ملاحظه ای بر مقاله خانم سوده‌ راد … لباس زنانه‌، از تحقیر تا تجلیل

ملاحظه ای بر مقاله خانم سوده‌ راد
لباس زنانه‌، از تحقیر تا تجلیل
اخیرا ایشان در مقاله‌ای در سایت بی بی سی موضوع اعتراض مجازی به‌ تحقیر زنان در مریوان را مورد بررسی قرار داده، هرچند مقاله‌ ایشان در کل بعد دفاع از حقوق زنان را در بر میگیرد و من با پیام ایشان در مورد این نوع مبارزه‌ کاملا موافقم اما بعضی اشارات ایشان قابل تعمق است.
در جایی میگویند
آنچه در مریوان رخ داد، می‌توانست هرجای دیگری از ایران هم رخ دهد. اما شاید استفاده از لباس کردی – که بر خلاف بسیاری از لباس‌های محلی دیگر- قانون حجاب اجباری نتوانسته آن را به کنج گنجه‌ها براند، واکنشی چنین را در پی داشت (نشانه‌ گذاری از من است)
این جمله‌ جدا از تعریف ایشان از مبارزه‌ ای که‌ کردها برای حفظ فرهنگ خود کرده‌اند(که‌ لطف دارند) حاوی مسئله‌ای است که‌ همواره‌ مورد انتقاد طیف رادیکال جامعه‌ کردی بوده‌ است.
پر واضح است که‌ اعتراض زنان مریوان و پشت بندش اعتراض مردان فضای مجازی نه‌ به‌ کردی بودن لباس بلکه‌ به‌ زنانه‌ بودن ان است اینجا باید برای خانم راد و خیلی از نیروهای اوپوزسیون دوباره‌ توضیح داد که‌ در کردستان دو جنبش وجود دارد، یک جنبش ضعیف ناسیونالیستی، که‌ همواره‌ از طرف جمهوری اسلامی و بسیاری از نیروهای اوپوزسیون بزرگنمایی شده‌ ،و دیگری یک جنبش دمکراتیک گسترده‌، عدالتخواه و برابری طلب، که‌ به‌ همان اندازه‌ از طرف این نیروها سعی شده‌ که‌ به‌ چشم نیاید. این دو جنبش همیشه‌ در تقابل بوده‌ و حرکتهای خود را کرده‌اند، برای مثال و خیلی اتفاقی در همان همه‌ پرسی ١٢فروردین ۵٨که‌ شما به‌ سالگرد ان اشاره‌ میکنید بخش جنبش ناسیونالیستی به‌ جمهوری اسلامی رای داد و در مقابل جنبش دمکراتیک یکپارچه‌ همه‌ پرسی را تحریم کرد که‌ همواره‌ این حرکت به‌ عنوان یکی از افتخارات مردم کردستان به‌ حساب می اید. حرف من اینست که‌ خانم راد نباید اعتراض دمکراتیک مردم مریوان به‌ تحقیر زنان را تا سطح اعتراض به‌ تحقیر لباس کردی زنانه‌ تنزل دهد.
در همان سالها(،۵٨) مردم شهر مریوان در اعتراض به‌ حضور سپاه پاسداران در مریوان با یک حرکت متمدنانه‌ یکپارچه‌ شهر را ترک کردند، برای پشتیبانی از این حرکت هزاران زن و مرد از شهرهای سنندج و سقز یک هفته‌ راهپیمایی کردند باز هم حرکت همان جنبش دمکراتیک بود، نه‌ مردم مریوان و نه‌ راهپیمایان به‌ خاطر کرد بودن به‌ این اعتراضات دست نزدند. بسیاری ازاین افرادمعترض به‌ تحقیر زنان شاید هنگام ان کوچ به‌ دنیا نیامده‌ بودند اما خمیر مایه‌ اعتراض یکی است و این معترضان امروز دست پروردگان‌ دامن همان زنان و مردانی هستند که‌ به‌ حق پیشگامان حرکات اعتراضی بر علیه‌‌ جمهوری اسلامی بوده‌اند.
