اول مه ٢٠١٣، جمع بندی یک تجربه عملی درخشان و یک پیشروی در جنبش کمونیزم کارگری ایران

امسال به مناسبت روز جهانی کارگر در شهرهای تهران، کرج، معادن مس سرچشمه، سنندج، کامیاران، مهاباد، اشنویه و چند شهر دیگر ایران مراسمهای متنوع و تظاهرات برگزار شد.

در یکی از مراسم های تهران – کرج در محوطه اصلی شرکت پخش سراسری “کاله” کارگران بخش های خدماتی و تولیدی گردهم آمدند ومراسم باشکوهی را برگزار کردند. دراین تجمع نمایندگان بخش های مختلف کارگری بیانیه های خود را ایراد کردند، شرکت کننده گان باهم شعر و سرود خواندند، مقالاتی از طرف کارگران قرائت شد و تعدادی از نمایندگان و فعالان کارگری درمورد مسایل جنبش کارگری صحبت کردند. دراین مراسم یکی از سخنرانان به سطح دستمزد اعلام شده توسط شورای عالی کار اعتراض کرد و گفت که این دستمزد چیزی جز تحمیل فقر و بدبختی به کارگران و خانواده هایشان نیست و طبقه کارگرایران باید در برابر این اجحاف آشکار سرمایه داران بصورت متحد مبارزه کند. در پایان مراسم قطع نامه ای توسط یکی از کارگران ایراد شد که با تشویق شرکت کننده گان مورد تایید قرارگرفت دربندهایی از این قطع نامه کارگران به تعیین حداقل دستمزدها توسط شورای عالی کار اعتراض کرده بودند و خواستار افزایش سطح دستمزدها ی مکفی با حضور نمایندگان مستقل کارگری شدند. همچنین دراین قطع نامه کارگران خواستار لغو سقف اضافه کاری، قراردادهای سفید امضاء و افزایش حقوق ومزایا و برای اضافه کاری و شیفتهای شبانه شدند. این مراسم بر اساس تصمیم مجمع عمومی بخش های کارگری شرکتها وکارخانجات جاده تهران – کرج و فعالان کارگری تدارک دیده شده بود.

اعضای سندیکای کارگران شرکت واحد علیرغم محدویت ها و فشارها از طرف ارگانهای دولتی روز اول مه  را با حضور در ترمینال های اتوبوسرانی شرکت واحد تهران و حومه گرامی داشتند. نمایندگان سندیکا در میان راننده گان شرکت واحد شیرینی پخش کردند به رانندگان خود کارت هایی که روی آن نشان اول مه و نام سندیکای شرکت واحد را نوشته بودند هدیه دادند.  نمایندگان سندیکا در بخش پایانی مراسم با بازکردن پلاکارد و خواندن سرود همراه همکاران خود به میدان آزادی رفتند و در آنجا عکس و فیلم گرفتند. نیروهای امنیتی به منظور ایجاد رعب و وحشت در میان فعالان سندیکای شرکت واحد و راننده گان اقدام به فیلم برداری و عکس کردند. کارگران و شرکت کننده گان نیروهای امنیتی را نادیده گرفتند و در مقابل آنها با شور و شوق از فعالان کارگری استقبال کردند.

