دولت ایالات متحده آمریکا درچارچوب بازیهای سیاسی اش ؛ اعلام کرد که : رهبری مجاهدین خلق برای خروج ازعراق مقاومت میکند…..! وهمزمان شورای مجاهد خلق برای لابی گری درآمریکا رسما ثبت نام کرد. فقط امیدوارم این اعلام دولت امریکا و ناله ازمقاومت رهبرعقیدتی برای خروج از عراق ؛ پیش درآمدی بریک حادثه ناگوار برای زندانیان مجاهد درعراق نباشد. تا مثلا دولت امریکا پیشاپیش نقش خودش را مثبت و تمیز نشان دهد !!!
http://ir.voanews.com/content/mekleaders-latimesuschallenges/1668262.html
http://www.bbc.co.uk/persian/iran/2013/05/130526_l10_mko_mojahedin_washington.shtml
این مظلوم نمائی های مقطعی هر سه ضلع ارتجاع ( ولی فقیه ؛ نظم نوین ؛ رهبرعقیدتی ) به نام زندانیان اشرف و لیبرتی درامتیازگیری ها نیازی به استعاره ندارد ؛ خود پیداست از زانویشان ….. دولت آمریکا کیس آمریکایی مجاهد خلق درعراق را باید نهایتا خودش تعیین تکلیف کند و بهانه مقاومت رهبری مجاهدین کمی تا حدودی ضعیف است .
نکته بعدی مربوط به سینه زنان هیئت مجاهدین است در رسانه های مجازی . نامه سرگشاده ۹۲ هنوز تبعاتش تمام نشده است و نخواهد شد . درکنارانبوهی مزخرفات راجع به همه منتقدین یک نکته اشتراکی درنوشته ها ثابت است و اینکه : چرا این نامه الان…!؟ چرا صبرنکردی بعد از انتخابات …..؟ چرا صبر نمیکنید بعد ازسرنگونی ؟ چرا صبر ندارید بعد از مردن و درقبرستان انتقاد را شروع کنید…..؟
در آستانه نمایش انتخابات آخوندی در میهن در زنجیریم. شقه و شکاف در راس هرم حکومتگران بی سابقه است. گرانی و تورم افسار پاره کرده و مردم دراوج نارضایتی از حاکمان بسر میبرند. انزوای منطقه ای و بین المللی، رژیم آخوندها را کلافه کرده است. اصلی ترین اپوزیسیون متشکل رژیم یعنی شورای ملی مقاومت و سازمان محوری اش از لیست کذایی از ما بهتران خارج شده اند. ایستادگی پرشکوه و حماسی مجاهدین اشرف- لیبرتی زبانزد خاص و عام شده و موضوع مقاومت روی میز قدرتهای مطرح جهان وسازمانهای بین المللی وحقوق بشری است. دراین اوضاع و احوال است که همنشین بهار ویارانش بانوشتن کتابی بزعم خودشان فیل هوا میکنند. تقسیم کار میکنند و هویت خویش را بیش از پیش برملا کرده و خود را باز تعریف می کنند. گویی مبرم ترین و عاجل ترین مشکل مردم ایران،چنگ انداختن و ناخن کشیدن به چهره رشید ترین فرزندان این مرز و بوم دراشرف و لیبرتی است!….
