گوشه ای از مبارزات کارگران معدن زغال سنگ آلمان وآغاز مبارزۀ طبقاتی در اروپا (۱)

رفقا ودوستان عزیز من این مطلب را درسال ۱۹۹۷ دست نویسی کردم که اکنون بدلیل امکان انتشار به اطلاع شما میرسانم. همچنین من شخصا در بخشها یی از این اعتراضات شرکت داشتم. 

فصل جدیدی از شکل و شیوۀ مبارزۀ طبقاتی در کشورهای صنعتی جهان بخصوص آلمان باز شده است.کار گران معادن آلمان در روز ۱۴٫۰۲٫۱۹۹۷ صف زنجیری به مسافت ۹۳ کیلومتری در شمال غربی آلمان بین شهر های بوخوم واسن تشکیل می دهند. تصمیم این اکسیون بوسیلۀ کارگران شش هفته پیش کرفته شده بود. امروز روز جمعه روز موعد اعتراض است روزی سرد وهمراه با باد اما بارانی نیست. کارگران بوسیلۀ ۱۴۰۰ اتوبوس ،که بوسیلۀ اتحادیه ارگانیزه شده بود به محل های مقرر یعنی فاصلۀ شهر های اسن و بوخوم منتقل شدن. از سوی خود کارگران ۱۸۰۰ نفر انتظا مات را به عهده داشتند. تعداد کارگران و حامیان آنها بیش از ۱۰۰ هزارنفر بوده اند .در صف ،کارگران ونماینده های آنها، دانشجویان،دانش آموزان، کارگران بازنشسته، خانوادهای کارگران، تیمهای فوتبا ل فا- اف – ل بوخوم، تیم ام- اس- فا دوسبورگ ، شالکه و بروسیا دورتموند .تعداد ۱۰۰۰ نفر از مامورین آتشنشانی در امتداد راه مستقر شده بودند ودر فصاله های ۴۰۰ متری بین این دوشهر مستقر بودن ، که وظیفۀ آنه این بود که هر دوسا عت راکد وتیر به سوی آسمان شلیک کنند وبه محض شنیدن شلیک تیرها کارگران دستها یشان را بهم زنجیرکنند. همه چیز منظم پیش می رفت با پرتاب شلیک راکدها به آسما ن کارگران دستها یشان را بعنوان اتحاد وهمبستگی خودشان واعتراض در مقابل دولت بهم زنجیر می کردند. بنا به اخبار رسیده از سوی فرانکفورت روندشو وتاگز سایتونگ کارگران بخاطر اکسیون اتحاد وهمبستگی وعمل مشترک خود اشک شوق در چشمانشان حلقه زده بود. این حرکت اعتراضی از سوی بیش از۶۰ در صد مردم حمایت شده است.بنا به این اکسیون و فشار از سوی کارگران،دولت برای پیدا کردن راه حل اعلام کرد که در ۶ مارس حاضراست که یک کنفرانس رسمی داشته باشد. در ۶ مارس آ قای هلمود کهل نخست وزیر و آقای رکس رود وزیر اقتصا د واز طرف اتحادیه کارگری معدن آقای برگرشر کت کردند، که به نتیجه نرسید ودولت تصمیمات خود را به شرح زیر اعلام می کرد: ۱٫ دولت مقدار ۱۰ میلیارد مارکی را که تا کنون در این رشته تولیدی سرمایه گزاری میکرده ستح این کمک ها را به ۸, ۳ میلییارد مارک تخفیف میدهد.۲٫ تعداد کارگران موجود را از ۹۰۰ هزار نفر تا سال۲۰۰۵ به ۴۵۰۰ نفر میرساند یعنی این تعداد بیکار می شوند. که آقای برگر تهدید به اعتراضات گسترده ترکارگران کرد. در ۷ مارس کارگران معادن ایالت نوردراین وستفالن و زار را در شمال غربی آلمان به اشغال خود در آوردند ودر مراکز شهرهای اسن،گلزن کیرشه، نوی کیرشه ، بوتروپ وکمپلیند فور به تظا هرات گسترده پرداختند. در این روز از سوی شوراها واتحادیه های کارگری اعلام شد، که در روز ۱۱ مارس مذاکرات را با دولت در شهر بن ادامه می دهند واز کارگران خواستند، که به خانه هایشان برگردند وتا این روز صبر کنند، این خبر با