 روز ١١ اردیبهشت کارگران ومردم آزادیخواه شهر سنندج روز جهانی کارگر را گرامی داشتند. کارگران ومردم آزادیخواه این شهر عصر روز اول مه در یکی از محلات کارگری ، محله غفور شهر تجمع کردند و به سمت میدان آزادی دست به راهپیمایی زدند. در ابتدای مراسم حدود سیصد نفر از کارگران تجمع کردند،  یکی از کارگران پیش قدم شد  و علیه گرانی، تورم و سطح پایین دستمزدها شعار داد سایر کارگران بطرف خیابان حرکت کردند و فریاد بر آوردند: کارگر زندانی آزاد باید گردد،کارگر کارگر اتحاد اتحاد، نان مسکن آزادی. دراین راهپیمایی کارگران ومردم شهر سنندج پرچم سرخ آزادی وبرابری را برافراشتند، پلاکاردها و تراکتهای “کارگران جهان متحد شوید” در صف اول تظاهرات قرار داشت . کارگران ومردم آزادیخواه با شعار شورای کارگری آزادی برابری، زندانی سیاسی آزاد بایدگردد ازمرکز محله غفور خیابان هجیج به طرف میدان آزادی حرکت کردند. مردم وکارگران شهر دسته دسته به تظاهرات می پیوستند. نیروهای امنیتی و گارد ویژه سراسیمه از نقاط مختلف به محل آمدند و به صفوف تظاهرات کننده گان حمله کردند. اما کارگران تا مسیر سه راه خیابان فجر؛ خیابان حسن آباد و قائم مقام فراهانی راهپیمایی کردند. نیروهای رژیم تظاهرات کننده گان را مورد ضرب و شتم قراردادند و تعدادی از کارگران و شهروندان را دستگیر کردند و باخود بردند. دراین راهپیمایی که متشکل از زنان ومردان آزادیخواه بود، صدها تراکت و بیانیه در میان مردم توزیع شد. نیروهای سرکوبگر رزیم اسلامی ١۶ نفر از کارگران معترض و شهروندان را دستگیر کردند. هنگام تعرض نیروهای امنیتی و گارد ویژه مردم زحمتکش و آزادیخواه محله غفور بویژه زنان مبارز به کمک کارگران میشتافتند وآنها را از دست ماموران نجات میدادند و در خانه های خود پناه میدادند. درادامه این تحرکات اجتماعی ، نیروهای رژیم در خیابانها دست به مانور و گشت زدند وشهر را به حالت نظامی درآوردند. این مراسم باشکوه در حالی برگزار شد که رژیم وارگانهای سرکوبگرش از چندروز قبل درحال آماده باش بودند.تهدید،  تعقیب و بازداشت فعالان کارگری واجتماعی توسط دستگاههای امنیتی در جریان بود. فعالان کارگری بازداشت شده هشت مارس هنوز در زندان بودند. ولی اراده مردم آزادیخواه وکارگران تقلای رژیم را نقش برآب کرد. راهپیمایی با ابتکار کمیته برگزاری اول مه سنندج  متشکل ازفعالین شورایی، فعالان کارگری  و مدنی این شهر سازماندهی شده بود.

هرکدام ازاین مراسم ها از نقطه نظر سازماندهی، سبک کار، سنت و رویکردهای اجتماعی داری اهمیت و ویژه گیهایی خاص خود هستند. پروسه تدارک اول ماه مه ، برگزاری مراسم ها درابعاد کوچک و بزرگ تحت شرایط شدید اختناق و سرکوب رژیم اسلامی برای فعالان جنبش کمونیستی کارگری ایران  تجربه های گرانبهایی را به آرمغان می آورد.  نقاط قوت و ضعف فعالیتها،  کمیت و کیفیت ، کارکرد سنت های متفاوت ، سازماندهی موثر و راهکاری های اثر بخش  در این تحرکات را باید با دقت مرور کرد.  آموختن و بررسی کردن این تجربه های عملی برای آژیتاتورهای کمونیست،  رهبران عملی جنبش کارگری  و کارگران کمونیست ضروری است.

بر اساس فاکت های موجود در گزارشات اول ماه مه ، عملیات سرکوب، تعقیب و اختناق شدید توسط رژیم اسلامی دامنه مراسم ها و تظاهرات کارگران و مردم آزادیخواه را محدود کرده است اما رژیم با طرفند سرکوب کارگران نتواسته است مانع مبارزه و تلاش اگاهانه کارگران کمونیست در جنبش کارگری ایران شود. یکی از نقطه قدرت های جنبش کمونیستی کارگری اعمال رهبری و سازماندهی اعتراضات وتحرکات علنی در شرایط موجود برای درهم شکستن فضای اختناق و سرکوب عریان توسط رژیم جمهوری اسلامی است. این رویکرد یکی از شاخص های گرایش کمونیزم کارگری در امر سازماندهی جنبش کارگری، اعتراضات توده ای و فعالیت های اجتماعی است. رد پای این شیوه از کار و فعالیت را میتوان در مراسم های اول مه در سقز، سنندج، تهران وکرج، هشت مارس های عظیم در سنندج و دانشگاه تهران، تبریز و اصفهان، تحرک دانشجویان آزادیخواه وبرابری طلب، کمپین های اعتراضی علیه اعدام در مقال دادگستری های رژیم اسلامی، تجمع و تحصن علیه خشونت و برای آزادی زندانیان سیاسی در مقابل استانداریها و دستگاههای  قضایی و امنیتی در شهرهای کردستان، اعتصاب سراسری علیه اعدام زندانیان سیاسی ، تحصن و تجمعات کارگران برای کسب مطالباتشان در اکثر شهرها، فستیوال های سی هزار نفری  علیه اعدام وخشونت و در دفاع از حقوق کودکان  پیدا کرد. به هر درجه رهبران عملی درون جنبش کارگری به این سنت روی آورده اند به همان درجه تجربه های موفقی را در مبارزات اقتصادی، اجتماعی و سیاسی کسب کرده اند. از سوی دیگر به هر اندازه کارگران کمونیست از این سنت اکتیو و رادیکال کمونیستی کارگری فاصله گرفته اند و با گرایشات دیگر آغشته شده اند  تفرقه و انفعال درمیان فعالان کارگری و در صفوف جنبش اجتماعی کارگران بیشتر شده است.

