ارزیابی مختصری از اول مه ۹۲ در شهرهای کردستان

روز جهانی کارگر در برخی از شهرهای کردستان از سوی کارگران، فعالین کارگری و مردم برگزار شد. تلاش برای برگزاری هرچه باشکوهتر این روز نشاندهنده اعتراض به وضع فلاکت باری است که به بخش بسیار وسیعی از کارگران و توده های مردم مزدبگیر توسط رژیم اسلامی تحمیل شده است. در روز جهانی کارگر و برای بلند کردن پرچم خواست و مطالبات کارگران، دو مراسم مستقل یکی در تهران مقابل مجلس و یکی هم در سنندج برگزار شد. مراسمهای دیگری در گوشه و کنار و در محافل و نقاط مختلف در اشکال دیگری برگزار شد که همگی در گرامیداشت اول مه و در اعتراض به نظم گندیده سرمایه داری بود. 
یک مراسم دولتی هم در یکی از استادیوم ها برگزار شد. برگزاری همین مراسم دولتی نشاندهنده فشار فضای اعتراضی و رادیکال در جنبش کارگری است که به دولت، شورای عالی کار و دیگر نهادهایش تحمیل شده است اما باز هم تعداد زیادی در این مراسم دولتی صدای اعتراض خود به وضع فلاکتبار موجود را بلند کردند.
قبل از روز جهانی کارگر فعالین و تشکلهای کارگری تلاش کردند با گرفتن مجوز امکانی فراهم کنند که با دست باز و در سطح وسیع، توده ای و گسترده به استقبال این روز بروند اما امسال نیز همچون سالهای قبل بجز مراسم دولتی، به هیچ تشکل کارگری مجوز برگزاری این روز داده نشد. این هم کاملا روشن است که جمهوری اسلامی نه می خواهد و نه قادر است که با دادن اجازه به کارگران، فعالین و تشکلهای کارگری برای برگزاری روز جهانی کارگر شاهد فشار و تعرض میلیونی علیه خود باشد. هر اندازه کارگران دراعتراض به وضع موجود و برای دست یابی به خواستهایشان گسترده و توده ای خیز بردارند، پایه های این نظام ضد کارگر به لرزه در می آید. از پیش برای کارگران و تشکلهای کارگری روشن بود که از دادن اجازه به برگزاری مراسم اول مه خبری نخواهد بود و همین امر آنان را بر آن داشت که برای برگزاری روز جهانی کارگر و بلند کردن پرچم خواست و مطالباتشان در تهران مقابل مجلس و در سنندج به خیابان بیایند و یا در مناطق و شهرهای دیگری این روز را گرامی بدارند.
در شهر سنندج علیرغم اینکه چند روز قبل از ۱۱ اردیبهشت شهر را نظامی کرده بودند و علیرغم تهدید، بازداشت و احضار فعالین کارگری برای جلوگیری از هر گونه اقدامی برای روز کارگر، اما کارگران، فعالین و تشکلها تلاش کردند سنت جا افتاده و ثبت شده در تاریخ مبارزات کارگری برای اول مه در سنندج را گرامی بدارند و با سر دادن شعارهای، “نان مسکن آزادی”، “کارگر زندانی آزاد باید گرد”، زندان سیاسی آزاد باید گردد”، ” کارگران جهان متحد شوید” توانستند سد و فضای پلیسی امنیتی را شکسته و به راهپیمایی بپردازند.
طرح خواستها و مطالبات بر پلاکارتهای سرخ و صدور همین جنس از مطالبات در قطعنامه ها و بیانیه های مختلف تشکلها، نقد جنبش کارگری به نظام گندیده سرمایه داری است و این از دستاوردهای هر دوره این جنبش در مراسمهای روز جهانی کارگر است. این تلاش ها و تن ندادن به جهنمی که حکومت اسلامی سرمایه به کل جامعه تحمیل کرده است تا آنجا اثر گذاشت که این تعرض و این فشارها مجلس ضد کارگری حکومت را وادار به بازبینی بر سر افزایش دستمزدها کرد و این تنها و تنها ناشی از فشار جنبش کارگری بود که از ماهها قبل از آن نیز با جمع آوری طومار سی هزار امضای کارگران برای افزایش دستمزدها متناسب با سطح تورم، نشان داد که خود را نماینده، سخنگو و صاحب جامعه می داند. اینها تلاشهای شورانگیزی بود که حتی جریانات دست ساز حکومتی را وادار نمود که در مورد روز جهانی کارگر جمع شوند و حرف بزنند. علاوه بر اینها در محافل و نقاط مختلف و پراکنده دیگری این مراسمها برگزار شد که اخبار برخی از آنها منتشر شد.
اما سوالی که مطرح است این است که آیا نمیشد اول مه باشکوهتر و ده ها برابر قدرتمند تر از این برگزار گردد؟ آیا نمی شد قوی و گسترده و متحد تر به میدان آمد؟ چه موانعی سبب شد که این قدرت عظیم آنگونه که شایسته است نتواند خود را نشان دهد؟. اینها سوالاتی است که در صورت گرفتن پاسخ آنها می توان حرکتهای بعدی را هدفمند سازمان داد.
