هاشمی، ریس جمهور ؟

هاشمی بهترین گزینه هم برای نظام و هم برای غرب است. هاشمی می تواند افسار بر گردن بنیاد گرایی نهد ، راحت جمهوری اسلامی را به پای میز مذاکره بنشاند ، روابط را عادی کند واصلاح طلبان را از هارت و هورت باز دارد. هاشمی عا قلا نه ترین اتنخاب برای نظام خواهد بود .
هاشمی تا اندازه زیادی منافع فعلی بورژوازی ایران را تامین میکند و اگر بورژوازی ایران ، قسمت سازمان یافته ان، عاقل باشد ، هاشمی را انتخاب خواهد کرد.
و اما مردم ، مردم واژه مبهمی است وقتی که متشکل نباشد وقتی که منافعش را لیست نکرده باشد وقتی که احزاب قدرتمند و مدعی در میدان نباشند .
و اکثریت مردم و به ویژه طبقه کارگر ، باید همچنان منتظر بماند . برای آنها گزینه ها مطرح نیست . چرا که هاشمی همچون یک رهبر برجسته سیاسی در هیت حاکمه برای بورژوازی به رسمیت شناخته شده است . از ان طرف هم تجربه و هم علم ثابت کرده است که کاندیداهای راست پوپو لیست همچون احمدی نژاد و متحدانش برای طبقه کارگر و اکثریت مردم زحمت کش ، خانه ویران گرترند و حتا قادر به تامین امنیت سرمایه در دراز مدت نیستند و به همین جهت مناسب بورژوازی به جز در دورانی کوتاه در شرایط اضطراری نیستند .
طبقه کارگر و مردم زحمتکش شهر و روستا گزینه ای در جمهوری اسلامی ندارند . اما هنوز الترناتیوی هم در خارج از رژیم دیده نمی شود . مردم باید مطمن شود که در صورت شورش و انقلاب ، قادر به بسیج سیاسی خود هست . هیچ کس خواهان سناریوی سیاه و تکه پاره کردن همدیگر نیست . این ترس عده زیادی را به پای صندوق های رای خواهد کشند و کسانی که با این ترس آمده اند به احتمال فراوان به هاشمی به همان دلایل ذکر شده ، رای خواهند داد.
شعارها و دعوت نامه های احزاب سرنگونی طلب هم مبنی بر تحریم یا اعتراض زیاد چاره ساز نیست . یک حزب جدی باید یک برنامه عمل برای سازماندهی ، تشکل یابی و رهبری با قدرت ولی مسولا نه اعتراضات را داشته باشد .
هیچ حزبی از جمله احزاب چپ فعلا فاقد چنین اتوریته ای هستند . قائدتان چنین اوتوریته ای در پروسه مبارزه جدی حاصل می شود. این احزاب ، خصوصا کمونیست کارگری فرصت طلایی ۸۸ را از دست دادند . در واقع با از دست رفتن این فرصت احزاب چپ ضعیفتر بیرون آمدند . امروز دوباره ممکن است این شانس برای تقویت و نیرو گیری به آنها داده شود ، و صد البته این فقط یک امکان و احتمال است . آیا آنها می توانند از ان شانس و یا امکان استفاده کنند ، هنوز سوال بی جوابی است یا من ترجیح می دهم که خود را امید ور نگاه داریم.
آمدن هاشمی خطر جنگ را کاهش می دهد و احتمال سازش و لغو تحریمها را افزایش می دهد که خوب است اما در مقابل رژیم را با ثباتتر میکند و به طول عمر ان اضافه میکند . و دیگر مردم خود دانند که من چاره ی زیادی برای مردم در این شرایط نمی بینم . کارهای زیادی انجام نشده و کارهای زیادی باید انجام شود تا بتوان امید به یک قیام عمومی داشت و مهمتر از ان بتوان رهبری چنین قیامی را به عهده گرفت و ان را به سرانجام رساند تا افقی سوسیالستی پیش روی جامعه گشوده شود.
هادی رحیمی