پائین کشیدن فتیله رقابتها، درمانی موقت برای عبور از کابوس انتخابات و پاسخ مردم؟

پائین کشیدن فتیله رقابتها، درمانی موقت برای عبور از کابوس انتخابات و پاسخ مردم؟

در حاشیه اعلام “صلاحیت کاندیدهای ریاست جمهوری”

از: سعید صالحی نیا

salehinia@aol.com

۲۳ می ۲۰۱۳

“.. هیچیک از دو جناح رژیم اسلامى چشم براه انتخابات ریاست جمهورى نیست. جنگى بر سر مقام ریاست جمهورى در جریان نیست. این انتخابات ابزار پیشروى هیچیک نیست. اگر جنگى هست بر سر حفظ وضع موجود و دفع خساراتى است که نفس فرا رسیدن انتخابات براى هردو ببار میاورد”(منصور حکمت: کابوس انتخابات)

 

مقدمه:

بیش از دو ماه پیش در مقاله ای (۲) بحثی داشتم در خصوص دینامیک انتخابات ریاست جمهوری اسلامی. همانموقع توضیح دادم که افق این انتخابات بخاطر وضعیت لرزانتر رژیم اسلامی و تجربه نزدیک به سقوط سال ۸۸ ، کشیدن مهمیز جناح های رژیم حول “ولایت فقیه” یعنی آخرین ستون این رژیم خواهد بود. توضیح دادم که باند احمدی نژاد با ارائه مشائی بواقع کارش قبل از شروع کارزار انتخاباتی تمام شد. چرا؟ چون احمدی نژاد  و باندش مهره هائی بودند در دست خامنه ای که دیگر کارساز نیستند و قرار است کنار گذاشته شوند. باند خامنه ای –سپاه پاسداران و اطلاعاتی ها و بسیجی ها ، سرنوشت این انتخابات را تعیین خواهند کرد. در این مقاله کوتاه نگاهی می اندازم بحثی داشته باشم روی اعلام صلاحیت کاندیدهای انتخاباتی و معنی که می تواند داشته باشد:

(۱)حذف مهره های درشت و نگه داشتن مهره های کوچک:

در خبرها بود که دو مهره درشت یعنی مشائی (باتند احمدی نژاد) و رفسنجانی(باند کارگزاران) به همراه تعدادی دیگر ، توسط “شورای نگهبان” رژیم اسلامی ،حذف شده اند و رژیم اینبار تصمیم گرفته که مهره های ریزتر را بعنوان “نمایندگان دموکراسی حکومتی” جلوی جامعه بگذارد. این مهره های کوچکتر تایید شده فعلا عبارتند از:

حسن روحانی، محمدرضا عارف، محسن رضایی، سعید جلیلی، غلام علی حداد عادل، علی اکبر ولایتی، محمدباقر قالیباف، و محمد غرضی .

می گویند پشت پرده ، دعواها برای برگرداندن رفسنجانی و مشائی به شدت ادامه دارد و همه دست به دامان خامنه ای شده اند(۷). ناله بر آورده اند که “جمهوری به خطر افتاده”! جمهوری که طبق تعریف اینها همیشه از بالا و توسط دست چین کردن کاندیدها جلوی جامعه قرار می گرفت و چون اینبار نوبت خودشان است، “چمهوریتشان” به هم خورده!

“.. حسن خمینی همچنین در دیداری که روز چهارشنبه با علی خامنه داشته اعتراض این علما و مراجع را به او ابلاغ کرده است. حسن خمینی در این دیدار از محو جمهوریت در نظام ابراز نگرانی کرده است.”

 بامزه است که گفته اند رفسنجانی را بخاطر “کبر سن” از کاندیداتوری حذف کرده اند! و در تبلیغات تلویزیونی هم جار می زنند که “نگران نشوید از هر جناحی چند تائی مهره کوچکتر دست چین شده اند و آنها که رد صلاحیت شده اند هم آدمهای خوبی هستند اما به درد ریاست جمهوری نخورده اند!

کاملا مشخص است که این صحنه سازی، علامت اینست که رژیم اسلامی در کلیتش چنان خطر اعتراض مردم را حس کرده که نمی خواهد بی گدار به آب بزند و کنترل انتخابات را قبل از فاز نهائی کاملا بدست داشته باشد. از سال ۸۸ درس گرفته اند و نمی خواهند این بازی انتخاباتی طوفانی شود و طومارشانرا بربچیند! کابوس انتخاباتی که منصور حکمت سالها پیش هم صحبتش را کرده بود(۱) همچنان رژیم اسلامی را می لرزاند و اینبار دیگر ، رژیم “دو جناحی” هم نیست! چند جناحی است، چند سر دارد و هیچ سری هم کوتاه نمی آید! در سوی دیگر هم مردم قرار دارند که دیگر کلمه تحریم هم برای احساسشان برای انتخابات رژیم کافی نیست و در مقابل دوربینهای تلویزیونی رژیم هم دیگر وحشتی ندارند که اعلام کنند با انتخابات رژیم اسلامی بیگانه هستند.

