با رفتن منصور اسانلو به دامن راست، احساس رضایت نکنید

رضا مقدم اخیرا نوشته ای با تیتر “شرایط بازگشت اسانلو به جنبش کارگری” منتشر کرده است که بخش عظیمی از آن با زبانی بسیار ناشایست و غیرسیاسی بر علیه دوستان قدیمی اش نگاشته شده است. این ادبیات کلا نوشته را از خواندن و جدیت می اندازد. توصیه صمیمانه من به رضا مقدم این است که باید بحث سیاسی را سیاسی کرد و به خواننده اجازه داد که خود تصمیم بگیرد. اینگونه برخوردها هیچ کس را حقانیت بحثت قانع نخواهد کرد.
این نوشته اما در لابلای این زبان زمخت، نکات قابل بحثی هم دارد که من به یک نمونه از آن اشاره خواهم کرد. این نوشته با این پاراگراف شروع می شود: “از حول و حوش روز کارگر امسال یک تلاش هماهنگ برای بازگرداندن اسانلو به جنبش کارگری آغاز شده است.” و او این تلاش را تقبیح می کند و سراسر نوشته خود را به ناسزاگوئی ـ و نه نقد! ـ بر علیه کسانی اختصاص داده که در این تلاش سهیم بوده اند. بگذریم از اینکه او در این اظهارنظر درکی بسیار سطحی از مقوله “جنبش کارگری” به نمایش گذاشته است، اما یک سئوالی که جلوی هر خواننده شریفی قرار دارد این است که رضا مقدم چه منفعتی در این دارد که منصور اسانلو را به دامن دشمن هل دهد؟ هیچ انسان منصفی نمی تواند این نکته را انکار کند که منصور اسانلو شناخته شده ترین فعال جنبش کارگری است که خوب و یا بد برای یک دوره نسبتا طولانی بعنوان سمبل مقاومت جنبش کارگری در برابر جمهوری اسلامی در جامعه شناخته شده بود. از دست دادن یک چنین شخصیتی جنبش کارگری را گامها عقب می راند. هیچ کمونیست و کارگر شریفی نباید از راست شدن چنین شخصیتی احساس پیروزی و رضایت بکند! رضا مقدم با این کارش، اگر واقعا منظورش همکاری با دشمنان طبقه کارگر ایران نباشد، ساده ترین کسی است که درباره جنبش کارگری ایران اظهار نظر می کند.

لینک نوشته رضا مقدم:
http://www.azadi-b.com/G/2013/06/post_441.html

١۶ خرداد ١٣٩٢
rashid.yousefi@yahoo.com
http://rashidxan.wordpress.com/