حرکات اعتراضی از این دست در تاریخ مبارزه‌ معاصر مردم کردستان کم نیستند در روز اجباری کردن حجاب هزاران زن در شهرهای کردستان دست به‌ تظاهرات زدند و از تظاهرات سراسری زنان ایران بر علیه‌ حجاب پشتیبانی کردند این در زمانی بود که‌ کردستان تماما در دست مردم و نیروهای مترقی بود و هیچکس نمیدانست که‌ کردستان روزی زیر سایه‌ سیاه جمهوری اسلامی ملیتاریزه‌ میشود. ولی با این وجود مردم کردستان خود را جدا از بقیه‌ مردم ایران نمیدانستند مبارزه‌ در کردستان برای مردم کرد مبارزه‌ برای باز پس گرفتن اهداف از دست رفته‌ انقلاب بود که‌ مسئله‌ مبارزه‌ برای حقوق ملی قسمتی از این مبارزه‌ را شامل میشد نه‌ همه‌ انرا.
در جای دیگر ایشان میگویند:
این کمپین که هنوز به حرکتی سازماندهی شده تبدیل نشده است، می‌تواند حرکتی باشد برای اعتراض به آنچه در مریوان رخ داده است و بی‌تردید گامی است تحسین برانگیز برای تغییر پیشداوری‌های درست یا نادرست درباره مردان کرد و فرهنگ مردسالار کرد. (نشانه‌ گذاری از من است)
نمیدانم از این جمله‌ باید خوشحال شد یا ناراحت. بعد از ٣۴ سال مبارزه‌ مداوم مردم کردستان که‌ قسمت بزرگی از ان را مبارزه‌ برای حقوق زنان تشکیل میدهد خوب است که‌ موقع ان رسیده‌ که‌ این پیشداوریها برطرف شود.
جهت اطلاع شما در انزمان که‌ سنندج به‌ شیوه‌ شورایی(این شیوه‌ اداره‌ دمکراتیک یک جامعه‌ حداقل در خاورمیانه‌ بی همانند است) اداره‌ میشد زنانی چون فریده‌ قریشی و شهین قادری دوست کاندیدای این شوراها بودند . در تمام مراحل و بخشهای مبارزه‌ مردم کردستان نقش قدرتمند زنان‌ درتمام عرصه‌ های مبارزه‌ سیاسی ، اجتماعی و حتی مسلحانه‌ انکار ناپذیر است. باز هم تکرار میکنم این شیوه‌ از مبارزه‌ به‌ دلیل کردی بودن مبارزه‌ نبوده‌ بلکه‌ بخاطر دمکراتیک بودن و درک بالای مردم ان دیار از دمکراسی بوده‌ است.
درجایی دیگر میگویند
هرچند که اگر بنا باشد به مبارزه با تبعیض‌های جنسیتی در کردستان و خشونت‌های مردانه علیه زنان کردستان بپردازد راه درازی در پیش دارد.
با وجود سنتی بودن جامعه‌ کردستان و وجود تبعیضهای جنسیتی فکر نمیکنم در هیچ کجای نه‌ ایران بلکه‌ تمام خاور میانه‌ به‌ اندازه‌ کردستان تبلغ و کار عملی بر علیه‌ تبعیضهای جنسیتی انجام شده‌ باشد وجود ده‌ها انجمن دفاع از حقوق زنان در شهرهای مختلف کردستان گواه این مدعا است. انجام خشونت بر علیه‌ زنان تنها به‌ یمن سایه‌ سیاه‌ جمهوری اسلامی است. وگرنه‌ جامعه‌ پتانسیل برابری با این ناعدالتیها را دارا است. نمونه‌اش همین اتفاقی است که‌ در مریوان افتاده‌
ختم کلام فکر میکنم دیگر وقت ان رسیده‌ که‌ قبول کرد که‌ در بخشی از ایران فرهنگ سیاسی جامعه‌ به‌ یمن مبارزه‌ پیگیر مردم ان منطقه‌ پیشرفته‌ تر است و بقول خود شما باید تلنگری برای درک مکانیزم مبارزه‌ در همه‌ جوامع باشد. و به‌ جای مهر منطقه‌ای به‌ ان زدن و تفکیک ان از بقیه‌ ایران بلعکس باید توجه‌ بقیه‌ بخشهای ایران را به‌ این مبارزه‌ جلب و جوامع دیگر را به‌ این شیوه‌ از مبارزه‌ ترغیب کرد.