(۲)معادله قدرت در رزیم اسلامی به چه سو می رود؟

عکس العملهای تاکنونی مهره های حذف شده نشان می دهد که اینها نه توان مقابله جدی دارند و نه صلاح می بینند در نبردی که پیروز نهائیش ممکنست مردم و انقلابشان باشند، رو در رو با هم بجنگند ! مدتهاست که خامنه ای یک حزب نامرئی نظامی بدور خوش سازمان داده و در مقابل حریفانی که بیرون از نبردهای خکومتی و درون جامعه اصلا پایگاهی ندارند، بطور قابل ملاحظه ای دست بالا را دارد. از دید من فقط مرگ و ناتوانی جسمی خامنه ای است که می تواند در عدم حضور مردم و اعتراضشان دینامیک یک سو شده رژیم اسلامی را به هم بزند.

روند حذف مهره های بزرگ در انتخابات ، همانطور که قبلا هم گفتم عامل ریزش بیشتر درون رژیم و تداوم رویاروئیهای درونیش خواهد بود. رژیم اسلامی سرنوشتی مشابه تمام رژیمهای رو به سقوط را دارد طی می کند. لایه به لایه خودش را می زند و مجبور می شود با حامیان خودش هم تصفیه حساب بکند. بریدگانش بیشتر می شوند و لرزانتر منتظر خواهد شد تا سرانجامش با شورش مردم به پایان برسد!

(۳) قطب بندی واقعی و تعیین کننده چه خواهد بود؟(بررسی دو گرایش عمده در دینامیزم رژیم در حال سقوط)

می شود تصور کرد که رژیم اسلامی بعد از عبور از این انتخابات دروغین، با ریزش قابل پیش بینی مجددا خودش را حول چند قطبی جناح هائی که هرگز توان سازش با هم را ندارند، بنوعی باز سازی شود. گرایشهای سنتی تر، بوروکراتهای نو نوار شده، حجتیه ایها، باندهای نزدیکتر به خاتمی، محور ولایت فقیه-سپاه و بسیج از دید من قابل متمرکز شدن در دو قطب نیستند(۸). همانطور که گفتم قطب بندیهای درون رژیم از زمان پیدایشش رو به گسترش گذاشته و دلیلی ندارد که هیچکدام از جناح ها بخواهند به نفع دیگری از سیاست محو شوند. هر جناحی تبلور مادی قشری از طبقه بورژوازی ایران است و سهم خواهی ها جدی تر از درگیریهای شخصی است.

اینکه آینده رژیم بعد از عبور از کابوس این انتخابات چه خواهد بود از دید من ، اگر فاکتور تعیین کننده حرکت مردم را و فشار برای سرنگونیش را دخیل بدانیم، می رسیم به مدل سیستمهای در حال زوال و گرایشهای شناخته شده این سیستمها:

الف:گرایش به متمرکز شدن و انقباض:

تاریخا بعضی سیستمها قبل از فروپاشیشان دچار انقباض می شوند.درونا کلاپس می کنند.حول یک مرکز و محور . چنین گرایشی نتیجه تصویه مداوم گرایشهای گریز از مرکز اتفاق می افتد. در این سناریو، رژیم اسلامی ، روی عمود ولایت فقیه خود فرو می ریزد در حالیکه سایر گرایشهایش منفعل و منزوی شده اند یا نهایتا به مردم پیوسته اند. بواقع “نقطه آخر تاریخ رژیم وجود “دو قطبی بین حکومت و مردم” خواهد بود و نه قطب بندی دوگانه درون حکومتی!

ب: سناریوی پایان انبساطی رژیم:

سناریوی متضادی ممکنست صفحه آخر تاریخ رژیم اسلامی را تشکیل دهد: گریز از مرکز “دموکراسی درون حکومتی” و افزایش و تضاد قطب بندیهای درونیش به جائی برسد که حکومت کردن که لازمه اش همکاری روزمره عناصر درونی است دیگر امکان پذیر نباشد.فضای عناصر متضاد درونی اینقدر از هم فاصله بگیرد که ماندن زیر یک چتر نیاز حیاتی هیچ مهره ای را نتواند برآورده کند!