http://www.aftabkaran.com/maghale.php?id=3029
نتیجه اینکه ؛ دولت امریکا حرفش و مبنای درستی مواضعش قطراسکناس و منافعش است . رهبری مجاهدین برای ماندن درعراق و اصرار بر عدم خروج ازعراق ….؛ اگرمیخواهد به مبارزه ادامه دهد که این مسیرمبارزاتی باید قابل تشریح باشد و اگردراین زمینه استراتژی چیزی نمیگوید وروزه سکوت گرفته است ؛ پس درد بی درمانی دارد که فکرمیکند با زوزه مقلدانش قابل لاپوشانی است ! عاطفه و شکری و همنشین واسد و اسماعیل؛بهانه هستند ؛ این آدرس انحرافی برای فرارازهمان سوال استراتژیک است . مبارزه مجاهد خلق در زندانهای عراقی لیبرتی و اشرف، جنگ صد برابر؛ ایستادگی برای مبارزه؛ مبارزه برای ایستادگی..بالاخره این ژئوپلتیک عراقی را دولت امریکا با دادن امتیاز سیاسی باید نازش را بخرد و یا زندانیان با دادن جانشان درباتلاق عراق !؟
خلاصه اینکه تیر غیبی همین امروز بیاد و نسل همه منتقدین مجاهد خلق را منقرض کند ….ولی درد و رنج آن اسیران درزندانهای ژئوپلیتکی رهبرعقیدتی ؛ وضعییت حکومت اسلامی ؛ تصمیمات دولت آمریکا ؛ شرایط منطقه و جهان ؛ بازهم عوض نمیشود و سوال اصلی که رنگ نمیبازد ….مبارزه چیست و مبارز اصولی درشرایط کنونی کیست ؟ استراتژی مجاهدین درعراق با سلاح انقلاب ایدئولوژیک مسعود رجوی چگونه جهان را به صراط راست رهنمون میکند ؟ کسی تلاش نمیکند سوال طرح کند سوالات درهرشرایط وجود دارند . دیریست سئوالات ساده و زیادی از رهبری مجاهدین در اذهان وجود دارد ؛ از همان اشرف و لیبرتی…..ازهمان نشستهای طعمه…..ازهمان سال ۱۳۷۳….ازهمان جنگ اول خلیج…..ازهمان پایان تئوری جنگ آزادیبخش و جنگ ایران و عراق…..ازهمان ۱۳۶۴…..
طرح دیرهنگام سوالات کلیدی وندیدنهای کودکانه طی سالیان ازطرف افراد منورالفکر؛ ملولم کرد . اینکه از نظر سیاسی کجا ایستاده ایم….؟ مهم است و قابل تشخیص . ولی ارزشگذاریهای فکری با شاخص های فردی و سلیقه ای خودمان را مرکزثقل زمین قلمداد نکنیم . به قول عابد بورس شرکت وسهام وال استریت خرید و فروش نمیکنیم که به فکر استانداردهای بازار باشیم!بازی سیاسی در زمین سیاست مبنای ارزشهای انسانی نیست و ربطی هم به موضوع مبارزه ندارد . قیمت این بازی احمقانه را از جان انسانهای اسیر درعراق میگیرند . این بازی ربطی به گازمعده پخته و نپخته امثال امامقلی هم ندارد . وقتی جان و زندگی اسیران درعراق ونجاتشان را مبنا گذاشتیم ؛ اززدن سروته مطلب و کلمات و سانسور و خود سانسوری با هرتوجیهی…..به مراتب بیشترحالم به هم میخورد . واقعییت را آنجا که لازم باشد به هرشکلی صد بار باید گفت ولی کامل باید گقت .
……………………………
(من نمىگویم تودهى ملت ما قاصر است یا مقصر، ولی… تاریخ ما نشان مىدهد که این توده حافظهى تاریخی ندارد. حافظهى دستجمعى ندارد،
هیچگاه از تجربیات عینی اجتماعیاش چیزى نیاموخته و هیچگاه از آن بهرهای نگرفته است و درنتیجه هر جا کارد به استخوانش رسیده، به پهلو غلتیده، از ابتذالی به ابتذال دیگر ! ( از شاه سایه خدا به شیخ و از ولی فقیه روح خدا به رهبرعقیدتی خود خدا ) و این حرکت عرضى را حرکتى درجهت پیشرفت انگاشته، خودش را فریفته…….)
احمد شاملو
…………………………..
اسماعیل هوشیار
۲۸٫۰۵٫۲۰۱۳