آمینا زن تونسی که برای مقابله با فرهنگ منحط و عقب مانده مذهب اسلام با عریان کردن خود در مدیای مجازی دست به اعتراض زد ، از طرف اسلامیون تونسی مورد هجوم قرار گرفت و یک آخوند حکم شلاق و سنگسار او را صادر کرد . آمینا میدانست که اقدام او خشم گله های اسلامی را برانگیخته و فرمان جهاد و قتل علیه او صادر میشود. اما امینا تسلیم و مرعوب این فضای پوک تروریستهای جهاد اسلامی نشده و شجاعت و جسارتش را در معرض دید و نمایش عموم قرار داد. آمینا با این اقدام به تجسم و نماد مقاومت زنان علیه تعرض عنان گسیخته اسلام سیاسی بدل شد. مذهبی که بیشترین قربانیانش زنان است اکنون از جانب همین قربانیان به چالش گرفته شده است. زنی که قرار است طبق فرهنگ اسلامی آخوندهای فتوا دهنده جهاد تنها سرویس دهنده و برده جنسی و جسمی مردان خدا باشد اکنون به اسپارتاکوس و رهبر قیال و انقلاب بردگان جنسی این دستگاه هولناک جنایت و تبعیض بدل شده است. 
در رابطه با این حکم و علل صدور آن برای آمینا فاکتورهای مختلفی میتوان برشمرد ( فرهنگی و اجتماعی …) ، اما فاکتور اصلی و یا مجوز اصلی که بر اساس آن حکم های مشابهی بر علیه زنان در طول تاریخ اسلام صادر شده ، قران و کلام الله و ایات ضد انسانی این اندیشه است که امروزه نمایندگان الله بر روی زمین ، بدون توجه به شرایط زمانی و اجتماعی موجود جوامع بشری اقدام به صدور آن میکنند .
در این راه این متحجرین از گور بر خاسته تلاش دارند که مبانی فکری شان را به مثابه تابو های اجتماعی مورد قبول مردم جا بزنند و احکامشان را موجه جلوه کنند . و میگویند که این باور ها ، باورهای مردم است . در صورتیکه در عالم واقع این چنین ترهاتی به شکلی که آمینا اقدام کرد جواب میگیرد و نشان میدهد که چنین باورهائی فقط محصول ذهن معیوب آخوندهاست و بس . امینا وقتی بر بدن خود مینویسد که بدن من متعلق به خودم است ، نه تنها به ریش جماعت اسلامی صادر کننده حکم و همه اسلامیون خزیده به قدرت در تونس و منطقه خاورمیانه میخندد ، بلکه سیلی محکمی نیز بر گوش این حضرات وارد میکند که فراموش نکنند که عصر حاضر قرن بیست و یک است و نه قرن چهارده ! حمایت افکار عمومی و بویژه جوانان تونس و مصر و منطقه نشان داد که با وجود رسانه های امروزی و ماهواره و اینترنت نمیتوان افکار پوسیده را بع عنوان افکار جوامع امروزی جا زد ، چرا که همانطور که دیدیم با شجاعت انسانی مانند آمینا جواب در خوری خواهد گرفت .
در این راه مبارزه سازمانهای مدافع حقوق زنان بسیار مهم و حیاتی است . این سازمانها با نقد عمیق و رادیکال همه باورهای عقب مانده مذهبی و اجتماعی و سنتهای قدیمی حرکتهای آمیناها را مورد حمایت جهانی قرار داده و با قدرت بخشیدن این نوع اعتراضات قادر به تغییر توازن قوای اجتماعی هستند و جامعه را بر سر حاکمان ضد انسانی خراب میکنند تا دیگر جرات چنین تهاجم هائی را به آمینا ها نداشته باشند .