رهبران کارگری و دست اندرکاران اول ماه مه امسال در تهران، کرج وسنندج با تکیه دستاوردهای گرانبهای این جنبش و اتخاذ رویکردی اجتماعی و دست بردن به سنت سازماندهی اجتماعی کارگران یعنی برپایی مجمع عمومی به استقبال اول مه رفتند. از سنت های بازدارنده و غیر اجتماعی دوری کردند. با نقشه، هدایت و سازماندهی پیش رفتند و دراین رابطه موفقیت های مهمی را کسب کردند.

 درتهران و کرج کارگران کمونیست یک ماه قبل تراز روز جهانی کارگر با نمایندگان کارگری در بخش های مختلف تولیدی و خدماتی کارخانه ها وشرکت ها درمورد برپایی مجمع عمومی برای برگزاری روز جهانی کارگر هماهنگی لازم را ایجاد کردند. یکی دو روز مانده به اول مه مجمع عمومی کارگران در چند کارخانه و مرکز تولیدی تشکیل شد و نمایندگانی برای برگزاری و هدایت مراسم اول مه انتخاب شدند. نقطه قدرت کارگران شرکت ها و کارخانجات تهران – کرج  اتکا به تصمیم جمعی بود. بنابراین، هم تدارک مراسم بخوبی پیش رفت. هم مراسم علیرغم محدودیتهای زیاد با مشارکت کارگران و نمایندگان آنها برگزار شد.

بطورواقعی، در مورد سنندج امسال دست اندرکاران وفعالان اول مه با چالش های عمده ای مواجه بودند. رژیم تعدادی از فعالان کارگری را در هشت مارس زندانی کرده بود. تعدادی دیگرفعالان تحت مراقبت نیروهای امنیتی رژیم بودند. از طریق تلفن کارگران و چهره های فعال توسط رژیم تهدید می شدند. بطور مرتب کارگران به ارگانهای امنیتی و قضایی احضار می شدند. از یک طرف رژیم میخواست با تشدید فضای امنیتی وارعاب کارگران و مردم هرگونه تحرکی را برای روز جهانی کارگر سرکوب کند. علاو براین وضعیت، سنت های غیر اجتماعی درمیان فعالان کارگری بر طبل نا امیدی می کوبیدند و می گفتند که دراین جو پلیسی کاری نمی توان کرد و راهکارهای نامناسب و غیر اجتماعی خویش را جلو پای فعالان کارگری می انداختند. درمقابله با این وضع یک شبکه فعال از کارگران کمونیست و رهبران مجرب در بطن فضای ارعاب و تهدید پلیسی و استیصال پراکنی به شدت مشغول سازماندهی حرفه ای و اجتماعی برای تغییر توازن و عقب زدن فضای موجود بودند. سازماندهی در سطوح مختلف توسط رهبران حرفه ای، آژیتاتورهای کارآمد جریان داشت. نظرات و طرح های گوناگونی در میان بود. پیشنهاداتی که میخواستند مراسم ها رابه دامنه کوهها و گلگشت ها بکشانند یا اینکه مخفی برگزار کنند به سرعت حاشیه ای شدند. توسط گرایش کمونیستی کارگری اکثر فعالان قانع شدند که سنت های پاسیو و غیر اجتماعی دیگر جوابگو نیست و کارایی ندارد. تلاش براین شد که این راهکارهای غیرموثر کنار گذاشته شود. ما برعلنی بودن، تجمع و راهپیمایی در مرکز شهر و خیابانها امسال تاکید می کردیم . این رویکرد را کارگران کمونیست دردستور کار گذاشتند. سه طرح برای برگزاری علنی اول مه در میان محافل و شبکه فعالان اول مه ارائه شد.  طرح ها هیچکدام نافی یکدیگر نبودند بلکه هرکدام هدف های یک رویکرد مشترک را در برمیگرفتند. نقطه اتصال این طرح ها برگزاری اول مه و متحد کردن هرچه بیشتر کارگران جهت تقویت جنبش کارگری بود. تقریبا تا سه روز مانده به اول مه  همه فعالان و جمع ها  و یا افراد قانع شدند که اول مه  را باید علنی و در خیابان های شهر برگزار کرد. حتی افرادی که شک داشتند و می گفتند نمی توان با این وضع کاری کرد،  تحت تاثیر فضای پر تحرک ایجاد شده روحیه گرفتند و گفتند یک پای اصلی اول مه خواهند شد.

