وخامت اوضاع جمهوری اسلامی و رد صلاحیت رفسنجانی

رفسنجانی یار نزدیک خمینی و از سازنده گان جمهوری اسلامی است، کسی است به اندازه خامنه ای و چه بسا بیشتر در شکل دادن به جمهوری اسلامی و حفاظت از آن نقش ایفا کرده و کاملا نگران سرنوشت جمهوری اسلامی در اوضاع متلاطم کنونی است.
جمهوری اسلامی پاره جانش است و بخطر افتادن جمهوری اسلامی به خطر افتادن زندگی و ثروت چندین میلیارد دلاری اش نیز میباشد. به همین خاطر در دقایق آخر ثبت نام، کاندیداتوری خود را اعلام کرد و بیش از این تاب نیاورد که منتظر عکس العمل خامنه ای به پیامش بماند. او در وانفسای کنونی، تصمیم به فداکاری گرفت و با ۷۸ سال سن پا پیش گذاشت تا بلکه اجازه بدهند، راحل خود را برای کاهش بحران بکار ببندد و تلاش خود را برای جلوگیری از رمق افتادن جمهوری اسلامی شروع نماید و مانع فروپاشی آن شود. با وجود این جمهوری اسلامی فعلا بقای خود را در آرام گرفتن رفسنجانی میبیند و دست رد به سینه اش میزند. اما شکاف تاریخی و عمیق جمهوری اسلامی ریشه در تناقضات جمهوری اسلامی با دنیا امروز و بی ربطیش به مردم متمدن ایران دارد و بن بست سیاسی واقتصادی رژیم نیز از این تناقض سرچشمه میگیرد، نه رفسنجانی و نه هیچ یک از جنایتکارن هم ‌طرازش، قادر به حل این بحران نیستند، کلید حل این تناقض سرنگونی جمهوری اسلامی است.
رفسنجانی تا قبل از ثبت نام، مرتب شرکت خود را منوط به توافق خامنه ای میکرد و می گفت کلید حل بحران در دست رهبر است. معنی عملی این گفته چیزی نبود جز اینکه خامنه ای سیاست رفسنجانی را برای حل بحران بپذیرد و در تفاهم با هم کاری کنند که این شرایط را پشت سر بگذارند. او طرح و راهکار خود را دارد و علیرغم حمایت خاتمی و اصلاح طلبان حکومتی، در پی تشکیل دولت اصلاحات نبود. او میخواست با ظاهر شدن از موضع فراجناحی وارد خیمه شب بازی انتخابات شود و در قدم اول هدفش آرایش جدیدی بود که تعادل حکومتی بین اصلاح طلبان و اصولگرایان نزدیک به خامنه ای را با حذف و یا حاشیه کردن جریان احمدی نژاد و مشایی تامین و ممکن نماید و تا جای که اوضاع اجازه میدهد زمینه یک دولت “معتدل” که با کشمکش درونی کمتری روبرو است و قدرت مانور بیشتری در جامعه دارد، فراهم کند. دولتی که تاکتیک چالش و مقاومت امروز جمهوری اسلامی در مذاکره با غرب را کنار بگذارد و رابطه قابل قبولی را با امریکا و غرب برقرار نماید و تاکتیک دیالوگ و مذاکره با غرب را در مسیر توافق و سازش بکار گیرد که منجر به کاهش تنش و همچنین تحرم های اقتصادی شود. رفسنجانی آمده بود تا نقش متحد کننده صفوف از هم گسیخته جنایتکارن اسلامی را بازی کند. اما اوضاع رژیم آنچنان وخیم است که حتی آمدن رفسنجانی را نیز جرقه ای برای انفجار نفرت اجتماعی مردم ارزیابی میکند، و از پذیرش او نیز خوداری مینماید. با حذف رفسنجانی پرونده اصلاح طلبان حکومتی نیز مجددا بایگانی شد، و صحنه سیاست برای آنها از طریق ورود به دولت غیر مجاز اعلام شد.
رد صلاحیت رفسنجانی امیدی را که جریانات ملی اسلامی، اکثریتی های آماده به خدمت و بخشی از جمهوریخواهان به رفسنجانی بسته بودند به یاس تبدیل کرد و تا اطلاع ثانوی آنها را در خماری فرو برد. حذف رفسنجانی که در به قدرت رسیدن خامنه ای نقش موثری داشت، نشاندهنده آنست که وخامت اوضاع و تند پیچ سیاسی و بحران اقتصادی بحدی شدید است، که جمهوری اسلامی از سایه خودش نیز می ترسد. حتی به رفسنجانی هم که آمده بود بازار کساد انتخابات را گرم نگاه دارد و چند سال دیگر به عمر ننگین حکومت سیاه اسلامی ایران اضافه نماید، اطمینان ندارد. اما این کار جمهوری اسلامی را چه در داخل و چه در خارج با مشکلات و تند پیچ های سیاسی بیشتری روبرو خواهد کرد و او را در موقعیت به مراتب شکننده تری