طبقه کارگر و نمایش انتخابات در ایران

گفتگوی برنامه افق جنبش کارگری تلویزیون کوموله با شهلا دانشفر

افق جنبش کارگری: همینطور که در جریان هستید. پرده دوم نمایش انتخابات ریاست جمهوری با بیرون آمدن اسامی ٨ نفر از کاندیداها از صندوق شورای نگهبان به پایان رسید و ما منتظر اجرای پرده سوم هستیم که قرار است زیر نظر بیت رهبری و توسط سپاه پاسداران و دستگاههای امنیتی اسم یکی از این هشت نفر که غیر قابل پیش بینی هم نیست که از محافظه کاران باشد، شما فکر میکنید واکنش طبقه کارگر به این نمایش و این روند چه باید باشد؟
شهلا دانشفر: روشن است. خواست کارگران، خواست مردم، سرنگونی جمهوری اسلامی است. روشن است که این مضحکه هیچ ربطی به مردم ندارد و مردم نباید در آن شرکت کنند. اما سئوال اینکه رای باید داد یا نه، سئوال بسیار عقبی است در این اوضاع و در رابطه با رژیمی که سی و چند سال است دارد جنایت میکند. دارد سرکوب میکند و فقر و فلاکت را بر گرده مردم تحمیل کرده است. مساله اینست که در قبال این اوضاع همانطور که سئوال شما نیز هست چه باید کرد. انتخابات به نظر من گوشه ای از یک اوضاع سیاسی فراتری است که ما امروز در آن قرار گرفته ایم. جمهوری اسلامی چه این انتخابات را از سر بگذراند و چه نه ، یک نکته روشن است و آن اینست که این رژیم به بن بست کامل رسیده است. موضوع اینست که اقتصاد این رژیم به این شکل فلج است، جنگشان نیز به این صورت بالاگرفته است. اینها حتی یکی مثل رفسنجانی را که از بنیانگزاران این رژیم است، در تدوین قانون اساسی آن دست داشته است، کسی بوده است که خامنه ای را جلو آورده است، یار نزدیک خمینی بوده و سردار سازندگی شان بوده است و اساسا برای حفظ نظام آمده بود، بخاطر کمی اختلاف نتوانستند تحمل کنند. علتش هم ترس از مردم است. تحلیل های بسیاری از رد صلاحیت ها توسط شورای نگهبان و غیره میشود ولی در این تحلیل ها کم می بینید که به فاکتور مردم اشاره شود. در حالیکه ما می بینیم که چگونه ترس و وحشتشان از “فتنه ” بالا گرفته است. مرتب فرمانده ناجایشان می آید و میگوید ما آماده ایم و فتنه ای نخواهد بود. همین الان تهران، تبریز، شیراز، اصفهان و خیلی جا ها را به حالت نظامی در آورده اند. معلوم است که اینها وحشت دارند. اما مساله اصلی اینست که در این موقعیت رژیم اینطور در مخصمه قرار گرفته است. اقتصادش فرو پاشیده و در سطح جهانی چنین به انزوا کشیده شده است، به طبقه کارگر امکان میدهد که بپرد جلو و حرفهای خودش را بزند. بپرد جلو و خواستهایش را طرح کند و صف مبارزه اش را سازمان دهد. خودش را آماده کند برای پایان دادن به این پرده آخر به قول شما. برای پایان دادن به کل بساط این رژیم. من میخواهم بگویم که طبقه کارگر در ایران امروز در یک موقعیت تاریخی قرار گرفته است. برای اینکه نقش طبقه کارگر در پیروزی انقلاب و برای عقب زدن هر نوع تلاشی برای الترناتیو سازی از بالای سر جامعه تعیین کننده است.