در جلسه شورای تامین امنیت استان کردستان مقامات امنیتی  گفته بودند که قادر به مهار حلقه های حرفه ای شبکه کارگران و کمونیست ها نیستند ولی چهره های علنی را شناسایی و احضار کرده اند. برخی از مقامات باهم سراینکه چگونه با تحرک اول مه برخود کنند اختلاف پیدا کرده بودند. این خبر برای فعالان کمونیست خوشایند بود. با شنیدن این خبرفعالان کارگری روحیه گرفتند. خبر رسانی در محافل کارگری و اجتماعی دراین مورد روحیه فعالان  را  تقویت کرد.

طرح یک و دو به موازات یگدیگر و ناظر بر هم بودند دریک زمان معین  اما در دو مکان نزدیک به هم قرار شد که برای آن تبلیغ شود. محل یکی ازاین طرحها، در یکی دو روزمانده به اول مه علنی شد. در اعلامیه آمده بود: “خیابان فردوسی نبش ناصر خسرو ساعت هفت بعداز ظهر” تراکتی که در شهر پخش شد و توجه افکار عمومی را به روز جهانی کارگری جلب کرد. در رسانه ای انترنتی و خبری هم این تراکت تبلیغ شد. رژیم تمام تلاشش را کرد که مانع تجمع و تظاهرات در اول مه شود. صبح زود گارد ویژه و موتور سوران رژیم در خیابانها مستقر و اقدام به گشت زنی کردند. جوانان را بازدید میکردند و تعدادی را بازداشت موقت کردند و تعدادی را تهدید کردند که حق ندارند باهم بصورت گروهی در خیابانها حرکت کنند. غافل از اینکه رهبران کارگری از آمادگی برتری برخوردار بودند، یک گام جلوتر از دستگاهای امنیتی طرحی دیگر در دست اجرا بود و همه ازآن خبر نداشتند.

رفقای دست اندر کار باجنب و جوش رفت و آمد میکردند. خبرمیدادند و خبر میگیرفتند، لحظات حساسی بود. دوستان هرکدام یک جوری درگیرفعالیت بودند. هرکدام بطور جداگانه ای  کارها را برای تقویت فعالیتهای جمعی در دستور کار داشتند. کنجکاوی درمورد اینکه اصل کار کجاست بالا میگیرد.این درحالیست که اصل کار خودشان هستند، که هرکدام گوشه ای را گرفته اند و اگر نباشند کاری پیش نمی رود و طرح ها روی دستها باقی میمانند. گویا هرکس دراین طرح کارگردان و مجری اصلی است. بطور واقعی این چنین است. رهبران عملی با احساس مسولیت درگیردر فعالیت ها هستند اگر یکی از آنها در میان نباشد کار در یک جایی می لنگد. آمدن هرکدام از دست اندرکاران به مثابه ستاره درخشانی است که مایه امید و روشنایی است ، باعث اعتماد و موفقیت بیشتر می شود. در توصیف گوشه هایی از این تلاش دیگرنمی توان اسم همه دست اندرکاران را ردیف کرد. دستاوردهای راهپیمایی اول مه در سنندج حاصل تلاش همه دست اندر کاران و شرکت کننده گانی است که با شور و شوق این کار جمعی را پیش بردند. گوشه هایی از ارتباطات و سازماندهی این اتفاق در پیام های رد وبدل شده ذیل منعکس شده است که امید میرود به درک واقعیت ها دراین رابطه کمک کند.