اعتراض بخشی از کارگران روبرو شد ، واعلام کردند، که شهر بن را بدون نتیجه ترک نخواهند کرد. این کارگران با شعارهای رادیکال جلوی مرکز حزب سوسیال مصیحیان جمع شدند وخواهان بسته این مرکز شدند. هم زمان بابرآمد جنبش طبقۀ کارگردر آلمان در بلژیک هم کارگران کارخانۀ رنوبا بیش از ۳۱۰۰ کارگر دست با تظاهرات خیابانی زدند و شعار می دهند: یک مبارزه ویک گلوله را می دهند ود ر پشتیبانی از کار گران رنو بلژیک کارگران رنوی اسپانیا وفرانسه از آنها پشتیبانی می کنند و به مدت یک ساعت دست از کار می کشند وشعار می دهند (ما کارگر بلژیکی هستیم،ماکرگر بلژیکی هستیم) شاید این اولین بار است ،که کارگران از هم دیگر نه ملی بلکه بصورت جهانی وشاید بهتر است بگویم که در سطح اروپا از هم دیگر پشتیبانی می کنند. می بینیم که گور کنان سرمایه در پروسۀ مبارزۀ خود علیه سرمایه به ضرورت اتحاد وهمبستگی خود پی می برند. اما هرچند که بوسیلۀ کارگران بلژیک،اسپانیا وفرانسه پشتیبانی شدند، ولی گرایشات رفرمیستی درون جامعۀ آلمان از اتحادیه ها گرفته تا نیروهای چپ باعث شد که فرا خوان تعرضی کارگران معدن برای اتحاد با سایر کارگران بصورت کافی وجدی تبلیغ نشود ونتیجه این شد که کارگران به تنهایی شکست بخورند که اینطور هم شد. واقعیت این است ،که اگر در آلمان یک اتحاد واعتصاب عمومی بوجود می آمد وبا اشغال و حمله به مراکز تولیدی چهرۀ جامعه وضعیت دیگری به خود میگرفت ولی چنین نشد. امروز یعنی ۱۰٫۰۳٫۹۷ حدودا ۵۰۰۰ کارگر بعنوان اعتراض به بن آمدند چند کامیون ذغال جلوی در ورودی دفتر حزب سوسیال مصیحی ریختند، که کسی نتواند از دفتر خارج شود. کارگران اعلام نمودند، که اگر مذاکره بین نخست وزیرآقای هلمود کهل ونمایندۀ کارگران آقای برگر بی نتیجه باشد، بعمل تعرضی تری دست خواهند زد. اما جلوی دفترمرکزی حزب لیبرالها از این بهتر نبود. در جلوی دفتر این حزب عده ای از کارگران پای خود را زنجیرکرده وشعار دروغ گو باید بدارآویخته شود را میدادند، هنگامیکه کارگران مرکز حزب سوسیال مسیحی را محاصره کرده بودند، پلیس مشغول جریمۀ اتومبیلهایی که در خیا بانها بر خلاف قوانین رانندگی پارک کرده بودند جریمه می نوشت، که کارگران با پرتاب تخم مرغ مانع نوشتن جریمه ها شدند وشعار می دادند که امروز ما قانون تعیین می کنیم. کارگران زغال سنگی را که جلوی مرکز حزب سوسیال مسیحیان ریخته بودند را به آتش کشیدند. کارگران وضعیت کاملان تهییجی داشتند. شهر بن واین منطقه واقعا به وسیلۀ کارگران اشغال شده بود، مراکزاحزاب سوسیال مسیحیان ولیبرالها در محاصرۀ کارگران بود. در بن به اندازۀ کافی پلیس ریخته بود که اکثر مامورین پلیس از منطقۀ ای که خود کارگران معدن می آمدند( روهر گبیت جزئی از شمال غربی آلمان منطقۀ نوردراین وستفالن می باشد) بودند. خبر نگار تاگز سایتونگ تاس با یکی از افراد پلیس مصاحبه کردو پرسید: که چرا باکارگران وارد مذاکره نمی شوند وخیابانهایی را که بوسیلۀ کارگران اشغال شده اند باز کنند؟ او در جواب گفت پدر خود من هم کارگر معدن است، آنها می دانند که چکار می کنند…….. ادامه دارد