افق جنبش کارگری: اجازه بدهید یک سئوالی را از شما بکنم. شما در ابتدای صحبتتان با توجه به وضعیتی که جمهوری اسلامی در آن قرار گرفته است، گفتید در یک بن بست کامل است. این بن بست چگونه و توسط کدام طبقه اجتماعی شکسته میشود؟
شهلا دانشفر: به نظر من نقش اساسی تر را امروز طبقه کارگر دارد. ببینید جمهوری اسلامی جامعه را به لحاظ معیشت به قهقرا کشیده است. فقر و فلاکت را بر گرده کل جامعه حاکم کرده است. می بینید در عین حال چگونه قشون کشی میکند، ناجای خود را به خیابان میکشد، اعدام هایش را افزایش داده است، دستگیری ها را افزایش داده است، فعالین و رهبران کارگری را زیر فشار و دستگیری قرار میدهد، بطور مثال همین الان بهنام ابراهیم زاده را زیر فشار قرار داده که علیرغم وضع فرزند بیمارش که به سرطان مبتلاست به زندان باز گردد و غیره، اما کارگران و مردم در برابر این وضعیت ساکت نیستند. جامعه پر از التهاب است و رژیم نیز در هراس است. یک عرصه دائمی اعتراض در این شرایط اعتراض کارگران بوده است. به همین اعتبار جنبش کارگری به یک وزنه ای در تحولات سیاسی تبدیل شده است. به اعتبار این موقعیت امروز طبقه کارگر مکان مهمی برای عقب زدن رژیم اسلامی و برای بسیج کل جامعه پشت سر خودش و حول خواستهای سراسری و اساسی خود دارد. به همین دلیل است که من بر نقش تاریخی طبقه کارگر در شرایط کنونی اشاره کردم. برای ایفای این نقش باید رهبران و فعالین کارگری این شرایط را دریابند. در صفی متحد و قدرتمند ظاهر شوند و با ابراز وجود سیاسی خود بیایند و بیانگر خواستهای کل جامعه باشند. همچنین ضروری است که تشکلهای کارگری با یکدیگر متشکل و متحد عمل کنند و به این شکل ما شاهد یک قدرتنمایی بزرگ از طرف طبقه کارگر خواهیم بود. به نظر من شرایط برای ایفای چنین نقشی از سوی طبقه کارگر بسیار مساعد است. اعتراضات کارگری دارد این را نشان میدهد و فضای پر از اعتراض محیطهای کارگری دارد این را نشان میدهد.
افق جنبش کارگری: بسیار خوب این یک بحث عمومی است که طبقه کارگر میتواند این بن بست را بشکند و برود به سمت آماده کردن خودش و همانطور که شما اشاره کردید با ایجاد تشکلهای کارگری و متحد کردن مبارزات اینجا و آنجا و سراسری تر کردنش. منتها در این روزهایی که در آستانه برگزاری این نمایش قرار گرفته ایم، وظایف مشخص تر فعالین جنبش کارگری، فعالین سوسیالیست و کمونیست کارگری چیست؟
شهلا دانشفر: در این روزها آنها تنور انتخاباتشان را داغ میکنند، با همین گفتمان ها و بحث ها و جنگ و جدالهایشان، برای مردم هم این فضا، فضای اینست که در جمع ها، در محافل و در هر جا که هستند همین بحث هایی را که ما اینجا داریم، داشته باشند. کارگران کمونیست و چپ تلاش کنند که همین گفتمان را به میان کارگران ببرند. گفتمان بر سر اینکه چگونه صف خود را متشکل کنند، چگونه حول خواستهای سراسری خود جمع بشوند، چگونه خود را برای مبارزات گسترده تر آماده کنند. گفتمان بر سر اینکه به تدارک اعتصابات سراسری شان بروند. همانطور که اشاره کردم اعتصابات کارگری امروز وسیع و گسترده است. در دهها مرکز کارگری در این شهر و آن شهر اعتراض است. بطور مثال نیشکر هفت تپه، نورد لوله صفا، مس خاتون آباد، قند اهواز، ایران خودرو و در کارخانجاتی در سنندج، و در هر جایی که نگاه میکنید اعتراضات میجوشد. رهبران کارگری، فعالین کمونیست نقششان