(۴)مشاهده تاریخ تا کنونی رژیم اسلامی چه سناریوئی را محتمل تر می کند؟

مشاهده تاریخی رژیم اسلامی و باندهایش تا همینجا اثبات می کند که گرایش گریز از مرکز و ایجاد قطب بندیهای جدید را از خود نشان داده.زمانی در ابتدای انقلاب ۵۷ این رژیم ، دو جناحی و دو قطبی بود. با عبور از دهه اول بتدریج جناخ سومی پا به عرصه گذاشت و در دهه سوم، ما شاهد به صحنه آمدن جناح های بیشتر (سنت گرا از سوئی و طیف بوروکرات و “رفرمیست” و “رهروی امام خمینی” شده ایم!بواقع گرایش انبساطی بتدریج در دهه دوم شکل گرفته و در دهه سوم ، گرایش عالب نظام است. سوال اینست که آیا این گرایشات که بستر مادی آنها را تولید کرده قابل فرو رفتن و یکی شدن در یکدیگر هستند؟ آیا می توانند بنا به مصلحت، “اختلافها را کنار بگذارند” و “عبای وحدت بپوشند؟ من فکر نمی کنم! می شود کوتاه مدت ساکتشان کرد، بخشی از رهبران سیاسیشان می توانند عامل “ازدواجهای موقت شوند”! اما من فکر نمی کنم امکان ساختن “دو قطبی” که بواقع برگشتن به دهه اول زندگی رژیم باشد، امکان اصلی باشد!

(۵) از سنگر مردم و جامعه و طبقه کارگر چه باید کرد؟ اعتصاب عمومی پاسخ مردم!

بخشی از سرنوشت گرایشات درون حکومتی رژیم و همینطور سرنوشت کلیت این رژیم در حال سقوط را ، مبارزه مردم تعیین خواهد کرد.اینرا بعنوان یک شعار اخلاقی یا سیاسی نمی گویم، تجربه واقعی تاریخ حکومتها همینست! خصوصا حکومتهائی که دیکتاتوری هستند و تن به تغییر و اصلاح نمی دهند! عاملی بیرون از حکومت (چه از بالا و چه از پائین) تعیین تکلیف خواهد کرد برای این بساط رو به زوال!

رژیم اسلامی با اعلام نتایج کاندیدهای انتخاباتیش ، پیام می دهد به جامعه. دارد با هزار ایما و اشاره می گوید که از تکان مردم می هراسد و “کابوسش” تمامی ندارد و هتیله های اختلافاتش را پائین کشیده می خواهد “با آرامش” دوران انتخاباتش را طی کند! از همین الانهم افتاده اند دنبال دستگیریها چه از میان مردم و فعالین و چه از میان خودیها و جناح های توسری خورده! حکومت نظامی نامرئی و مرئی در دوران انتخابات حرف آخر این رژیم است.

سوال اینست که مردم چه می کنند و چه توانی و پتانسیلی برای به هم زدن تعادل رژیم از خود نشان می دهند؟ من با رفیق شهلا دانشفر (۵) موافقم که الان دقیقا زمان فراخوان دادن به اعتصاب عمومی است.اعتراضهای مردم را باید گذاشت در مقابل نمایش انتخاباتی رژیم. پتانسبل بسیار بالائی درون جامعه برای اعتراض انباشته شده. ممکنست رژیم نگذارد جامعه در روزهای انتخابات دروغینش به خیابان بیاید اما توان جلوگیری از اعتصاب عمومی را ندارد. اعتصاب عمومی پاسخ بسیار مهمی است که فعالین آزادیخواه در ایران و خارج ایران می توانند در مقابل رژیم بگذارند و آنرا دچار لرزش مرگ کنند!

 

منابع بیشتر:

(۱)منصور حکمت:کابوس انتخابات

http://www.azadi-b.com/2009/12/post_3.html

(۲)سعید صالحی نیا:تاثیر متد های روانشناسی تبلیغاتی باند احمدی نژاد در مضحکه انتخابات رژیم اسلامی

 http://www.azadi-b.com/arshiw/?p=40331

(۳)محمد شکوهی: دوقطبی خامنه ای- رفسنجانی

http://www.rowzane.com/more-articles/98-mohamad-sh/13432-1392-03-02-15-16-06.html

(۴)مهدی سامع: حماسه خامنه ای، یک سوگُلی و دو طَرد شده

http://www.azadi-b.com/arshiw/?p=40331

(۵)شهلا دانشفر: اعتصاب سراسری یک پاسخ فوری

http://www.azadi-b.com/G/2013/05/post_358.html

(۶)عبدل گلپریان:انتخابات و لرزش بنیادهای حکومت اسلامی

http://www.rowzane.com/component/content/article/200-sel-lif/13435-qq—–.html

(۷)۲۲ روز تا انتخابات: پس لرزه های رد صلاحیت هاشمی

http://ir.voanews.com/articleprintview/1667010.html

(۸)مصاحبه با حمید تقوائی در مورد رد صلاحیت مشائی و رفسنجانی

http://www.youtube.com/watch?v=kExtfqon4GQ&feature=player_embedded