سیرک انتخاباتی رژیم و مردم کردستان!

اینکه در ایران هر بار مردم را به پای صندوق های رای میکشانند تا از میان دلقک هایی امثال احمـدی نژاد یکی را به نام مردم به عنوان رئیس جمهور به جامعه معرفی کنند بر کسی پوشیده نیست. شرکت در انتخابات برای اکثریت مردم در ایران امری بی معنی است و اگر تهدیدها و ترس از کار بیکار کردن و فشارهای دیگری از این نوع نبود همین چند درصدی که معمولا به پای صندوق ها هم میایند دیگر در این شعبده بازی شرکت نمی کردند.برای مردم معلوم است که چه در “انتخابات” شرکت کنند و یا شرکت نکنند در روند اینکه آخر سر چه کسی از عوامل این رژیم سر از صندوقهای رای در بیاورد بی تاثیر است. معلوم است این روند یک سیرک و نمایشی بیش نیست و حتی در بهترین حالتش و بنا به معیارها و قوانین خودشان هم انتخابی در کار نیست بلکه از جانب ولایت فقیه و شورای نگهبان از میان مهره های مطیع تر خود کسی را منصوب میکنند. و اما در کردستان ایران وضعیت جمهوری اسلامی از اینهم بدتر بوده است.
واقعیتی انکار ناپذیر است که مردم در کردستان ایران از روز اول به این رژیم به تمام مراسمها یش بی توجه بوده اند و اگر در این روز ها اعتراضی صورت نگرفته باشد حداقل به آن بی توجه بوده اند و نه تنها هیچگاه این رژیم را برسمیت نشناخته اند بلکه مدام در مقابلش ایستاده اند. انتخاب مردم کردستان از همان اول به جمهوری اسلامی نه بوده است و در شرایط مختلف جمهوری اسلامی در کردستان و از طرف مردم منزوی بوده است. حتی در دوره های مختلف که احزاب و جریانات ریز و درشت ناسیونالیست جانب این یا آن جناح از رژیم را گرفته اند و برایشان تهنیت و دست دوستی دراز کرده اند و یا با نماینده گان دست دوم و سوم این جناحها سر میز مذاکره نشسته اند، مردم برایشان تره هم خرد نکرده اند. در میان مردم کردستان تنها نیروهای طرفدارحکومت اسلامی که از روز اول به نام مکتب قرآن وپیشمرگان مسلمان کرد و بعدها با نامهای دیگر اعلام موجودیت کرده اند بطور فعال برای جمهوری اسلامی در جنب و جوش بوده اند این نیروها هم اقلیتی جیره خوار وناچیزی بوده و هستند که از جانب مردم کردستان بعنوان افراد و گروههای منفور و مزدور محلی شناخته شده اند. برای ایندوره ازنمایش مسخره انتخابات ریاست جمهوری نیزهمین مزدوران محلی که تا دیروز همراه سپاه و اطلاعات و بسیج در سرکوب مردم فعال بودند رنگی دیگر به خود زده اند و اینبار بدون اسلحه برای بقای جمهوری اسلامی به میدان آمده اند. اگر دیروز تحت نام “پیشمرگان مسلمان کرد” جوانان و مبارزین را در میدانهای نبرد میکشتند و یا به زندانها روانه میکردند و در شکنجه و اعدام آنان شرکت فعال داشتند، امروز که از قبل خونبهای همه کشته شده گان و اعدامی ها در شهر و روستاهای کردستان به نان و نوایی رسیده اند، لباس مدرنتری به تن کرده اند و تحت نام “جبهه متحد کرد” و “شورای هماهنگی اصلاح طلبان کرد” به میدان آمده اند و برای شرکت در انتخابات کذایی فراخوان داده اند.این دار و دسته در هر رنگ و لباسی ظاهر شوند وتحت هر نامی خود را به مردم معرفی کنند، در موقعیت و شرایطی که هستند تغیری حاصل نخواهد شد. مردم کردستان این باندها و دارودسته را بعنوان مزدور و منفور میشناسند و خود این جانیان و تیر خلاص زنهای جوانان در کردستان نخواهند توانست نه فقط در هیچ مراسم و مناسبتهای جمهوری اسلامی نقطه امیدی برای تشویق مردم برای دفاع از جمهوری اسلامی باشند بلکه بطور واقعی این رژیم را با تمام جناحهایش منفورتر خواهند کرد. معلوم است وقتی مزدوران پیشمرگ مسلمان و جانیان دیروز، امروز تحت نام اصلاح طلب خود را معرفی میکنند، قبل از هر چیز ماهیت جیره خواران دیروز و باندهای به اصطلاح اصلاح طلب امروز رژیم را که مورد نفرت مردم هستند معرفی می کنند.
واضح است که مردم در کردستان در هیچ دوره ای از انتخابات های کذایی رژیم اسلامی از شوراهای اسلامی گرفته تا سیرک های انتخاباتی مجلس اسلامی و ریاست جمهوری شرکت فعال نداشته اند همچنانکه در بالا اشاره شد انتخاب مردم در کردستان از همان روز اول به حاکمیت رسیدن این رژیم به آن نه بوده است. اما امروز شرایط کلی تغییر کرده است. جمهوری اسلامی در بن بست و بحران عمیق و غیر قابل علاجی دست و پا می زند. بالایی ها به جان هم افتاده اند، در ضعف و ناتوانی بسر میبردند. خودشان هم میدانند که روزهای آخرشان فرا رسیده است. بی توجه بودن و شرکت نکردن مردم در سیرک انتخاباتی کافی نیست باید بطور فعال به میدان آمد و خود این مراسم ها و بازارگرمی که جمهوری اسلامی می خواهد برقرار سازد را بر سرشان خراب کرد. میتوان و باید روز انتخابات را به روز نه به جمهوری اسلامی و سرنگونی این رژیم جانی و هار تبدیل کرد. برای تحقق این امراتحاد و همبستگی مردم تنها راهی است که باید پیمود.
اعتراض و مبارزه علیه حکومت اسلامی در کردستان امری بدیهی و روزانه بوده. کارگران، زنان و جوانان به مناسبتهای مختلف در حال اعتراض و مبارزه با زورگویها و فشار و سختی هایی که بر مردم آورده اند و میاورند بوده اند. نمونه های برجسته آن اعتراض زنان سرخ پوش مریوان و مردان زنانه پوش و همچنین روز اول ماه مه و دهها نمونه دیگر است. اینبار باید جمهوری اسلامی را در مناسبتها و نمایشاتی که خودش هم برگذار میکند مورد تعرض قرار داد. این مراسمها و تمام جنب و جوشهای رژیم را باید تبدیل به اعتراض و مبارزه همگانی علیه نظام نکبت اسلامی کرد و در هیچ شرایطی نباید گذاشت نفس راحتی بکشد، جمهوری اسلامی از هر زمان ضعیفتر و شکننده تر است.این ممکن است.