قرار میدهد. امروز جمهوری اسلامی در ضعیف ترین حلقه حیات سیاسی و اقتصادیش قرار دارد و این فرصت مناسبی را برای اعتراض کارگران، زنان، جوانان و مردم متنفر از جمهوری اسلامی فراهم نموده است. فرصتی که کارگران و مردم میتوانند با مبارز و اعتراض سیاسی و اقتصادی خود، رژیم را به عقب نشینی وادار نمایند و توازن قوا را به نفع خود تغییر دهند. باید همه جا نه قاطع خود را به این مضحکه اعلام کنیم و هر جا توازن قوا اجاز میدهد از دانشگاه تا مراکز کاری و از محلات تا ستادهای انتخاباتی را به صحنه اعتراض رادیکال علیه جمهوری اسلامی و مضحکه انتخاباتی تبدیل نمائیم. باید کاری کرد که جمهوری اسلامی در انتهای پروسه انتخابات با ناکامی کامل روبرو شود و جرئت جنجال بپا کردن را نداشته باشد.
نام این مضحکه را انتخابات گذاشتن، پشت کردن به حقیقت و شعور میلیونها انسان است که با هر فرصتی خیز برداشته اند تا به حیات ننگین این رژیم خاتمه دهند و سایه شوم جانیان اسلامی سرمایه را از جامعه ایران پاک نمایند. برای مردم ایران حکومت اسلامی نظام جهل و خرافه و رژیم آدمکشان حرفه ای است، که بدون کشتن انسان شب را به روز نمیتوانند برساند. در جامعه ای که زن سنگسار میشود، تحقیر میشود و دراسارت مرد طبق قوانین ارتجاع اسلامی به زندگی ادامه میدهد. در جامعه ای که حقوق کارگر چند بار کمتر از حداقل معشت روزانه است و تازه آنهم با تاخیر پرداخت میشود، فعالین و رهبران کارگری به خاطر کمترین اعتراض و یا اقدام به ایجاد تشکلات صنفی سالها در زندان زیر شکنجه قرار میگیرند، مردمی که کوچکترین اظهار وجودشان با گلوله جواب میگیرد و جوانانی که بیش از سی سال است، از حق حیات درخور انسان محروم شده اند و از همان اوان جوانی در زندانی که جمهوری اسلامی ایجاد کرده پژمرده میشوند، انتخابات کذب محض است. در جامعه ای که با فاجعه بزرگ چند میلیون کودک خیابانی، چند میلیون معتاد، چندین میلیون بیکار، گرانی و فقر بیسابقه روبرو است و مسبب اصلی این بحران بزرگ اجتماعی نیز جمهوری اسلامی است، انتخابات معنی ندارد. جامعه ای که نه تنها احزاب سیاسی غیر قانونی هستند، نه تنها مخالفین جمهوری اسلامی حق فعالیت ندارند بلکه در دوره اخیر حق فعالیت از جریانات و اشخاصی که به اندازه خامنه ای در بر پایی و حفاظت از حکومت اسلامی نقش داشته اند سلب شد و حتی دروازه ورود به دولت بر آنها نیز بسته میشود. انتخابات بیش از یک جوک چیز دیگری نیست و نمیتواند باشد.
شرکت در این خیمه شب بازی انتخاباتی برای مردم زیانبار و برای حکومت اسلامی سودمند است. شیادان جمهوری اسلامی در هر دوره با کشاندن بخشی از جامعه به پای صندوق های رای ادعای کسب مشروعیت نموده اند و با براه انداختن جنجال بر سر شرکت وسیع مردم و بزرگ نمایی کاذب آن، توانسته تا دوره بعدی خود را سر پا نگاه دارد. رژیم در حضیض ترین دوران حیاتش بسر میبرد، نباید گذاشت از این معرکه گیری نیرو بگیرد. باید با نه فعال خود هر جا که توازن قوا اجاز میدهد بساط این نمایش فریب کارانه را بهم بزنیم. کمونیستها، کارگران، زنان و جوانان آگاه باید با افشای بساط جعلی انتخابات، آن بخش از مردم را که به هر دلیل پای صندوق های میروند از رای دادن بر حذر دارند. میشود ضعف رژیم را به فرصتی برای اعتراض به تورم و گرانی، به بیکاری و افزایش دست مزدهای زیر خط فقر تبدیل کرد. نباید رای خود را وثیقه بقای جمهوری اسلامی قرار دهیم. باید این بساط را جمع کرد و نباید اجازه داد بیش از این دروغ، تحمیق، بی حقوقی و به اسارت در آوردن جامعه ایران توسط کپک زده ترین حکومت سرمایه داری ادامه پیدا کند. سرنگونی انقلابی رژیم اسلامی سرمایه توسط کارگران و مردم متنفر از جمهوری اسلامی انتخاب ما است.

Home Page


۲۰۱۳/ ۰۵/ ۲۳