رفیق شماره ١. خبر میدهد و می گوید “که نیروهای رژیم درهمه جا مستقر شده اند. ریش دارو بی ریش در خیابانها و کوچه ها پرسه می زنند تا تردد شهروندان و کارگران معترض را مهار کنند. ساعت شش و ربع بعد از ظهر است لامذهب ها همه جا را قرق کرده اند. گویا درمورد تجمع در خیابان ناصر خسرو بلف زده اند کسی اونجا نیست. همه را سرکار گذاشتن! ای داد بیداد …” ٢. “من جلو پاساژ اشنا هستم پلیس ها گشت میزنند، تراکت ها را توی کیسه ای درمحل مناسب گذاشته ام. عجیب است دوستانی که قول داده بودن نیستند چکار کنیم؟” طاقت بیار، مواظب خودت باشید، ارزیابی دوستان دیگر مهم است ببینم چه میگویند… بزودی تصمیم میگیریم…٣. “ببینید، تو رو خدا خبر رسانی کنید لباس شخصی ها همه جا ریخته اند به یکی ار بچه ها گیر دادند، چند نفر دیگر را گرفتند و بردند متاسفانه اسمشون را نمیدانم. باید کاری کنیم، این گستاخی شان را جواب بدیم. اول مه را باید برگزار کنیم و حقشون را کف دستشون بزاریم.” ۴.” نظرت چیست من میخوام طرح نهایی را اجرا کنم موافق هستی؟” اری فوری وقت کم داریم. “خوب شما به دوستان خبر بده بیان اونجا … پلاکارها را بیارن. بلکه تراکت هایی با خودشون بیارند. من تعدادی را با خودم میبرم ولی فکر نمیکنم کافی باشد… اوکی من رفتم …” ۵. دوست عزیز برو بچه ها را بردار برو محله غفور. “اوکی رفتم.  ولی کجای غفور؟ …” برو نزدیک قهوه خانه کاعبد الحمید کیلانه … ۶. رفیق … جان برو محله غفور خیابان هجیج برو بچه ها را به آنجا برسون دیروقت است “اوکی ما رفتیم.” ٧. چرا محله غفور؟ مردم قرار شد بیان خیابان فردوسی”. نگران نباش اول مه هدف است مکان مهم نیست بجنب تا دیر نشده است.  ٨ . رفیق … عزیز  برو غفور  هرکس را تونستی بکشید اونجا از کارگران معترض و مردم عکس وفیلم یادتون نرود. “حتما بی خیال”.  ٩.   “تظاهرات شروع شد …… پرچم کارگران جهان متحد شوید را برافراشتیم بیا با تانگو تظاهرات را ببین… “نان، مسکن، آزادی! کارگر زندانی آزاد باید گردد. …کارگر اتحاد اتحاد …” ١٠. تظاهرات به سه راه فجر و انتهای خیابان حسن آباد رسیده است. ماشین های گارد ویژه آمدند. زد و خورد شروع شد. مامورین گارد ویژه تعدادی از تظاهرات کننده گان را به سمت تپه گلینی ها مشرف بر خیابان حسن آباد دنبال میکنند، تعقیب ادامه دارد”. ١١. “تظاهرات را پراکنده کردند تقریبا ١۶ نفر را گرفتند. خبر رسانی کنید هرچه زودتر عکس و فیلم ها را منتشرکنید زنده باد اول ماه مه!”  ١٢. “مسیر خیابان حسن آباد را بستند تا مردم نتوانند خودشون را به تظاهرات برسانند. من جلو مسجد هستم نمی گذارند بریم جلو این گرگهای وحشی … معلوم نیست اون بالاها چه خبراست”.

این موارد، تنها گوشه هایی کوچک از کارزار اجتماعی کارگران و فعالین کمونیست شهرسنندج بود که اول مه را ممکن کردند. حاکمیت رژیم هار سرمایه داران را نقض کردند. دستگاه عریض و طویل پلیس وامنیت رژیم را ناکام کردند. فضای شدید ارعاب مردم توسط رژیم راعقب زدند. جهت گیریهای غیر اجتماعی و توهم پراکنی جریانات بی ربط به جنبش کارگری کمونیستی جامعه را بی محل کردند. بر اراده اجتماعی کارگران، فعالیت آگاهانه، هدایت و سازماندهی متکی شدند و پیروزی دیگری را برای جنبش کمونیستی کارگری کسب نمودند. عکس ها و تیکه های کوچکی از فیلم راهپیمایی باشکوه روز جهانی کارگر در شهر سنندج منتشر شده است که از زاویه ای دیگر این تلاش ها و فعالیت ها را بیان میکند. درسهای این تجربه باشکوه را باید آموخت.

