به خود و دیگران توصیه می کنند “محلش نگذارید خودش خشک می شود می افتد”!

چ: برخی قلدری او را می پذیرند و در گوشه و کنار حمایتش هم می کنند!

ریشه های رفتار شناسی “خم شدن” در مقابل قلدری در جوامع حیوانی قابل جستجوست. زندگی گله ای ایجاب می کند که “جمع” بدنبال رهبر خم بشود، تسلیم بشود و دنباله بگیرد. عموما این رابطه عامل بقاست برای تداوم حیات. زور و اعمال زور تاریخا حیوانات گله را “به خط” می کند و رفتارهای مشابه را برمی انگیزد. به نظر می رسد که این نوع تابع شدن در مغز حیوانات و انسان جائی تثبیت (وایر) شده است.

جوامع انسانی هم عموما تابع همان قوانین زندگی گله ای هستند. انسان در حال قدم گذاشتن به هستی انسانی است و زندگی گله ای هنوز قوانینش تارو پود رفتاری و روانشناسی اوست.

مشکل اینست که این “گرایش به خط شدن در مقابل زور و قلدری” دیگر پاسخگوی نیاز انسانها نیست.چرا؟ چون زور همیشه در جای حق قرار ندارد و لذا امکان پیروزی حامل حق را کاهش می دهد. حق زیر پای زور نفله می شود و جامعه انسانی از شانس استفاده از امر حق محروم می گردد.

این تناقض بین “سنت طبیعی” انسان گله ای با نیاز انسانیت مدرن، لازم می سازد که جلوی قلدری ایستاد و به بروز انتخابهای معقول کمک نمود.

چه باید کرد؟

مثل هر امر اجتماعی دیگر، تغییر رفتارها و افکار نیاز به ملزوماتی دارد. از یکجا نمی شود شروع کرد.اما حتما باید از روشنگری استفاده کرد. جنبشهای روشنگری تاریخا پرچمهای انقلابهای اجتماعی و سیاسی بوده اند. بخشی از جنبش روشنگری هم تلاشی است برای یافتن نقاط ضعف فرهنگهای پیش مدرن و نقد پیگیرانه و رادیکال آنها.

در مورد پدیده قلدری هم همین مسیر را باید رفت. شناختن و شناساندن پدیده قلدری در گستره اجتماعی و منزوی کردنش حتما راهگشاست.

در فرهنگ سیاسی ایران، سمبلهای معینی این فرهنگ فلدری و اتهام زنی را نمایندگی می کنند. نگاهی به فضاهای ارتباطی مثل فیسبوک بخوبی نشان می دهد که بجز هواداران رژیم اسلامی ، فرقه مجاهد و فرقه فولادوند از نمونه های متبلور این برخورد فرهنگی است. امید من اینست که در مقالات بعدی بیشتر در این موضوع مهم صحبت بکنم.

منابع بیشتر:

(۱)ضرورت همبستگی و اعتراض در برابر قلدرمنشی و نسق گیری رهبری مجاهدین(ایرج شکری)

http://www.tipf.info/zarorate,istadegi.htm

(۲) سعید صالحی نیا: تحمل دگر اندیش، اقناع ،دیالوگ و مناظره نگاهی به چند مقوله بنیادی در فرهنگ و سیاست

http://www.rowzane.com/more-articles/80-saeed-salehi/8146-1390-07-29-11-27-05.html

۳)گفتگو با اسماعیل هوشیار در موضوع بیماری فرهنگی اتهام زنی امنیتی در فرقه مجاهد و اپوزسیون(سعید صالحی نیا)

http://www.azadi-b.com/arshiw/?p=24052

(۴)واژه‌ای چند درباره “تحمل و دگراندیشی”، مسعود نقره‌کار

http://news.gooya.com/politics/archives/2011/10/128904.php

(۵) مقالاتی در موضوع روانشناسی قلدری

https://en.wikipedia.org/wiki/Bullying

http://www.bullyonline.org/workbully/bully.htm

http://www.bullyonline.org/workbully/bully.htm