یکی از موانع موقعیت نا امن شعلی کارگران، نگرانی از بازداشت و زندانی کردن بویژه در میان فعالین کارگری و وضعیت نابسامان معیشت زندگی اقتصادی آنان بود اما با این وصف و علیرغم فشار و تهدیدهای مختلف از سوی نهادهای سرکوبگر رژیم فعالین کارگری تلاش خود را آنگونه که شایسته بود انجام دادند. این جنبه از موانع بر می گردد به صف آرایی کل دم و دستگاه حکومت برای ایجاد سد در مقابل کارگران و تشکلهایشان برای خفه کردن هر گونه صدای اعتراضی . هر سال رژیم اسلامی با تمام توان و نیروی سرکوبگر امنیتی و پلیسی می کوشد مانع از برگزاری این روز شود. امسال نیز بدون شک تقلاهای سرکوبگرانه رژیم بدرجاتی سبب کاهش اعتماد بنفس بیشتر برای رفتن به استقبال روز جهانی کارگر شد.
مانع دوم برمی گردد به عدم هماهنگی در میان تشکلهای کارگری. ظاهر شدن در قامتی متحد و همبسته امر تازه ای برای فعالین و تشکلهای کارگری نبوده است.درسالهای گذشته تشکلها و فعالین کارگری تجربه برگزاری اول مه را در هماهنگی با همدیگر داشتند. مراسم و قطعنامه ده تشکل کارگری در تهران یکی از این دستاوردهابود. اما امسال این اتفاق نیافتاد.
هر یک از تشکلها بطور جداگانه بیانیه و قطعنامه صادر کردند. بیانیه هایی که اگر امضای تشکلهای را کنار می گذاشتید کسی نمی توانست دریابد که متعلق به کدام تشکل کارگری است بخاطر اینکه طرح خواستها و مطالبات مشترک در همه بیانیه ها و قطعنامه ها همگی در یک راستا قرار داشت. میشد و ممکن بود که همه تشکلها، فعالین و محافل مختلف کارگری حول چند خواست پایه ای که در قطعنامه ها و بیانیه های همه آنها منعکس بود متفق القول شوند و یکدست به میدان بیایند. حتی اگر دو الی سه خواست اصلی سرلوحه یک اقدام مشترک قرار می گرفت یا برای مثال بر سر مسئله افزایش دستمزدها و آزادی فعالین کارگری که مسئله کل کارگران و جنبش کارگری است هماهنگی صورت می گرفت می توانستیم شاهد برگزاری یک اول مه سرخ تر، با قدرت، گسترده و توده ای باشیم. به ثبت رسیدن هر موفقیت و دستاوردی نه تنها توسط حکومت قابل باز پس گیری نیست بلکه تخته پرشی برای پیش روی های بعدی خواهد شد. اگر تلاش و مبارزات چند سال گذشته در جنبش کارگری برای تحمیل روز جهانی کارگر به رژیم اسلامی نبود، نمی توانستیم حتی شاهد برگزاری مراسم فرمایشی رژیم در یک استادیوم باشیم. درست است که حکومت اسلامی ضدکارگر این روز را با سرکوب پاسخ میدهد اما همین فضا را کارگران، تشکلها و فعالین کارگری به رژیم تحمیل کرده اند وگرنه رژیم اسلامی سرمایه حتی حاضر نیست تشکلها و سازمانهای کارگری دست ساز خود را هم برسمیت بشناسد و تحمل کند.
روز جهانی کارگر در شهرهای کردستان بویژه در سنندج یکبار دیگر نشان داد که علیرغم هر گونه میلیتاریسمی، علیرغم هرگونه تهدید، احضار و بازداشت فعالین کارگری و بلاخره علیرغم ایجاد هر گونه فضای رعب و وحشتی از سوی دستگاهای سرکوبگر رژیم اسلامی، قادر است و می تواند روی پاهای خود بایستد، پرچم مطالبات کارگران و کل جمعه را بلند کند و در مقابل قلدرمنشی سود و سرمایه و عوامل سرکوبگرش بایستد. در کنار چنین سنت و دستاورد ارزنده ای باید تلاش کرد بر ناهماهنگی ها فائق آمد. فائق آمدن بر این مانع را در مبارزات جاری می توان پر کرد. تعرض افسار گسیخته و فشاری سنگینی که حکومت اسلامی به سطح معیشت کارگران و کل جامعه آورده است بویژه بر سرمسئله افزایش دستمزدها و مواردی از بندهای بیانیه ها و قطعنامه های روز جهانی کارگر، معضل و مشکل روزمره کارگران است. حول اساسی ترین و پایه ترین این مطالبات می توان و باید به استقبال یک هماهنگی و همبستگی در سطح کل تشکلهای کارگری رفت. با کنار زدن این موانع می توان خود را برای حرکتهای اعتراضی بزرگ و اعتصابات گسترده و سراسری آماده کرد. جا دارد همین جا و بار دیگر به همه فعالین و دست اندر کاران برگزاری روز جهانی کارگر در سنندج و دیگر جاهای دیگر که این روز را گرامی داشتند خسته نباشید بگویم. به امید ایجاد صفی متحد و یکپارچه در میان تشکلهای کارگری.
۷ مه ۲۰۱۳