واکنش ها به راهپیمایی اول مه در سنندج و تهران

جریانات سیاسی بر اساس جهت گیریها سیاسی خود به راهپیمایی کارگران درشهر سنندج و مراسم های تهران واکنش نشان دادند. کم نبودند کسانی که از ابتدا با تظاهرات و مراسم علنی اول ماه مه در خیابانها و مراکز عمومی مخالف بودند و نسخه های هپروتی وذهنی خود را میخواستند به کارگران بقبولانند، اما این نسخه ها به جایی نرسیدند. دراین میان، یک طیف بطور کلی سرگرم بیانیه دادن و اطلاعیه نگاری و تفسیر رویدادهای اجتماعی و کارگری از راه دور بودند. این طیف  کمترین واکنش را به تحرکات سنندج و کارگران کارخانجات تهران کرج نشان دادند. یا در لاک خویش فرو رفتند یا یواشکی از کنار این تلاش های عظیم گذشتند.

 طیف دیگری با استفاده از ابزارها و امکانات تبلیغی حقایق را وراونه جلوه دادند.  تحرکات اول مه امسال که از جنس نسخه های ناکارآمد اینها نبود به زعم شان خوش نیامد . نحوه سازماندهی و رویکرد عملی اول مه  امسال بطور اساسی با جهت گیری های سیاسی و نسخه های تشکیلاتی شان همخوانی نداشت. ابتدا سکوت کردند پس ازآن  آنتن پوپولیستی شان را بالا زدند مطابق عادات همیشگی به لاش خوری پرداختند. درمورد راهپیمایی کارگران یواشکی خبر را با این مضمون که ” تظاهراتی به مناست اول مه در سنندج به مدت ١۵ دقیقه برگزار شده است” را اخبار کردند وسعی کردند تا آنجا که توانستد تظاهرات وتلاش عظیم اول مه را که باب میلشان پیش نرفت کوچک جلوه بدهند. عکس و فیلم این مراسم را با ماتریال های  دیگری در آمیختند و به خورد عوام الناس دادند. این جریان ومحافل دوروبرشون از پایین تشکیلاتشان تحت فشار بودند و از سر ناچاری و برای گرم کردن بازار خود از ماتریال این تظاهرات استفاده کردند.

بطور خلاصه، اگر کارگران متشکل بودند و مجامع عمومی وسیع کارگری را برگزار می کردند و شوراهای کارگری برپا میشدند طبقه کارگر با قدرت بیشتری میتوانست روزجهانیش را جشن بگیرد. اگر فعالان کارگری درهمه شهرها همانند تهران، کرج و سنندج ازسنت ها و راهکارهای دست و پاگیر و انفعالی فاصله میگرفتند و به نیروی اجتماعی و سنت کمونیستی کارگری متوسل می شدند بدون شک ما می توانستیم شاهد مراسم های بسیار عظیم تری در شهرها و مراکز صنعتی و کارگری باشیم. اگر برخی از فعالان کارگری از لاک فرقه گرایی و تک روی های کاذب بیرون می آمدند و به نیروی اجتماعی طبقه خویش مراجعه میکردند موفقیت ها به مراتب بیشترمی شد. اگر برخی جریانات و افراد داستان ” توازن قوای موجود به نفع کارگران نیست وباید صبرکرد و منتظر شد”  را کنار میگذاشتند، اگر “کارگر کارگری های قلابی” نسخه انفعالی شان را که میگویند کارگران باید فقط در محل کارشان جشن بگیرند ونباید به خیابانها بیایند را بازخور نمی کردند. یا اگر بعضی از فعالان از لاک فرقه ای خویش بیرون می آمدند وازتوهم وناامیدی فاصله میگرفتند، به یقین می توان گفت که مراسم اول مه چندین برابر دامنه اش گسترده تر و عظیم تراز اینها میشد.

به هرصورت که باشد، اول مه امسال در تهران، کرج وسنندج یک مصداق بارز و عظیم از تلاش اگاهانه، سازمان یافته و رهبری موثر کمونیستی کارگری است. باید این تجربه های گرانبها را آزمود و در پیشرویهای آتی جنبش کمونیزم کارگری بکار بست.

آزاد زمانی

١۵ مه ٢٠١٣