اینست که که این فضا را دریابند و همین بحث ها را به میان توده کارگران و به جامعه ببرند. محور کار مجامع عمومی کارگری را بگذارند بر روی بحث بر سر مبارزاتشان و بر سر خواستهای اساسی ای که دارند، مثل خواست افزایش دستمزدها که خواست کل جامعه و متحد کننده صف کل کارگران است. و یا بر سر متحد کردن مبارزاتی که دارند به بحث بنشیننند و تصمیم بگیرند. تلاش کنند که بین محیط های کارگری مختلف که در اعتراض و مبارزه هستند، تماس برقرار کنند و زمینه اعتصابات متحد، یکدست و همزمان در شهرهای مختلف را فراهم کنند. بکوشند تا کل جامعه را از اعتراضات خود مطلع کرده و به حرکت در آورند و غیره. بنابراین می بینید که کارهای بسیاری است که بر دوش رهبران کارگری و کارگران کمونیست قرار دارد که به قول شما در این اوضاع مشخص انجام دهند و افق روشنی را در مقابل کل جامعه قرار دهند. ببینید کارگران و مردم ایران خیلی چیز ها را تجربه کرده اند. دوره خاتمی را مردم تجربه کردند. خاتمی هشت سال برای این رژیم وقت خرید. بنابراین رهبران کارگری و کارگران کمونیست باید این گفتمان را به میان کارگران و جامعه ببرند که این رژیم با همه دارو دسته هایش باید برود و گورش را گم کند. این دارو دسته های رزیم دعواهایشان بر سر قدرت و بر سر چگونگی حفظ نظام است. پلاتفرم مشترکشان حفظ نظام است. بنابراین کل این بساط را باید جمع کرد. و باید از همه این تاریخ تجربه گرفت. مردم رفسنجانی سردار سازندگی رژیم اسلامی را تجربه کردند، خاتمی را تجربه کردند، احمدی نژاد را تجربه کردند، و باید بساط جمهوری اسلامی با کل دارو دسته هایش را جمع کرد. این گفتمانی است که باید رهبران کارگری و کارگران کمونیست به میان کارگران و کل جامعه ببرند و افق آزادیخواهی و برابری طلبی را در مقابل آنان بگذارند و پرچمدار خواستهای کل جامعه باشند.
افق جنبش کارگری: بعنوان آخرین سئوال در رابطه با این نمایش آیا شرکت نکردن طبقه کارگر و کل مردم در این نمایش و پاسخ نه دادن به جمهوری اسلامی برای کشیدنشان پای صندوق هایی به نام رای میتواند گامی در تداوم مبارازت تا کنونی و مبارزات آینده باشد؟
شهلا دانشفر: دقیقا همین طور است. شرکت نکردن طبقه کارگر و کل مردم در این نمایش یک نه بزرگ به جمهوری اسلامی است. اما همانطور که اشاره کردم این انتظار کمی است . روشن است که نباید رای داد. باید صندوق های رای همه جا سوت و کور باشد. باید تمام حوزه های انتخاباتی سوت و کور باشد. باید در عین حال همه جا پوسترهای اینها را پایین کشید و به جای آن همه جا نوشت رای ما سرنگونی رژیم اسلامی است. به جای آن نوشت رای ما آزادی و برابری است. باید فضا، فضای اعتراض باشد. در محلات، در کارخانجات و در همه جا. اما بحث من فراتر از این است. حرف من اینست که اکنون که اینها اینطور به جان هم افتاده و چنین به بن بست رسیده اند، فرصتی است برای ما که آماده شویم و سازمان پیدا کنیم. از همین الان به تدارک اعتراضات سراسری مان برویم. خلاصه حرفم اینست که رای مردم سرنگونی کل این رژیم است. کارگران و مردم نباید در این نمایش شرکت کنند. و شرکت هم نخواهند کرد و حرف خود مردم نیز همین است.
افق جنبش کارگری: شهلا دانشفر از اینکه در این گفتگوی کوتاه در برنامه افق جنبش کارگری در تلویزیون کوموله شرکت کردید، مجددا از شما تشکر میکنم.
شهلا دانشفر: من هم متشکرم.