ختنه دختران و فتوای قتل شورش یک آبشخور مشترک دارند

اسد گلچینی

نتایج تحقیقات تکان دهنده سمیرا و فواد،  ۲ فعال اجتماعی ، درمورد ختنه دختران در  اطراف بوکان که اخیرا منتشرشده است، بدون تردید نگاه های جستجو گر را متوجه ابعاد این مساله دهشتناک و راه های مقابله با آن میکند.
فتوای آخوند محمد علوی و اجرای حکم توسط یکی ازمریدانش به بریدن سر شورش سلیم فر منجر شد، اخیرا درصالح آباد سقز اتفاق افتاد. دلیل فتوای این آخوند جنایتکار توهین به اسلام و توهین به  رهبرش اعلام شد.

این قبیل اخبار هر چند  "محدود" و در مناطق  "دورافتاده" اما بسیار تکان دهنده است. مثل سنگسار و یا قصاص و امثالهم.
اینها  ته مانده های اوج وحشیگری و و حشی ماندن مجریان این احکام و طرفدارانش را نشان میدهد.روشن است رژیم  حاکم و قوانینش بزرگترین متهم است. این رژیم اسلامی ضد زن  و ضد آزادی خود بزرگترین تولید کننده واشاعه دهنده  این قبیل جرم و جنایت ها و ازنوع سازمانیافته آن است. باور مذهبی و بسیار ارتجاعی در میان مردمی که هنوزبه این زن آزاری  میپردازند تکمیل کننده سیاستهای رژیم در مورد کودکان و زنان است.

 ختنه دختران یکی دیگر ازاین عارضه هاست که شنیدن آن لرزه برتن ادمی میاندازد. مهم نیست در روستاهای دورافتاده بوکان و یا اورامانات باشد. و یا در بنگلادش و روستاهای عراق و سومالی، مهم این است که همه جا کودکان خرد سال دختر را آگاهانه مورد سختترین شکنجه وتوهین قرارمیدهند و آگاهانه آنها را ناقص العضو میکنند تا "پاکدامن" باقی بمانند. این قبل از هرچیز بزرگترین توهین به شخصیت زنان و ارزشهای انسانی است. انسانیت درمقابل این فجایع در مورد دختران خردسال وزنان باید شرم کند.

ختنه دختران در این ابعاد در اطراف بوکان باشد و یا در اورامان بی ارتباط با دامنه فعالیت و نفوذافکار اسلامی و کثیفی نیست که موجب قتل شورش سلیم فر در صالح اباد سقز شد. آخوند محمد علوی چگونه قادراست نه تنها روی ازادی بیان افراد منتقد مذهب و خرافات تصمیم بگیرد بلکه قادربه دادن حکم قتل او تحت عنوان فتوای اسلامی باشد.  مجریان این قتل و طرفداران این فتوا و همه کسانیکه دختران خردسال را بر اساس این خزعبلات ملا محمد علوی و هم پالکیهایش ختنه میکنند سردر یک آبشخوردارند. پدران و مادرانی که فرزندانشان را بنا به این سنت و عقاید ضد انسانی آخوند ها و دیگر مرتجعین اینگونه سلاخی میکنند قربانیان مذهب و عقب ماندگی اند و عملا شریک جرمند.

اینها همه زنگ خطری برای همه آزادیخواهان و ما کمونیستهاست. حکمتیست ها در هیچ جایی نمیتوانند در برابراین فجایع خاموش باشند. زنگ خطری برای همه فعالین سیاسی و اجتماعی سکولار و آزادیخواه درکردستان است که با  این اتفاقات و پدیده ها روبرو میشوند. بعضیها بی تفاوتند و یا شانه بالا میندازند چون این مساله درشهرها اتفاق نیفتاده است و مساله ای مربوط به روستا های دورافتاده! است. اینها صرفا توجیهات بی توجهی است و کافی است بیاد بیاوریم که ژیلا و بختیار را فعالین رادیکال و جسور درمریوان چگونه از فتوای رژیم و عقب ماندگی مردمی که خوا هان محاکمه و احتمالا سنگسار آنها بودند نجات داد.

 پاک کردن محیطهای زندگی و کارمان از این اعمال و سنت های ضد زن و ضد آزادیخواهی و در قفس کردن ملا محمد علوی ها شرط مقابله جدی است. بندهای قطعنامه های فعالین اجتماعی و مدنی و سازمانهایشان در اعلام ممنوعیت ختنه و محکومیت فتوای قتل شورش باید به نیروی مادی و واقعی برای پس زدن نفوذ مذهبیهای رنگارنگ باشد که در راس آن رژیم و قوانینش و آنگاه ملا گنجی و علویها در سقز و سنندج و یه کشوه قرار دارند. ممنوعیت ختنه دختران همیشه یکی ازبندهای قطعنامه های تجمع فعالین دفاع از حقوق کودک و زن درکردستان بوده است، این خواستها باید  با حضور سازمان یافته بسیاری اززنان و مردان آزادیخواه معنای عملی پیدا کند و عملا با اتکابه نیروی آزدیخواه و در میدان مانع این فجایع شود. توقع مقابله با تاثیرات مذهب و سنت های بغایت ارتجاعی، از جریان و گروه ها و افرادی که دستی در جیب ناسیونالیسم دارند و دست دیگرشان در جیب مذهب، بیهوده است، اینها خود درحفظ  ارتجاع مذهب و سنت های عقب مانده در میان مردم سهیمند و از عاملین بقا  لجنزارها میباشند.

رژیم و همه سازمانها و گروه های مذهبی رژیمی و یا سنی ها و شاخه های دیگرش،  درایجاد و تقویت فعالیت های ارتجاعی و ضد زن سرمایه گذاریهای بسیار زیادی کرده و میکنند، مراکزتربیت انگل بر پا کرده اند و درفتوای قتل و ختنه دختران و مسموم کردن کودکان به خرافات مذهبی مستقیما شریکند، تا جایی که فتوای قتل منتقدانشان را صادرمیکنند. اینها همه از دست اندرکاران و شرکای استثمارو خانه خرابی کارگران و مردم محرومند، همه اینها در ایجاد و دوام  سیستم  رژیم اسلامی شریکند. مذهبیهایی که در سالهای اخیر با استفاده از فضایی که رژیم اسلامی برایشان مهیا کرده و پول و امکاناتی که از دولت های مرتجع منطقه دریافت میکنند، برای خود کمپانی تولید سم ایجاد کرده اند و به اعوان و انثارشان هم سهم هایی برای دوام کارشان میدهند. راه مقابله با اینها سازماندان جنبش آزادیخواهی و برابری طلبی است که درعمق جامعه و در برای کارگران ، جوانان و زنان وجود دارد که برای یک زندگی آزاد و برابر برای  همه زنان و مردان و کودکان  میجنگد.

آزادیخواهی و برابری طلبی  کمونیستی ما، در همه جا وهرروزه، باید پاک کردن محیط زندگی کودکان، زنان و منتقدان آزادیخواه از چنین انگل هایی که موجب دهشتناکترین آزار برکودکان میشوند  هدف جدی و بسیار روشنش باشد.
۴  خرداد ۸۷
agolchini@yahoo.com